برنامه یاد بعضی نفرات
 
پنجشنبه 5 اردیبهشت 1392 - 06:48

كامران نجف زاده، خبرنگار واحد مركزي خبر كه براي پوشش اخبار بحران سوريه به دمشق رفته است از امروز در اين ستون يادداشت هايي از متن و حاشيه جنگ در اين كشور مي نويسد.

***

مثل «آقوي همساده» لبريز از حس بلاهايي كه مي خواهد سرش بيايد، مثل آدم هاي مات، مثل بدوي هاي سرگردان... با بليتي در دست خودم را به اطلاعات پرواز مي رسانم. طرف چنان جوي مي دهد كه ياد خاطره اي مي افتم. شبي كه مي خواستم بروم ليبي ساعت 2 صبح همكارم به من كه چمدان به دست خداحافظي مي كردم گفت خودت را بيمه عمر كردي؟ حالاو يك سال بعد اطلاعات پرواز مي گويد: «جدي مي خواهي برويد دمشق؟» ... مي گويم: بله... باز يك نچ مي زند و مي پرسد: «جدي مي رويد سوريه؟» ... يواش به علوي، تصويربردارم مي گويم پ ن پ... و او هم بلند مي گويد: «پ ن پ داريم مي ريم آنتاليا.» طرف يك جوري نگاهمان مي كند انگار داريم مي رويم قاطي باقالي ها.
اصلانفهميدم پرواز چقدر طول كشيد. انگار روي هوا بودم... با خودم قرار گذاشته ام از هر آنچه در ليبي و افغانستان و عراق يادم هست اينجا خرج كنم... وقتي خلبان چند بار پيچ و خم و عشوه و كرشمه آمد روي هوا قبل از نشستن يادم افتاد شورشي ها هواپيما ها را روي هوا مي زنند و يك جور پرواز ممنوع نانوشته و كمرنگ برقرار كرده اند. در فرودگاه دمشق انگار خاك مرده پاشيده باشند. صداي توپ مي آيد. بعد دقيق مي شويم... نه بابا... كارگرهاي فرودگاهند كه بالامب و بولومب بارهاي ما را روي نقاله پرت مي كنند. اين «توهم» شروع توهمات بامزه بعدي بود كه حالافردا برايتان حسابي تعريف مي كنم. تنها مسافران امروز ماييم و البته يك تاجر اصفهاني با سابقه 30 سال سكونت در سوريه هم مثل ما منتظر بارهايش نشسته و چقدر صبورانه نشسته است. در عرض ده دقيقه تمام آمارهايي كه مي خواهم را با جزئيات مي دهد. تقريبا يك اقتصاددان سوريه به شكل «ام پي تري» است. چمدانم مي آيد. دستگيره اش را پاره كرده اند. حسن شمشادي ، خبرنگار واحد مركزي خبر در سوريه آمده دنبالمان. مامورهاي فرودگاه بداخلاق هستند. جاده فرودگاه هر روز بي استثنا كشته مي دهد و حسن با سرعت 220 تا گازش را گرفته. يك آهنگ محسن چاوشي هم گذاشته و بلند كرده كه «غلط كردم... غلط...» مي خواند. خدايا از اين همه هارموني ممنونم!
شمشادي اگر تند مي رود براي اين است كه شكار تك تيراندازها نشود. براي آنها كه خوراكشان ماشين هاي اين جاده فرودگاهند؛ زدن ماشيني كه با 220 تا مي رود سخت است، فكر مي كنم هنوز روي هوا هستم.

* خبرنگار واحد مركزي خبر

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما