دوشنبه، 2 آذر 1394
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
طراح کاور:
سید حسین احمدی
متن ترانه
بارون زد و هوای تو
افتاد به جون امشبم
عکس تو تاثیری نداشت
پایان نداشت تاب و تبم
بارون زد و دلم گرفت
از بس که دور بودی ازم
هر کی که پرسید حالمو
چیزی نداشتم که بگم
تو دائم از راه دورم
با این شبا در تماسی
اما هنوز دیده میشی
تو رویای اختصاصی
قدم بزن به سمت من
توی تمام خستگیم
کاشکی میشد باور کنی
تویی دلیل زندگیم
آرامشو ازم نگیر
طاقت ندارم که بری
وقتی که توی رویای من
مثل همیشه حاضری
تو دائم از راه دورم
با این شبا در تماسی
اما هنوز دیده میشی
تو رویای اختصاصی
افتاد به جون امشبم
عکس تو تاثیری نداشت
پایان نداشت تاب و تبم
بارون زد و دلم گرفت
از بس که دور بودی ازم
هر کی که پرسید حالمو
چیزی نداشتم که بگم
تو دائم از راه دورم
با این شبا در تماسی
اما هنوز دیده میشی
تو رویای اختصاصی
قدم بزن به سمت من
توی تمام خستگیم
کاشکی میشد باور کنی
تویی دلیل زندگیم
آرامشو ازم نگیر
طاقت ندارم که بری
وقتی که توی رویای من
مثل همیشه حاضری
تو دائم از راه دورم
با این شبا در تماسی
اما هنوز دیده میشی
تو رویای اختصاصی
افزودن یک دیدگاه جدید