گفت وگوی موسیقی ما با آهنگساز و سرپرست گروه برافشان
هامان خلیلی: نقادی نباید با فحاشی و تخریب اشتباه گرفته شود
موسیقی ما - «برافشان» گروه موسیقی جوانی است و با این وجود عشق آنها به موسیقی اصیل و با کیفیت در این شرایط ستودنی است. «هامان خیلی» - سرپرست این گروه- شاید اگر کنار هنرمندی چون لطفی و سختگیریهای این استاد برجسته و عشق به موسیقی نبود مانند بسیاری دیگر چندان هویت موسیقی ایرانی برایش اهمیتی نداشت. با او دربارهی کنسرت اخیر گروه برافشان صحبت کردهایم:
-من جایی ندیدم که کسی،با چوب و چماق کسی را مجبور به فرا گرفتن ردیف کند. ردیف پایه این موسیقی است . مگر میشود شما در ادبیات الفبا را یاد نگیرید بعد بخواهید جمله بسازید؟مگر میشود شما عروض و قافیه ندانید و شعر بگویید؟ حتی شعرای نو گرای ما با علم به عروض و قافیه و اصول کلاسیک از آن گذر کردند و شعر نو سرودند. ردیف پایه و الفبا و عروض و قافیه موسیقی ایرانیست آهنگساز ایرانی چطور میتواند بدون دانستن چهارچوبهای ردیف در یک مایه کاری بسازد؟ حال فردی میشود ردیف دان به علاقه خود و فردی هم ردیف را میآموزد و از آن گذر میکند . فردی هم میشود استاد کامل محمدرضالطفی که هر دو را دارد و میشود یک استثنا. فرد خلاق با هیچ شرایطی خلاقیتش کم نمیشود،بلکه علم ردیف کمک او میشود در ساخت ،چطور تمام بزرگان و آهنگسازان بزرگ ما علم ردیف داشتند ولی نسل جدید ردیف برایش دست و پا گیر است؟ یقینا علی اکبرخان شهنازی،محمدرضا لطفی،حسین علیزاده،پرویز مشکاتیان و...بیشتر از جوانان این نسل تجربه داشتند وسواد موسیقیایی و اینها همه از درون ردیف دستگاهی است.
- هر تغییری در روند موسیقی و یا فرهنگ نیاز به یک انسجام و برنامه ریزی منظم و آکادمیک و حمایت سیستمی دارد.پراکندگی فضای موسیقی و معلوم نبودن چهارچوبها باعث هرج و مرج شده تا حدی که حتی فرق ژانرها پاپ از کلاسیک نیز نا معلوم است. جنجالهایی نمادین که فقط به فکر فروش و پول است و ارزشها و کیفیت به درجه چندم رفته . چگونه در چنین فضای مسمومی میتوان به فکر پیشرفت بود؟موزیسین کلاسیک برای فروش و درامد زایی از موسیقی پاپ و راک مدد میگیرد و آن را با شان کلاسیک قالب میکند و به بدنه موسیقی آسیب میزند و دیگر مردم نمیدانند کلاسیک چیست پاپ چیست و اگر اعتراضی شود دیگران محکوم به دگم بودن میشوند . هر موسیقی باید در چهارچوب خودش تولید شود تا متخصصهای آن با هم فکری آن را پیشرفت دهند ولی دراین فضای آشفته هیچ امیدی نیست مگر حرکت هایی شخصی و در دردسر .
- *از فعالیتهای آینده خود و اجرای نیاوران بگویید.
