نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
راهکارهای برون رفت از فضای تکراری کنسرت های داخلی – 6
فریدون خشنود: جلوگیری از تقلید یکی از راههای خروج از روند موجود اجراهای زنده است
موسیقی ما – وحید لشکری: در بخش پایانی پرونده سایت «موسیقی ما» برای راهکارهای برون رفت از فضای تکراری کنسرتهای داخلی با یکی از آهنگسازان و تنظیم کنندههای با سابقه این بحث را مطرح کردیم. «فریدون خشنود» در این گفتگو مسئله تقلید را عامل اصلی این روند تکراری کنسرتهای زنده میدانست.
فریدون خشنود در ابتدای بحث گفت: «ما مشکلات ریشهای و بنیادی داریم و در شرایط فعلی کار خاصی نمیتوان انجام داد. اما ابتدا باید تمام خوانندههایی که تقلید میکنند کنار گذاشته شوند و حتی نباید به آنها مجوز داده شود. مثلا در کشور ترکیه شاید بالغ بر شش هزار خواننده وجود داشته باشد و برخی از آنها از لحاظ احساسی شبیه هم هستند ولی از یکدیگر تقلید نمیکنند. جوانان ما راه غلطی را پی گرفتهاند و از خوانندههای لس آنجلسی و آنهایی که پیش از انقلاب فعالیت میکردند تقلید میکنند. بحث موسیقی سنتی کاملا مجزا است چون در آن شاخه خوانندگان توانای زیادی داریم ولی در موسیقی پاپ این روزها هرکسی که گیتاری دست میگیرد و چند آکورد نیز بلد است فکر میکند که میتواند خواننده شود. البته خوانندگان و هنرمندان خلاقی نیز در عرصه پاپ وجود دارند که تعداد آنها شاید به اندازه انگشتان یک دست باشد. حقیقتاً برای خود من سوال است که یک خواننده چرا باید کار ترانه سرایی ، آهنگسازی و تنظیم را نیز انجام بدهد؟ فقط چند صدا با کامپیوتر درست میکنند و با چند شعر فوق العاده ضعیف آلبوم میدهند. کشور ما از لحاظ موسیقی بسیار غنی است ولی یکی از دلایل تکراری شدن کنسرتها این است که فقط از موسیقی الکترونیک در آثار و اجراهای زنده استفاده میشود و کمتر شاهد سازهای زنده هستیم. در همین استیجها از سیستم الکترونیک و سمپل استفاده میکنند و متاسفانه تماشاچی فریب میخورد زیرا فکر میکنند که تمام نوازندههای حاضر ساز میزنند در حالی در اغلب موارد سمپل است و متاسفانه آن خواننده لب میزند. آنهایی که حرفهای هستند اگر دقت کنند متوجه این مسائل میشوند ولی اکثر مخاطبان اجراهای زنده جوانانی هستند که صرفا فقط طرفدار هستند. برخی از خوانندهها نیز آنقدر روی استیج فالش میخوانند که حقیقتا فاجعه بار است. همین طرفداران هم به کنسرت صرفا به چشم محلی برای تخلیه انرژی و استراحت نگاه میکنند و به دنبال بررسی نقاط ضعف خواننده نیستند. در کشورهای خارجی اگر خوانندهای روی استیج فالش بخواند یا لب بزند در درجه اول از سوی تماشاگران مورد اعتراض قرار میگیرد. او را به سادگی رها نمیکنند چون مردم را فریب داده است و بعضا کار به دادگاه و جرایم سنگین کشیده میشود. در کشور ما هر کسی که وضع مالی خوبی دارد با چند نفر یک آلبومی را تولید میکند و مدتی بعد یک اجرای زنده برگزار میکند. به اعتقاد من جلوگیری از تقلید یکی از راههای خروج از روند موجود اجراهای زنده است. زیرا این مساله بسیار مهم است و وقتی خوانندهای در بخش صدا و موسیقی و... تقلید میکند همین امر در اجراهای زنده او نیز مشاهده میشود و اصلا به دنبال نوآوری و بیان حرف جدید نمیرود. زمانی که در کار هنرمندی تقلید وجود نداشته باشد قطعا وی آثار با کیفیت ارائه میکند و مطمئن باشید همین شخص در اجرای زنده خود دیگر به سراغ اتفاقات تکراری و یا قطعات پلی بک و مواردی از این دست نمیرود.»
