گفتوگو با آهنگسازِ نمایش «آن سوی آینه» که این روزها در تالار وحدت روی صحنه است
مهرنام رستگاری: در طول تاریخ به تعداد کمتری از زنان میدان داده شده تا در راه هنر پیش روند
موسیقی ما- این روزها نمایش «آن سوی آینه» نوشته فلوریان زلر، به کارگردانی علی سرابی و تهیهکنندگی نورالدین حیدری ماهر و محمد قدس روی صحنه است. بازیگران این نمایش ریما رامینفر، الناز حبیبی، مارال بنیآدم، پژمان جمشیدی و علی سرابی هستند و «مهرنام رستگاری» کار موسیقی این اثر را برعهده دارد.
«مهرنام رستگاری» آهنگساز و نوازندهی کمانچه است که از محضر اساتیدی چون ایمامیار حسنف و اردشیر کامکار بهره برده است.
این آهنگسازِ جوان تا مدتها به عنوان نوازنده فعالیت میکرد؛ اما از آنجا که به بیان احساسات شخصی خود در موسیقی نیاز داشت، روی به آهنگسازی آورد و تجربههای گوناگونی در این زمینه انجام داد که از جملهی آن تجربیاتش در زمینهی موسیقی تلفیقی است.
«رستگاری» دربارهی موسیقی نمایشِ «آن سوی آینه» میگوید: «موسیقی این نمایش در واقع به صورت مستقل آهنگسازی نشده، برخی قطعات بازتنظیم شده و در بخشی از کار نیز از قطعاتِ انتخابی بهره گرفته شده است.»
در این نمایش ما با گسترة وسیعتری از موسیقی مواجه هستیم و این نکتهی موفقِ کار رستگاری است. گاهی گفتوگوهای درونی شخصیتها با موسیقی کلاسیک به تصویر کشیده میشود و گاه موسیقی پرتغالی و لاتین شنیده میشود و در برخی صحنهها موسیقی جز میشنویم و بدین ترتیب این آهنگساز در تجربهی اخیر خود طیفِ وسیعی از موسیقی را استفاده کرده است.
«رستگاری» دربارهی تفاوت آهنگسازیِ آزاد یا آهنگسازی برای یک کارِ نمایشی یا فیلم میگوید: «این دو تفاوتهایی بسیار اساسی با یکدیگر دارند. به نظرم آهنگسازیِ آزاد چیزی است که خیلی راحتتر میتواند اتفاق بیفتد. ممکن است در یک لحظه همهچیز فراهم شود و بتوانید قطعهای بسیار زیبا خلق کنید و لحظهی لذتبخشی را تجربه؛ اما وقتی پای یک نمایش، فیلم یا یک موضوع اینچنینی پیش میآید و موسیقی میخواهد در خدمتِ پیشبردِ مقاصدِ تصویری کارگردان باشد، آن وقت ماجرا متفاوت است. در چنین صورتی شما فقط نباید یک موزیسین باشید بلکه باید نمایش و فیلم زیاد دیده باشید، کتاب زیاد خوانده باشید و به طور کلی در دل آن قصهای بروید که روایت میشود و خودتان را جزیی از راویان ببینید تا بتوانید کار مناسب آن موضوع را ارائه بدهید.»
او البته این نکته را نیز متذکر میشود که: «من در این نمایش و در اکثر فیلمهایی که آهنگسازی کردم، اصلاً اصراری ندارم که خودم جزو اجراکنندگانِ موزیک باشم، یعنی موزیکهای زیادی بوده که طراحی کرده و ساختهام و خودم به عنوان اجراکننده و نوازنده در آن حضور نداشتم، زیرا حضورِ من در راستای اهداف آن نمایش یا فیلم نبوده است.»
این آهنگسازِ جوان پیش از این، جایزهی بهترین آهنگسازی برای فیلم کوتاه «تاسیان» از جشنوارهی مستقل ملبورن «2017 MCIFA» را به دست آورده و علاوه بر آن کاندید دریافت بهترین موسیقی برای فیلم کوتاه «پوسیده» از جشنواره ی کادومای ژاپن شده است و حالا «آن سوی آینه» تجربهای دیگر و تا حدی متفاوت برای او رقم زده است: «من و دیگر نوازندگان در این کار به صورتِ زنده اجرا میکنیم؛ اما میزانسنهایی برای ما در نظر گرفته شده است و به همین خاطر باید زمان دستمان باشد و حواسمان به ورود و خروجها باشد.»
