برنامه یاد بعضی نفرات
 
دعوت به یک رویداد مشارکتیِ پژوهشی و راهبردی
تور دیدار خبرنگاران با مسئولان و نهاد‌های موسیقی ایران
[ علی مغازه‌ای - منتقد و پژوهشگر موسیقی نواحی ]

 
در هفته‌ی گذشته موضوع بیماری استاد رسولبخش زنگشاهی و بستری شدن او و اخبار مربوط به سکته و درمان این قیچک نواز بلوچ ساکن ایرانشهر محملی شد تا بخش‌هایی از جامعه‌ی هنری و عمومی به این خبر واکنش‌های متفاوت و گاه عجیب نشان بدهند.

اوج این واکنش‌ها در پیِ تشکیل کمپین حمایت از این هنرمند، صورتی ملتهب و احساسی به خود گرفت. این کمپین با انتشار یک ویدیو توسط یک پیج اینستاگرامی آغاز و صورت گرفت. ویدیویی که در آن نوازنده‌ی بلوچ را با حالی رنجور بر روی تخت بیمارستان نمایش می‌دهد و در انتها با نمایش یک کارت بانکی، از عموم مردم درخواست کمک و استمداد مالی می‌شود. اما پس از بازنشر این ویدیو توسط یکی از برجسته‌ترین چهره‌های موسیقی ایران، این رویداد ابعادی گسترده و ملتهب به خود گرفت و ویدیو به سرعت دست به دست شد تا آنجا که همگان به تکاپو بیفتند و از جمله‌ی این جو ملتهب واکنش وزیر فرهنگ و ارشاد در قبال فشار روانی آن بود. اما در نتیجه‌ی این فضای احساسی، بنا بر اظهار فرزند رسولبخش زنگشاهی در کمتر از یک هفته تا روز دوشنبه حدود 60 میلیون تومان به همان شماره حساب یا کارت واریز شده بود. و تمام این بحث‌ها درحالی اتفاق افتادند که میزان حمایت بی‌سابقه‌ یا کم سابقه‌یی در طول سال‌های اخیر از سوی نهادهای دولتی و همچنین کمک‌های مردمی از این هنرمند شده بود.

امروز این رویداد که جنبه‌های جامعه‌شناختی جالب و عجیبی دارد، جدا از ابعاد انسانی و نوع‌دوستانه که فی‌ذاته مثبت هستند، می‌تواند آسیب‌ها و تبعاتی جدی در پی داشته باشد. این تبعات در کمترین حالتِ آن، آموزش و ترویج روش جلب توجه و ترحم جامعه به دیگران خواهد بود و این کار می‌تواند چهره‌ی هنرمندان موسیقی نواحی ایران را که عمدتاً از وضعیت بدِ اقتصادی در رنج هستند، به شکلی بسیار وسیع و شاید در ابعاد جهانی تضعیف و تخریب کند و چهره‌ی کشور نیز از این تخریب بی‌نصیب نماند.

البته روشن است که گرفتار شدن یا ابتلای هنرمندان به چنین وضعیتی علاوه بر وجود زمینه‌های کافی اجتماعی-اقتصادی، دلایل مختلف و متعدد و تاریخی در کشورمان دارد ولی واقعیت این است که نبود شرایط مناسب برای کسب درآمد در میان هنرمندان حرفه‌ای موسیقی اقوام، ممکن است آنان را به سمت هر عملی سوق دهد و برخورد درست و رفع این آسیب‌ها با اقدامات بازدارنده میسر نخواهد بود و باید ریشه‌های موضوع شناسایی و درمان و بهبود یابند.

این بحث اما فرصتی برای درس گرفتن و اندیشیدن تدابیر و تمهیدات مناسب را به دست می‌دهد که در صورت رو در رویی درست و خردمندانه با آن می‌توان با تدابیر اصولی از آسیب‌های بزرگتر و اجتماعی آن پیشگیری کرد که مهمترین این آسیب‌ها، سلب اعتماد عمومی در سطح ملی‌ است. همچنین بر اساس همین تدابیر از تبدیل شدن این گونه حرکت‌ها به یک رویّه‌ جلوگیری می‌شود. رویّه‌ای که به راحتی ظرفیت تغییر ماهیت به صورتی از سودجویی و سوءاستفاده از اعتماد عمومی با انتشار اخبار نادرست و اصطلاحاً "فیک‌نیوز" را نیز در خود دارد.