فریدون خشنود در ابتدای بحث گفت: «ما مشکلات ریشهای و بنیادی داریم و در شرایط فعلی کار خاصی نمیتوان انجام داد. اما ابتدا باید تمام خوانندههایی که تقلید میکنند کنار گذاشته شوند و حتی نباید به آنها مجوز داده شود. مثلا در کشور ترکیه شاید بالغ بر شش هزار خواننده وجود داشته باشد و برخی از آنها از لحاظ احساسی شبیه هم هستند ولی از یکدیگر تقلید نمیکنند. جوانان ما راه غلطی را پی گرفتهاند و از خوانندههای لس آنجلسی و آنهایی که پیش از انقلاب فعالیت میکردند تقلید میکنند. بحث موسیقی سنتی کاملا مجزا است چون در آن شاخه خوانندگان توانای زیادی داریم ولی در موسیقی پاپ این روزها هرکسی که گیتاری دست میگیرد و چند آکورد نیز بلد است فکر میکند که میتواند خواننده شود. البته خوانندگان و هنرمندان خلاقی نیز در عرصه پاپ وجود دارند که تعداد آنها شاید به اندازه انگشتان یک دست باشد. حقیقتاً برای خود من سوال است که یک خواننده چرا باید کار ترانه سرایی ، آهنگسازی و تنظیم را نیز انجام بدهد؟ فقط چند صدا با کامپیوتر درست میکنند و با چند شعر فوق العاده ضعیف آلبوم میدهند. کشور ما از لحاظ موسیقی بسیار غنی است ولی یکی از دلایل تکراری شدن کنسرتها این است که فقط از موسیقی الکترونیک در آثار و اجراهای زنده استفاده میشود و کمتر شاهد سازهای زنده هستیم. در همین استیجها از سیستم الکترونیک و سمپل استفاده میکنند و متاسفانه تماشاچی فریب میخورد زیرا فکر میکنند که تمام نوازندههای حاضر ساز میزنند در حالی در اغلب موارد سمپل است و متاسفانه آن خواننده لب میزند. آنهایی که حرفهای هستند اگر دقت کنند متوجه این مسائل میشوند ولی اکثر مخاطبان اجراهای زنده جوانانی هستند که صرفا فقط طرفدار هستند. برخی از خوانندهها نیز آنقدر روی استیج فالش میخوانند که حقیقتا فاجعه بار است. همین طرفداران هم به کنسرت صرفا به چشم محلی برای تخلیه انرژی و استراحت نگاه میکنند و به دنبال بررسی نقاط ضعف خواننده نیستند. در کشورهای خارجی اگر خوانندهای روی استیج فالش بخواند یا لب بزند در درجه اول از سوی تماشاگران مورد اعتراض قرار میگیرد. او را به سادگی رها نمیکنند چون مردم را فریب داده است و بعضا کار به دادگاه و جرایم سنگین کشیده میشود. در کشور ما هر کسی که وضع مالی خوبی دارد با چند نفر یک آلبومی را تولید میکند و مدتی بعد یک اجرای زنده برگزار میکند. به اعتقاد من جلوگیری از تقلید یکی از راههای خروج از روند موجود اجراهای زنده است. زیرا این مساله بسیار مهم است و وقتی خوانندهای در بخش صدا و موسیقی و... تقلید میکند همین امر در اجراهای زنده او نیز مشاهده میشود و اصلا به دنبال نوآوری و بیان حرف جدید نمیرود. زمانی که در کار هنرمندی تقلید وجود نداشته باشد قطعا وی آثار با کیفیت ارائه میکند و مطمئن باشید همین شخص در اجرای زنده خود دیگر به سراغ اتفاقات تکراری و یا قطعات پلی بک و مواردی از این دست نمیرود.»
او در ادامه افزود: «ما در ابتدا نمیتوانیم بگوییم که مخاطب مقصر است ولی اگر بخواهیم باز هم به روند پیش از یک اجرای زنده برگردیم ، میتوان گفت که شنوندههای ما تنبل شدهاند زیرا آثار قوی خیلی کم داریم و مردم هم به همین موارد موجود اکتفا میکنند. واقعا گوش شنوندههای ما به تنبلی عادت کرده است و اگر کار نیک هم بخواهد انجام بشود شاید برای مخاطبان سنگین باشد. همین آثار ضعیف به کنسرتها راه پیدا میکنند و مدام تکرار میشوند و مخاطب هم به دلیل همان عادتی که از قبل دارد هیچ حرفی راجع به روند تکراری کنسرتها بیان نمیکند. مخاطب حق دارد و باید در مورد تمام فعالیتهای خواننده مورد علاقه خود نظر بدهد و صرفا یک بیننده یا شنونده نباشد».