«آن سوی آینه» اولین تجربهی «رستگاری» در زمینهی تئاتر نیست. او سال 96 به مدت 60 شب، تئاتر «نامههای عاشقانه» را که «هانا کامکار» کار انتخاب موسیقی و خوانندگیاش را برعهده داشت، حضور داشت؛ اگرچه به نظر میرسد اجرای این نمایش از «فلوریان زلر» (نمایشنامهنویسِ شناختهشدهی فرانسوی) در تالار وحدت کار را با چالشهای بیشتری مواجه کرده است. خود رستگاری میگوید: «علاوه بر تمرکز بر نوازندگی، توجه به میزانسنها نکتهی مهمی در این اثر است.»
«مهرنام رستگاری» از معدود زنانِ آهنگسازِ ایرانی است که تجربیاتِ گوناگونی را از سر گذرانده است. او در حوزهی آهنگسازی فیلم کوتاه و فیلمهای سینمایی فعالیت کرده است و نوشتن موسیقی برای چند نمایش را نیز در کارنامهی خود دارد. حضورِ او در این عرصه، میتواند بخشی از نقصانِ حضور زنان در زمینهی آهنگسازی (بهخصوص آهنگسازی برای آثارِ تصویری) را مرتفع سازد. چیزی که خود دربارهاش چنین میگوید: «بله! تعداد آهنگسازان زن بسیار کمتر از تعداد آهنگسازان مرد است، حتی تعداد نوازندگان و کارگردانان زن هم خیلی کمتر است. همه به این نکته اشاره میکنند؛ اما آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، این است که مگر خانمها در ایران و اصلا در خیلی از کشورهای دیگر چند سال است که وارد فعالیتهای اجتماعی شدهاند؟! تا همین چند نسلِ قبل در حالی که مردان به مدرسه میرفتند، ادامه تحصیل میدادند و حتی برای تحصیلات عالی از کشور خارج میشدند و در رشتههایی مانند هنر، پزشکی، وکالت و... کسب دانش میکردند و به کشور بازمیگشتند، زنان اجازة باسواد شدن و خواندن و نوشتن هم نداشتند. در طول تاریخ به تعداد کمتری از زنان میدان داده شده است که بخواهند در راهِ هنر پیش بروند و تبدیل به چهرههای هنری موفق شوند. قصد دارم بگویم وقتی تعداد کم باشد، نسبتِ انسان مستعد یا با پشتکار هم کمتر شود. ما وقتی دربارة این موضوع صحبت میکنیم باید آن تاریخی که بر ما گذشته را هم مدنظر قرار بدهیم.»
او ادامه میدهد: «این راه خیلی سال نیست که باز شده، حتی یادم میآید که وقتی سنمان کوچکتر بود تعداد خانمهایی که رانندگی میکردند یا شاغل بودند به مراتب از الان کمتر بود. الان به نظرم این راه بازتر شده و امیدوارم که ادامه پیدا کند، همچنین امیدوارم که محیط کاری (چه در حیطة هنر و چه در حیطههای دیگر) محیط سالمی برای حضور خانمها باشد، زیرا به نظرم لازمة تداوم این فعالیت این است که این محیط سالم باشد تا همة استعدادها بتوانند بدون نگرانی وارد شوند و امیدوارم بتوانند خیلی بالنده این مسیر را طی کنند.»
سبکِ آهنگسازی او نیز امکاناتِ ویژهتری را برای تجربهگرایی در اختیارش گذاشته است، خودش در این باره میگوید: «تاکنون نوازندگیام بیشتر با کمانچه بوده و در خیلی از کنسرتها و کارهای سنتی حضور داشتم و افتخار میکنم که در کارنامهام همکاری با اساتید موسیقیِ سنتی ایرانی وجود دارد، اما کارهایی که خودم میسازم معمولاً کارهایی هست که در ژانر سنتی قرار نمیگیرد و میتوان آنان را فیوژن یا تلفیقی دانست.»
