۷ خرداد ۱۳۹7
با مجوز دفتر موسیقی ارشاد
متن ترانه
کجایی آرزوی قلبم
تو نیستی و نمانده صبرم
رها نمی کند مرا درد
دگر نمانده جانی بر تن
کجایی ای همیشه رفته
که من شکسته ام شکسته
به حال من کمی نظر کن
ببین چه ها به من گذشته
ندیدی که از نبود تو زپا فتادم
نمیشود برون کنم تورا ز یادم
مرا بدون تو چگونه زندگانی
تو نیستی و نمیرسی دگر به دادم
ای همیشه عشق جاودانه
برای قلب من بهانه
من فتاده ام در آتش غم
به راه تو دراین زمانه
تو ای همیشه یار همیشه مهربانم
بگو چگونه روز خود به شب رسانم
بیا مرا نوید روز دلپذیر ده
ز دوریت بریده شد دگر امانم
تو ای همیشه یار همیشه مهربانم
بگو چگونه روز خود به شب رسانم
تو نیستی و نمانده صبرم
رها نمی کند مرا درد
دگر نمانده جانی بر تن
کجایی ای همیشه رفته
که من شکسته ام شکسته
به حال من کمی نظر کن
ببین چه ها به من گذشته
ندیدی که از نبود تو زپا فتادم
نمیشود برون کنم تورا ز یادم
مرا بدون تو چگونه زندگانی
تو نیستی و نمیرسی دگر به دادم
ای همیشه عشق جاودانه
برای قلب من بهانه
من فتاده ام در آتش غم
به راه تو دراین زمانه
تو ای همیشه یار همیشه مهربانم
بگو چگونه روز خود به شب رسانم
بیا مرا نوید روز دلپذیر ده
ز دوریت بریده شد دگر امانم
تو ای همیشه یار همیشه مهربانم
بگو چگونه روز خود به شب رسانم
دیدگاهها
عاااالی
افزودن یک دیدگاه جدید