اما برای تحقق یک رویکرد سازنده در قبال این گونه رویدادهای چندوجهی، پیش‌نیازهایی وجود دارند که می‌توان آن‌ها را به عنوان ضرورت‌های یک رویکرد مناسب برای یک مواجهه‌ی درست قلمداد کنیم. این ضرورت‌ها در بررسی زوایای پیدا و نهان این رویدادها، مقدمات رسیدن به پدیدار شناسی و آسیب شناسی اجتماعی این موقعیت‌ها را فراهم می‌آورند.
برای رسیدن به تحلیل درست از این موضوع، اشراف به چند سرفصل یا زمینه لازم است که می‌توانیم این سرفصل‌ها را‌ در چهار محورِ شناختی خلاصه کنیم:
  1. داشتن علم و اشراف بر زوایای مختلف موسیقی اقوام و شناخت بسترهای اجتماعی موسیقی نواحی کشور
  2. داشتن اطلاعات کامل از سطح و کیفیت هنر و سبک زندگی هنرمندان موسیقی نواحی
  3. آگاهی از برنامه‌ها و اقدامات نهادهای مسئول مرتبط با هنرمندان موسیقی اقوام و نواحی
  4. تسلط بر مطالبات حقوقی و قانونی و تلاش برای تحقق مطالبات قانونی هنرمندان موسیقی ایران
 
بنابر آنچه پیشتر مطرح شد، به نظر می‌رسد تا دستیابی به یک متد کارآمد و سالم، کمترین تقاضا یا توقع می‌تواند این باشد که بهتر آن است که تمام هنرمندان و دلسوزان جامعه و دوستداران فرهنگ و هنر ایران با تأمل و بردباری و دوری از احساسات‌گرایی و مواجهه‌ی عاطفی با موضوعاتی از این دست روبرو شوند.
 
  • یک پیشنهاد راهبردی برای ارتباط دوسویه میان خبرنگاران و مسئولان:
با توجه به چهار سرفصلی که ذکر شد و با تکیه بر شناخت نسبتاً مناسب یا کافی از کیفیت و شرایط زندگی موسیقیدانان اقوام و نواحی اغلب نقاط ایران به دست آمده است، از خبرنگاران محترم حوزه‌ی موسیقی اقوام و نواحی ایران دعوت می‌کنم، برای گام نخست به منظور آشنایی با فعالیت‌ها و اقدامات و قوانین مرتبط با هنر و هنرمندان موسیقی اقوام و نواحی ایران، هر ماه با هماهنگی قبلی، به اتفاق به یکی از سازمان‌ها یا اداره‌های مرتبط با موسیقی مراجعه کنند و همزمان با گفت‌وگوی دوستانه با مدیریت آن سازمان و طرح پرسش‌های خود، هر کدام از خبرنگاران گزارش خود را از این دیدار و گفت‌وگوها تهیه و بازتاب دهند.

بدیهی‌ست اولین پرسش این است که آیا مدیران دولتی حاضر به همراهی و همکاری هستند؟

پاسخ من این است که چاره‌یی جز این نیست، یا باید منتظر عواقب و نتایج سوء ناشی از نبود تعامل و همدلی باشند، یا دست در دست بدنه‌ی رسانه‌یی و پژوهش‌های میدانی قرار دهند تا این قبیل تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و از میان آن به راهبردهای اصولی و عملی برسند.

این پیشنهاد را که ابتدا در قالب این نوشتار منتشر می‌شود، می‌تواند با حمایت دوستان پیگیری شود و در صورت موافقت و استقبال خبرنگاران محترم موسیقی، می‌توان به زودی هماهنگی آغاز این حرکت یا تورِ دیدارها را با یکی از ادارات و سازمان‌های دولتی سازماندهی کرد. البته در یک افق بلندتر به مرور امکان گسترش یا تسری این ایده به جامعه‌ی هدف یا زیستگاه هنرمندان و سفر یا مراجعه به بافت منطقه‌ای و اجتماعی برای گزارش کیفیت‌های مختلف موسیقی و بحث‌های انسانشناسانه در موسیقی اقوام نیز به وجود خواهد آمد.
تاریخ انتشار : شنبه 16 تیر 1397 - 12:04

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود تور دیدار خبرنگاران با مسئولان و نهاد‌های موسیقی ایران | موسیقی ما