برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت و گوی علی بحرینی با این خواننده، پس از هفت سال سکوت؛
هومن سزاوار: نه آنقدر کوچک بودم که بخشیده شوم و نه آنقدر بزرگ که کسی برایم کاری کند!
موسیقی ما - علی بحرینی: بچه‌هایی که بعد از نسل آغازین خواننده‌های پاپ وارد عرصه خوانندگی شدند، با ممیزی ترانه‌ها و آهنگ‌هایشان «رسمیت» پیدا کردند و تقریباً هیچ کسی مشفقانه راه درست را به آنها نشان نداد و کاری نکرد تا با صورت به دیوارِ محکمِ بی‌قانونی نخورند!
 
این بچه‌ها چه دوستشان داشته و چه از آنها متنفر باشیم، به هر حال بخشی از تاریخ موسیقی پاپ ما بوده‌اند. بخشی که خواننده شدن را آسان جلوه داد و خیلی از جوان‌های کم سن و سال را به خواندن و ساخت ویدئوکلیپ ترغیب کرد.
 
هومن سزاوار یکی از همان بچه‌ها بود. کسی که دوازده سال پیش بیلبوردهای اولین آلبومش (چشم سیاه) در تهران حسادت‌برانگیز بود و همزمان ویدئوکلیپ‌هایش خصوصاً کلیپی که در آن «سحر زکریا» چهره طنز معروف آن سالها بازی کرده بود به چشم می‌آمد!
 
از گذشته‌هایش آنقدر دور شده که در طول این گفتگو چند دقیقه طول کشید تا یادش بیاید اولین آلبوم خودش، قبل از اولین آلبوم فریدون (غریبه) منتشر شد! با او در آستانه پخش تک قطعه «کافه‌های رمانتیک» که قرار است مقدمه‌ای باشد برای انتشار آلبومی به همین نام حرف زدم. هومن سزاوار در 35 سالگی دیگر «بچگانه» صحبت نمی‌کند. اما عجیب ترین چیزی که از این گفتگو عایدم شد این بود که در هیچ کدام از جمله‌هایش نشانی از کینه توزی و عقده گشاییِ افراطی را احساس نکردم. رفتار و گفتار سنجیده‌اش من را به آغاز دوباره حضور او در موسیقی پاپ امیدوار می‌کند.
 
  • * یادم هست که آلبوم «چشم سیاه» مدتها گرفتار دریافت مجوز بود و سرانجام سال 83 منتشر شد.
بله. دریافت مجوز بیشتر از دو سال طول کشید.
 
  • * یعنی اگر با مشکل مواجه نمی‌شدی اولین آلبومت در 22 سالگی تو منتشر می‌شد.
بله. من متولد سال 59 هستم که سال میمون بود. اولین آلبومم سال 83 منتشر شد که سال میمون بود و حالا هم قرار است دومین آلبومم امسال بیرون بیاید که بازهم سال، سال میمون است!
 
  • * برای اینکه گرفتار بحث‌های طالع بینی نشویم بیا به این بپردازیم که گرفتن مجوز آلبوم در مملکت ما که بر اساس قانون، همکاری با ارشاد شرط اصلی فعالیت رسمی در موسیقی است برای یک جوان کم تجربه مثل «هومن سزاوار 83» چه آسیب‌هایی می‌تواند داشته باشد؟
قبل از هر چیز بگویم که من با آدم‌های استثنایی که ممکن است در بیست سالگی به اوج بلوغ فکری رسیده باشند و چند نمونه از آنها را در موسیقی خودمان داشته‌ایم کاری ندارم و آنها را از بحث خارج می‌کنم. من درباره خودم حرف می‌زنم که یک آدم ویژه نیستم و شاید برایم خیلی زود بود که در 24سالگی عکسم روی بیلبوردها باشد و مردم مرا به خاطر پخش کلیپ‌هایم در خیابان بشناسند. من حرفه‌ای نبودم و از این بابت نمی‌شود به من خرده گرفت که چرا آلبومم در سن کمی که داشتم مجوز گرفته اما متأسفانه هیچ کمپانی و تهیه‌کننده حرفه‌ای هم وجود نداشت که به من کمک کند و راه و چاه را نشانم بدهد. ما نسل رهاشده‌ای بودیم که خودمان برای خودمان تصمیم گرفتیم! یک کلیپ می‌دادیم و وقتی می‌دیدیم دیده شده یک کلیپ دیگر تولید می‌کردیم تا معروف و معروف تر بشویم. من و امثال من از راهنمایی‌های غلط و تشویق‌های اشتباه لطمه خوردیم.
 
  • * «چشم سیاه» که ویدئو کلیپ‌هایش بسیار دیده شد، در مارکت هم موفق بود؟
به گفته آقای حسین‌خانی -مدیر شرکت ایرانگام- که پخش این آلبوم برعهده ایشان بود حدود 400هزار تیراژ داشت.
 