«رستگاری» سالها قبل از آنکه به نوازندگی کمانچه روی آورد، ویولون مینواخت و حالا در «آن سوی آینه» بار دیگر این ساز را مینوازد. در کنارِ او «پوریا مهدی» گیتار ، «مصطفی سرایی» بیس و ساکسیفون ، «نوید ورامینی» درامز و «نادر ورامینی» پرکاشن نواختهاند. برخی از نوازندگان نیز به همراه او وکال میکنند.
«مهرنام رستگاری» آهنگساز و نوازندهی کمانچه است که از محضر اساتیدی چون ایمامیار حسنف و اردشیر کامکار بهره برده است.
این آهنگسازِ جوان تا مدتها به عنوان نوازنده فعالیت میکرد؛ اما از آنجا که به بیان احساسات شخصی خود در موسیقی نیاز داشت، روی به آهنگسازی آورد و تجربههای گوناگونی در این زمینه انجام داد که از جملهی آن تجربیاتش در زمینهی موسیقی تلفیقی است.
«رستگاری» دربارهی موسیقی نمایشِ «آن سوی آینه» میگوید: «موسیقی این نمایش در واقع به صورت مستقل آهنگسازی نشده، برخی قطعات بازتنظیم شده و در بخشی از کار نیز از قطعاتِ انتخابی بهره گرفته شده است.»
در این نمایش ما با گسترة وسیعتری از موسیقی مواجه هستیم و این نکتهی موفقِ کار رستگاری است. گاهی گفتوگوهای درونی شخصیتها با موسیقی کلاسیک به تصویر کشیده میشود و گاه موسیقی پرتغالی و لاتین شنیده میشود و در برخی صحنهها موسیقی جز میشنویم و بدین ترتیب این آهنگساز در تجربهی اخیر خود طیفِ وسیعی از موسیقی را استفاده کرده است.
«رستگاری» دربارهی تفاوت آهنگسازیِ آزاد یا آهنگسازی برای یک کارِ نمایشی یا فیلم میگوید: «این دو تفاوتهایی بسیار اساسی با یکدیگر دارند. به نظرم آهنگسازیِ آزاد چیزی است که خیلی راحتتر میتواند اتفاق بیفتد. ممکن است در یک لحظه همهچیز فراهم شود و بتوانید قطعهای بسیار زیبا خلق کنید و لحظهی لذتبخشی را تجربه؛ اما وقتی پای یک نمایش، فیلم یا یک موضوع اینچنینی پیش میآید و موسیقی میخواهد در خدمتِ پیشبردِ مقاصدِ تصویری کارگردان باشد، آن وقت ماجرا متفاوت است. در چنین صورتی شما فقط نباید یک موزیسین باشید بلکه باید نمایش و فیلم زیاد دیده باشید، کتاب زیاد خوانده باشید و به طور کلی در دل آن قصهای بروید که روایت میشود و خودتان را جزیی از راویان ببینید تا بتوانید کار مناسب آن موضوع را ارائه بدهید.»
او البته این نکته را نیز متذکر میشود که: «من در این نمایش و در اکثر فیلمهایی که آهنگسازی کردم، اصلاً اصراری ندارم که خودم جزو اجراکنندگانِ موزیک باشم، یعنی موزیکهای زیادی بوده که طراحی کرده و ساختهام و خودم به عنوان اجراکننده و نوازنده در آن حضور نداشتم، زیرا حضورِ من در راستای اهداف آن نمایش یا فیلم نبوده است.»
این آهنگسازِ جوان پیش از این، جایزهی بهترین آهنگسازی برای فیلم کوتاه «تاسیان» از جشنوارهی مستقل ملبورن «2017 MCIFA» را به دست آورده و علاوه بر آن کاندید دریافت بهترین موسیقی برای فیلم کوتاه «پوسیده» از جشنواره ی کادومای ژاپن شده است و حالا «آن سوی آینه» تجربهای دیگر و تا حدی متفاوت برای او رقم زده است: «من و دیگر نوازندگان در این کار به صورتِ زنده اجرا میکنیم؛ اما میزانسنهایی برای ما در نظر گرفته شده است و به همین خاطر باید زمان دستمان باشد و حواسمان به ورود و خروجها باشد.»