وی در مورد اتفاقات جانبی کنسرتها نیز گفت: «ببینید یک اجرا در بخش نورپردازی ، دکوراسیون ، طراحی و شو هرچه با شکوهتر و جذابتر برگزار شود خیلی خوب است چون مردم پول میدهند و باید از همه چیز لذت ببرند. اما وقتی ما خواننده خوب نداریم و همه کارهای او سمپل است و لب میزند اگر بخواهد به سراغ اتفاقات حاشیهای کنسرت برود معنا ندارد. چون این قبیل خوانندهها میگویند که ما شعر و تنظیم و ملودی درستی که نداریم حال برویم به سراغ رنگ و نور مسائل دیگر تا ضعفهای دیگر کار به چشم نیاید. باید از ابتدا یعنی پیش از تولید یک اثر همه چیز را درست کنیم و بعد میتوانیم به سراغ این فعالیتها برویم. اتفاقا پس از برطرف شدن مشکلات دیگر اگر که خوانندههای ما جلوههای بصری و نمایشی را به برنامههای خود اضافه کنند ، رقابت بیشتری به وجود میآید.» خشنود در ادامه خاطر نشان کرد: «وقتی یک آلبوم منتشر میشود خوانندهها شبهای متوالی نسبت به برگزاری کنسرت اقدام میکنند و به نظر من هیچ ایرادی ندارد. زیرا برای هر کالایی باید تبلیغ وجود داشته باشد و کنسرت هم یکی از راههای تبلیغ برای فعالیتهای خواننده است که در قالب آلبوم منتشر شده است. این اتفاق خوب است به شرطی که با برنامه ریزی صورت بگیرد و در کنار تمرین بیشتر فکری شود تا برنامه تمام شبها شکل هم نباشد.»
این آهنگساز در پایان افزود :«اگر شما به عنوان روزنامه نگار در کنار منتقدان دست به کار شوید اصل قضیه هستید. چرا که شما به نوعی پل ارتباطی میان فعالیتهای هنرمندان و مردم هستید و بخش عمده اتفاقات هنری از سوی شما منعکس میشود. باید حقایق و مشکلات موجود را کامل بیان کنید و نسبت به آثار ضعیف و کارهای تقلیدی خوانندهها نقد صحیح بیان کنید. از سوی دیگر باید یک نکته مهم را بیان کنم و آن هم این است که ما میتوانیم موسیقی ایران را در سطح جهان مطرح کنیم. ما نوازندهها و موزیسینهای درجه یک زیادی داریم و متاسفانه برخی هم کنار کشیدهاند. باید دست به دست هم بدهیم و از چهرههای با تجربهای که کم کار میکنند دعوت کنیم و در کنار آن به جوانانی که ایدههای نو دارند میدان بدهیم. جوانان خوش صدا و خلاق زیاد داریم ولی واقعا نمیدانم که اینها کجا هستند؟ هنرمند خوب وجود دارد اما باید استعدادیابی شود و آنها تشویق شوند. مشکلات موجود را اگر بخواهیم از بین ببریم باید همراه هم باشیم و خود سایت «موسیقی ما» به عنوان یک رسانه شناخته شده میتواند نقش به سزایی در هماهنگی هنرمندان برای یک حرکت منطقی داشته باشد و من هم حمایت میکنم. باید از یک جایی شروع شود و هر کسی که برای کشف استعدادها قدم برمی دارد ، واقعا کمک بزرگی را به کل جامعه هنری کشور میکند. جوان با زیباییها و آرمانها و ارزشها عجین است و تمامی این نشاط و شعف و اخلاص را در پهن دشت نوا و موسیقی با خود همراه میکند. بنابراین شایسته است که به نیازها و مطالبات زیبا و متعالی آنها بیشتر توجه کنیم و در راه پویایی و شکوفایی استعدادهای هنری آنان بکوشیم.»
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 13 مهر 1392 - 00:09
دیدگاهها
...در راه پویایی و شکوفایی استعدادهای هنری آنان بکوشیم، از این راه که بهشان مجوز ندهیم چون تفکر صلب و بستهمان سلیقهی دیگری را برنمیتابد، و اقبال به امثال ما کم شده. پس باید جلوی دیگران را گرفت تا نوبت ما هم بشود.
برداشت من از حرفهای آقای خوشنود.
از این بهتر که گفتید نمیشه گفت جناب خشنود فقط د مورد صداهای تقلیدی یک نکته رو نباید فراموش کنیم و اونم این که خوده بالا دستیها پایه این کپی کاری رو هم توی تلویزیون و هم آلبوم و اجرای زنده گذاشتن و با میدان دادن به هنرمندان تقلیدی موزیک رو به بیراه کشوندن حالا در این بین بعضی ها موندن و برخی رفتن ولی اصل در رو باید در سیاستهای اونها جستجو کرد.
افزودن یک دیدگاه جدید