آلبوم از نظر من فوق العاده است، خيلي قوي بسته شده، شعر هاي قوي، آهنگ و تنظيم شاهكار كه اوجش تو آهنگ خوابه كه صداي افتادن تو آب رو به رخ شنونده ميكشه و در آهنگ وصيت!
همونطور كه نقاط قوت بالايي داره نقاط ضعفي هم داره كه من نميخوام اينجا بهش بپردازم اما چاوشي بازايي كه از ده سال پيش با نفرين تا امروز با محسن موندن و خوندن و گريه كردن و عاشق شدن و فارغ شدن و ... الان هم همين آلبوم رو ازش توقع داشتن چون اونا هم مثه خود محسن يك دهه بزرگتر شدن و طرز فكرشون تغيير كرده با اين شرايط كه آهنگ ها و آلبوم هاي قبلي حس خاصي رو هنوزم كه هنوزه بهشون ميده
اما هدفم از اين پست پرداختن به آهنگ وصييت هست، چون فكر ميكنم در عين قدرت بالا در شعر و تنظيم و وكال به خاطر دير هضم بودن و تلخي زياد و پرداختن به آهنگ هاي ديگه آلبوم علي الخصوص آهنگ خواب، خيلي خيلي مهجور مونده
اين نوشته صرفا يك برداشت شخصي از متن آهنگ هست و نه چيزي بيشتر
اولا فكر ميكنم ارتباط خيلي قوي از نظر متن و موسيقي قطعه پاروي بي قايق و وصيت هست كه در آخر بهش مي پردازم
آهنگ روايتي از خيانتي عاشقانه است
مردي كه با داشتن قدرت و ثروت به همسرش خيانت نكرده ولي شاهد خيانت همسرش بوده و حالا در حال اعدام به دليل كشتن مرد خيانتكار يا خود كشيست تفسير اين قسمت به عهده خودتون
آهنگ با ضرب شروع ميشه كه صداي بسته شدن يه در و قدم گذاشتن سنگين رو تو فضاي تاريك ٣ يا ٤ صبح در فضايي رعب آور و تاريك رو به نمايش ميگذاره( مثه اينكه يه اعدامي رو دارن ميبرن سمت چوبه دار)
اما ناگهان شعر با لحني لطيف كه نمايانگر بي گناهي طرف هست شروع ميشه كه كاملا با شروع آهنگ تضاد دارن و اين يه شاهكاره از نظر من.
با فضايي مذهبي كه نشانگر اعتقادات وصيت كننده است شروع ميشه (دوباره عرض ميكنم من دارم تفسير شعر رو از منظر خودم مينويسم و نه معني شعرو؛
همه اموال و دوست داشتني هايش در اين دنيا را به مادر خود كه نماد پاكي و مهربانيست مي بخشد
وصيت كننده شاهد مسئله اي زجر آور بوده كه موجب خستگي و ملال او شده و درخواست ميكند كه چشمانش را با پارچه پيراهنش كه شايد تن كس ديگري بوده بدوزند و نه اينكه ببندند!!! و اينكه ميگويد ملال تنم را در كفنم بگذاريد يعني همان پيراهن، تا در آن دنيا مدركي جهت عفو خود يا ياد آوري به خود داشته باشد.
سپس به همسر نگرانش پيغامي ميفرستد به نقل قول! به اين معني كه همسرش زنده است ولي در كنار او حضور ندارد و پيغام اينست كه چه دوست داشتي بود يعني ديگر دوست داشتني نيست!!!!
و اما جالبترين بخش آهنگ كه ناگهان از ريتم مي افتد و به نوعي اضافه مي نمايد در آهنگ، در صورتي كه تمام شعر بر اين بخش استوار است
*شما آهاي شما ها*
*شما كه همسر خود را هميشه دوست نداريد*
جمله اي كه مخاطبان خاصي دارد و يك جمله مثبت منفي است، به اين معني كه ما ميگوييم *شما كه همسر خود را هيچوقت دوست نداريد!!! نه هميشه دوست نداريد*
شايد به مردان هوس راني اشاره دارد كه توجيح خيانت خود را هميشه بر اين مبنا مي گذارند همسرشان را دوست ندارند و ...
ضمنا دقيقه ١:٤٢تا ١:٤٦ رو با دقت گوش كنيد تا متوجه بشبد كه محسن چاوشي با خنده اي مسخره گونه ميگه هميشه دوست [سخره] نداريد و ناگهان ناقوس به صدا در مياد و موسيقي ريتم ضربان ساعت و نزديك شدن به موعد مقرر كه شايد زمان اعدام باشه به خودش ميگيره!!!
از اينجا به به بعد شعر باريتم تندتري ادامه پيدا ميكنه...
وصيت كننده اميدوار به ادامه زندگي نيست كه و حتي تمايلي هم براي ادامه نداره و ميگه مگر اينكه بعد از بهار كه اشاره به تغيير زندگي از اين دنيا به دنيايي ديگه هست داره...
اوج آهنگ كه ميگه
*كدام قله؟
*كدام اوج؟
*مني كه اين همه كوهم
*از اين جهان به ستوهم
كه اشاره به قدرتمند بودن چه از نظر اخلاق چه مال و چه نفوذ خود ميكند و ميگويد با اينكه من بسيار بالا هستم و از نظر ديگران دست نيافتي اما اتفاقي كه برايم افتاده باعث شده از اين جهان به ستوه بيام
و در آخر كه ميگه:
*من از شكار نكردن، شما از اينكه شكارم نبوده ايد، شكاريد
و اينجا به عدم انجام خيانت(من از شكار نكردن) با توجه به اينكه خيلي ها تمايل داشتن با وصيت كننده رابطه داشته باشن (شما از اينكه شكارم نبوده ايد) اشاره ميكنه و ...
اما حالا شعر پاروي بي قايق رو با دقت بيشتري گوش كنيد تا شايد بيشتر حس كنيد كه چرا از دو چشمش و چند زن تنها تاكيد ميكنم تنها ميخونه،هيچ چاقويي دسته خودش رو نميبره اما محسن ميگه دو چاقوي بي دسته يعني چاقو دسته خودش رو بريده و... بيشتر گوش كنيد تا لذت ببريد
خوش و خرم باشيد