«آن سوی آینه» اولین تجربهی «رستگاری» در زمینهی تئاتر نیست. او سال 96 به مدت 60 شب، تئاتر «نامههای عاشقانه» را که «هانا کامکار» کار انتخاب موسیقی و خوانندگیاش را برعهده داشت، حضور داشت؛ اگرچه به نظر میرسد اجرای این نمایش از «فلوریان زلر» (نمایشنامهنویسِ شناختهشدهی فرانسوی) در تالار وحدت کار را با چالشهای بیشتری مواجه کرده است. خود رستگاری میگوید: «علاوه بر تمرکز بر نوازندگی، توجه به میزانسنها نکتهی مهمی در این اثر است.»
«مهرنام رستگاری» از معدود زنانِ آهنگسازِ ایرانی است که تجربیاتِ گوناگونی را از سر گذرانده است. او در حوزهی آهنگسازی فیلم کوتاه و فیلمهای سینمایی فعالیت کرده است و نوشتن موسیقی برای چند نمایش را نیز در کارنامهی خود دارد. حضورِ او در این عرصه، میتواند بخشی از نقصانِ حضور زنان در زمینهی آهنگسازی (بهخصوص آهنگسازی برای آثارِ تصویری) را مرتفع سازد. چیزی که خود دربارهاش چنین میگوید: «بله! تعداد آهنگسازان زن بسیار کمتر از تعداد آهنگسازان مرد است، حتی تعداد نوازندگان و کارگردانان زن هم خیلی کمتر است. همه به این نکته اشاره میکنند؛ اما آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، این است که مگر خانمها در ایران و اصلا در خیلی از کشورهای دیگر چند سال است که وارد فعالیتهای اجتماعی شدهاند؟! تا همین چند نسلِ قبل در حالی که مردان به مدرسه میرفتند، ادامه تحصیل میدادند و حتی برای تحصیلات عالی از کشور خارج میشدند و در رشتههایی مانند هنر، پزشکی، وکالت و... کسب دانش میکردند و به کشور بازمیگشتند، زنان اجازة باسواد شدن و خواندن و نوشتن هم نداشتند. در طول تاریخ به تعداد کمتری از زنان میدان داده شده است که بخواهند در راهِ هنر پیش بروند و تبدیل به چهرههای هنری موفق شوند. قصد دارم بگویم وقتی تعداد کم باشد، نسبتِ انسان مستعد یا با پشتکار هم کمتر شود. ما وقتی دربارة این موضوع صحبت میکنیم باید آن تاریخی که بر ما گذشته را هم مدنظر قرار بدهیم.»
او ادامه میدهد: «این راه خیلی سال نیست که باز شده، حتی یادم میآید که وقتی سنمان کوچکتر بود تعداد خانمهایی که رانندگی میکردند یا شاغل بودند به مراتب از الان کمتر بود. الان به نظرم این راه بازتر شده و امیدوارم که ادامه پیدا کند، همچنین امیدوارم که محیط کاری (چه در حیطة هنر و چه در حیطههای دیگر) محیط سالمی برای حضور خانمها باشد، زیرا به نظرم لازمة تداوم این فعالیت این است که این محیط سالم باشد تا همة استعدادها بتوانند بدون نگرانی وارد شوند و امیدوارم بتوانند خیلی بالنده این مسیر را طی کنند.»
سبکِ آهنگسازی او نیز امکاناتِ ویژهتری را برای تجربهگرایی در اختیارش گذاشته است، خودش در این باره میگوید: «تاکنون نوازندگیام بیشتر با کمانچه بوده و در خیلی از کنسرتها و کارهای سنتی حضور داشتم و افتخار میکنم که در کارنامهام همکاری با اساتید موسیقیِ سنتی ایرانی وجود دارد، اما کارهایی که خودم میسازم معمولاً کارهایی هست که در ژانر سنتی قرار نمیگیرد و میتوان آنان را فیوژن یا تلفیقی دانست.»
«رستگاری» سالها قبل از آنکه به نوازندگی کمانچه روی آورد، ویولون مینواخت و حالا در «آن سوی آینه» بار دیگر این ساز را مینوازد. در کنارِ او «پوریا مهدی» گیتار ، «مصطفی سرایی» بیس و ساکسیفون ، «نوید ورامینی» درامز و «نادر ورامینی» پرکاشن نواختهاند. برخی از نوازندگان نیز به همراه او وکال میکنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه 22 فروردین 1401 - 00:21
افزودن یک دیدگاه جدید