- *نبودن نگرش جمعی یکی از مشکلات جامعه موسیقی است؛ به نظر شما چگونه میتوان به این نگرش دست پیدا کرد؟
- *تجربه نشان داده که بین موسیقیدانان در مقایسه با کارگردانان سینما از همدلی کمتری برخوردارند ایا این شیوه ریشه تاریخی دارد یا به دهن فرد گرایی هنرمندان این حیطه مربوط میشود؟
- *خانه موسیقی به عنوان یک صنف تا چه حد توانسته مشکلات موسیقیدانان را حل کند و خود شما به عنوان یک موزیسین جوان تا چه حد از امکانات این نهاد استفاده کرده اید؟
- *سرآمد بداهه نوازن در برهه اخیر زنده یاد محمدرضا لطفی و حسین علیزاده است،اصلا چرا بخشی از موسیقی ایران بر بداهه نوازی استوار است و اگر این بداهه نوازی اتفاق نیفتد روند موسیقی ایران ایا تغییری میکند؟ چه تغییری؟ توضیح کامل بفرمایید؟
- *وحی لم ینزل بودن ردیفهای موسیقی مشکلی است که دست و پای بسیاری از آهنگسازان جوان را برای ساخت اثر گرفته است و قاعدتا این دست و پا گرفتن منجر میشود تا خلاقیت فرد کم شود و و زمانی که خلاقیت کم شود جامعه محدودی تری با کارهای یک موسیقیدان ارتباط برقرار میکند نظر شما چیست؟
-من جایی ندیدم که کسی،با چوب و چماق کسی را مجبور به فرا گرفتن ردیف کند. ردیف پایه این موسیقی است . مگر میشود شما در ادبیات الفبا را یاد نگیرید بعد بخواهید جمله بسازید؟مگر میشود شما عروض و قافیه ندانید و شعر بگویید؟ حتی شعرای نو گرای ما با علم به عروض و قافیه و اصول کلاسیک از آن گذر کردند و شعر نو سرودند. ردیف پایه و الفبا و عروض و قافیه موسیقی ایرانیست آهنگساز ایرانی چطور میتواند بدون دانستن چهارچوبهای ردیف در یک مایه کاری بسازد؟ حال فردی میشود ردیف دان به علاقه خود و فردی هم ردیف را میآموزد و از آن گذر میکند . فردی هم میشود استاد کامل محمدرضالطفی که هر دو را دارد و میشود یک استثنا. فرد خلاق با هیچ شرایطی خلاقیتش کم نمیشود،بلکه علم ردیف کمک او میشود در ساخت ،چطور تمام بزرگان و آهنگسازان بزرگ ما علم ردیف داشتند ولی نسل جدید ردیف برایش دست و پا گیر است؟ یقینا علی اکبرخان شهنازی،محمدرضا لطفی،حسین علیزاده،پرویز مشکاتیان و...بیشتر از جوانان این نسل تجربه داشتند وسواد موسیقیایی و اینها همه از درون ردیف دستگاهی است.
- *موسیقی تک صدایی تا چه میزان در جامعه کنونی با این سرعت عظیم تکنولوژی اصلا کاربرد دارد و ایا این خطر نیست که به مرور و در صورت فراگیر نشدن موسیقی ما تبدیل به موسیقی موزه ای شود؟
- *بحث حفظ اصالت در موسیقی ایرانی یک بحث است که مربوط میشود به فرهنگ و نیاکان و گذشتگان و همانطور که موسیقی 50 سال پیش قابل مقایسه با موسیقی کنونی نیست چرا روند تغییر در موسیقی ایرانی اینقدر ناچیز و اندک است؟
- هر تغییری در روند موسیقی و یا فرهنگ نیاز به یک انسجام و برنامه ریزی منظم و آکادمیک و حمایت سیستمی دارد.پراکندگی فضای موسیقی و معلوم نبودن چهارچوبها باعث هرج و مرج شده تا حدی که حتی فرق ژانرها پاپ از کلاسیک نیز نا معلوم است. جنجالهایی نمادین که فقط به فکر فروش و پول است و ارزشها و کیفیت به درجه چندم رفته . چگونه در چنین فضای مسمومی میتوان به فکر پیشرفت بود؟موزیسین کلاسیک برای فروش و درامد زایی از موسیقی پاپ و راک مدد میگیرد و آن را با شان کلاسیک قالب میکند و به بدنه موسیقی آسیب میزند و دیگر مردم نمیدانند کلاسیک چیست پاپ چیست و اگر اعتراضی شود دیگران محکوم به دگم بودن میشوند . هر موسیقی باید در چهارچوب خودش تولید شود تا متخصصهای آن با هم فکری آن را پیشرفت دهند ولی دراین فضای آشفته هیچ امیدی نیست مگر حرکت هایی شخصی و در دردسر .
- *اگر شجریانها و لطفی ها و علیزادهها و مشکاتیانها بزرگ شدهاند ،جدا از خلاقیت یک ویژگی مهم کارهای آنها گروه نوازی و استفاده از خرد جمعی بوده است ،چرا در آثار کنونی این مقدار گروه نوازی و خرد جمعی کم شده است؟ چه میتوان کرد؟
- *صدا و سیما و نقش آن در عقب راندن موسیقیدانان تا چه حد است؟
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 تیر 1395 - 09:19
افزودن یک دیدگاه جدید