متن م بیشتر با کسانی است که با داد و بیداد به مقابله با یادداشت آقای یوسفی برخاسته اند. حرفم برای خود یادداشت را جداگانه و از طریق دیگر به سمع و نظر ایشان می رسانم چون پیام ها و نظر ها را با قصد و نیت خوبی ندیدم صلاح دیدم نظرم را به طور مستقیم برایشان بفرستم تا برای ایشان سوتعبیر نشود و قاطی این همه بی نقدی گم نشود.
یادداشت را خواندم و به همراه ش نقطه نظرات دوستان را هم مطالعه کردم .... به غیر از خود یادداشت و چند نقد دیگر که در نظرات آمده بود ( که بیشتر مخالف یادداشت بودند ولی رویکرد نقد و تا حدودی ساختارمند داشتند) ما بقی بیشتر شبیه یک موج از فن های یک خواننده بود که بدون هیچ دلیل و از روی علاقه شان به خواننده یادداشت رو کوبیده بودند. از آن شخصی که دو تا آهنگ امسال فرزاد فرزین را در حد یک آلبوم می دونست تا آنی که آرزوی موفقیت برای خواننده محبوبش می کرد و دیگران را حسودهایی می دانست که چشم دیدن خواننده مورد علاقه شان را ندارند.
اینکه یک فیلد گذاشتن برای افزودن دیدگاه مخاطب این نیست که دوستان هر چه به ذهن شان میرسد می توانند بیان کنند . گذاشته اند برای اهل ش .
نقد نوشتن شیوه ای دارد و نقد بر نقد نوشتن هم شیوه ای. همینطور که برخی از دید خود به شیوه یادداشت نوشتن آقای یوسفی ایراد گرفتن.
دوستی نیز در چند نظر بالاتر نوشته این همه نظر مخالف یادداشت. روی سخن من با چنین دوستان و از همین قبیل ادم هاست. این همه کامنت آن هم با یک حال و هوا بیشتر شبیه یک هجوم از پیش تعیین شده و یا به نوعی فراخوان فلان آدم در برابر فلان آدم است. فقط فرق ش این است که چماق دست نگرفته اید. اینکه بیشتر مخاطبین موسیقی فقط گوش شنیدن دارند نه اندیشه و زبان شعر و موسیقی و تحلیل امری ست بدیهی . توقع هم نیست از دریچه نقد جلو بیایید. اما این لشکرکشی را به عنوان پیروزی و برهان برای ادعای تان نیاورید که آن زمان باید به شعور هنری شک کرد.
شاید بپذیرم جناب فرزاد فرزین دوست داشتنی باشند( البته وقتی از دید برخی طرفداران محترم و محترمه به ایشان نگاه می کنم) اما اینکه این توهم اسطوره بودن را از شما بپذیرم در حدی برایم غیر قابل باور است که به قول یکی از ترانه های جناب یوسفی " خنده / گریه" ام می گیرد. مانده م بیشتر بر این حرف بخندم یا گریه کنم . یا درکی از اسطوره بودن یا شدن ندارید یا .... .
و یک درخواست عاجزانه از همه دوستان محترم( و خودم) اینکه گوش کنید و لذت ببرید و طرفداری کنید و .....( هر چه دوست دارید بگذارید) اما وقتی می خواهید دست به قلم شوید همراه با بهره بردن از استدلال و دلیل های درست از زبان و قوانین رسانه ی حتی به اندازه اندک در نوشتار خود استفاده نمایید.
متن م بیشتر با کسانی است که با داد و بیداد به مقابله با یادداشت آقای یوسفی برخاسته اند. حرفم برای خود یادداشت را جداگانه و از طریق دیگر به سمع و نظر ایشان می رسانم چون پیام ها و نظر ها را با قصد و نیت خوبی ندیدم صلاح دیدم نظرم را به طور مستقیم برایشان بفرستم تا برای ایشان سوتعبیر نشود و قاطی این همه بی نقدی گم نشود.
یادداشت را خواندم و به همراه ش نقطه نظرات دوستان را هم مطالعه کردم .... به غیر از خود یادداشت و چند نقد دیگر که در نظرات آمده بود ( که بیشتر مخالف یادداشت بودند ولی رویکرد نقد و تا حدودی ساختارمند داشتند) ما بقی بیشتر شبیه یک موج از فن های یک خواننده بود که بدون هیچ دلیل و از روی علاقه شان به خواننده یادداشت رو کوبیده بودند. از آن شخصی که دو تا آهنگ امسال فرزاد فرزین را در حد یک آلبوم می دونست تا آنی که آرزوی موفقیت برای خواننده محبوبش می کرد و دیگران را حسودهایی می دانست که چشم دیدن خواننده مورد علاقه شان را ندارند.
اینکه یک فیلد گذاشتن برای افزودن دیدگاه مخاطب این نیست که دوستان هر چه به ذهن شان میرسد می توانند بیان کنند . گذاشته اند برای اهل ش .
نقد نوشتن شیوه ای دارد و نقد بر نقد نوشتن هم شیوه ای. همینطور که برخی از دید خود به شیوه یادداشت نوشتن آقای یوسفی ایراد گرفتن.
دوستی نیز در چند نظر بالاتر نوشته این همه نظر مخالف یادداشت. روی سخن من با چنین دوستان و از همین قبیل ادم هاست. این همه کامنت آن هم با یک حال و هوا بیشتر شبیه یک هجوم از پیش تعیین شده و یا به نوعی فراخوان فلان آدم در برابر فلان آدم است. فقط فرق ش این است که چماق دست نگرفته اید. اینکه بیشتر مخاطبین موسیقی فقط گوش شنیدن دارند نه اندیشه و زبان شعر و موسیقی و تحلیل امری ست بدیهی . توقع هم نیست از دریچه نقد جلو بیایید. اما این لشکرکشی را به عنوان پیروزی و برهان برای ادعای تان نیاورید که آن زمان باید به شعور هنری شک کرد.
شاید بپذیرم جناب فرزاد فرزین دوست داشتنی باشند( البته وقتی از دید برخی طرفداران محترم و محترمه به ایشان نگاه می کنم) اما اینکه این توهم اسطوره بودن را از شما بپذیرم در حدی برایم غیر قابل باور است که به قول یکی از ترانه های جناب یوسفی " خنده / گریه" ام می گیرد. مانده م بیشتر بر این حرف بخندم یا گریه کنم . یا درکی از اسطوره بودن یا شدن ندارید یا .... .
و یک درخواست عاجزانه از همه دوستان محترم( و خودم) اینکه گوش کنید و لذت ببرید و طرفداری کنید و .....( هر چه دوست دارید بگذارید) اما وقتی می خواهید دست به قلم شوید همراه با بهره بردن از استدلال و دلیل های درست از زبان و قوانین رسانه ی حتی به اندازه اندک در نوشتار خود استفاده نمایید.
با تشکر از سایت موسیقی ما