  • * بعد از انتشار آلبومی با چنین تیراژی چه اتفاقی باید برایت می‌افتاد که نیفتاد؟
باید به کنسرت می‌رسیدم و حرفه‌ای می‌شدم. آن زمان آرام آرام شرایطی ایجاد شده بود تا فقط خواننده‌هایی که سابقه همکاری با صدا و سیما را دارند کنسرت ندهند و راه برای بقیه هم باز شود. من می‌توانستم جزو اولین نسل از خواننده‌های غیر صدا و سیمایی باشم که کنسرت می‌دهند اما اشتباه کردم. شهرت فراگیر را به درآمد کنسرت ترجیح دادم. زمان را به بطالت گذراندم. شاید مهم ترین کاری که کردم آهنگسازی و تنظیم برای چند خواننده دیگر بود اما عمده زمانم را صرف ساخت کلیپ و آهنگ‌های جدید برای خودم کردم. دروغ چرا، دیده شدن در کلیپ‌ها مزه می‌داد. آنقدر پرانرژی و سرخوش بودم که به ممنوع شدن پخش کلیپ هیچ توجهی نکردم و ناگهان دیدم که همه چیز از بین رفته و من برگشته ام به نقطه اول.
 
  • * یک آلبوم به نام «زشت» هم آماده کرده بودی که غیررسمی منتشر شد.
بله. ترانه‌های آن آلبوم مجوز نگرفت و از طرف دیگر خبر رسید که ممنوع‌الفعالیت شده‌ام. چند شرکت خاص که وابسته به شبکه‌های ماهواره‌ای بودند مرتب تحریکم می‌کردند که دغدغه مجوز نداشته باشم و پیاپی کار کنم. «زشت» را بر اساس آن شرایط روی اینترنت گذاشتم و تازه مدتی بعد یک آلبوم دیگر به نام «حُکم» را هم منتشر کردم که از نظر خودم و بسیاری از مخاطبانم بهترین آلبوم من بود. با «حُکم» در حقیقت خودم و راه خودم را پیدا کردم. قطعاتی مثل «منو ببخش» یا «دلشوره» که بسیار شنیده شدند همه جزو آهنگ‌های آن آلبوم بودند. شعر و موسیقی هیچ کدام از آنها هم نابهنجاری نداشت. اما من قید مجوز را زده بودم. اینکه دست به تولید و انتشار چنین آلبوم‌ها و کلیپ‌هایی بزنم ماحصل عقل ِ آن روز و روزگار من بود.
 
  • * اگر با عقلِ امروزت به آن زمان برگردیم چه کار می‌کنی؟
هر جوری شده جلوی پخش کلیپ‌هایم را می‌گیرم. حتی اگر لازم باشد به آلمان می‌روم و از شبکه‌ای که دفتر اصلی‌اش در این کشور بود شکایت می‌کنم تا کاری از من پخش نکند.
 
  • * پس عقلت به مرور تغییر جهت داد!
بله! یا بهتر است بگویم کامل شد.
 
  • * کِی تصمیم گرفتی به موسیقی مجاز برگردی؟
سال 87 مصمم شدم که به هر قیمتی به موسیقی مجاز برگردم.
 
  • * چرا؟
دلایلش زیاد بود. احساس می‌کردم هر حرکتی جز دادن آلبوم مجاز و کنسرت رسمی در داخل کشور لااقل برای آدمی با سلیقه من "بی هویت" است. احساس می‌کردم در قالب غیررسمی نمی‌توانم به جایی که باید برسم، برسم. همانطور که گفتم آلبوم "حُکم" قوی ترین و کاملترین آلبوم من بود اما همه مردم من را با "چشم سیاه" می‌شناختند و "حُکم" با همه امتیازاتش هرگز برای من به هویت تبدیل نشد. شبکه‌های ماهواره‌ای هم دیگر آنقدر سرشان شلوغ شده بود که کم کم برای ما ناز می‌کردند و باید برای تعداد دفعات پخش با آنها چانه می‌زدیم! از طرف دیگر کنسرت‌ها هم راه افتاده بودند و خواننده‌های مجاز برای کنسرت دادن منعی نداشتند. به همین دلیل به ارشاد رفتم و گفتم: "می خواهم مجاز باشم". روی حرفم هم ایستادم. هفت سال ِ تمام فکر می‌کردم مشکلم به زودی حل می‌شود! جز همین بار آخر، هر بار هم معادله ام به هم خورد اما زیر حرفم نزدم. هفت سال آهنگ ساختم و تولید کردم اما نه کلیپی بیرون دادم و نه حتی یک قطعه جدید را منتشر کردم.
 
  • * احتمال داشت فراموش بشوی.
احتمال نداشت! بهتر است بگوییم فراموش شدنم برای بخش زیادی از مردم قطعی بود. خیلی‌ها هم که اصلاً از وقتی طرفدار موسیقی شده‌اند که اصلاً هومن سزاواری وجود نداشته اما به هر حال باید مشکل را از بیخ و بُن برطرف می‌کردم.
 
  • * هفت سال انتظار برای دوباره مجاز شدن زمان کمی نیست. آنهم برای خواننده‌ای مثل تو که آهنگ‌ها و ویدئو کلیپ‌هایش محتوای خطرناک یا ضداخلاقی نداشتند.
بله. حق با شماست. مشکل این بود که من نه آنقدر کوچک بودم که مورد بخشش قرار بگیرم و نه آنقدر بزرگ که افراد قدرتمند و بانفوذ برایم وساطت کنند و ریش گرو بگذارند تا اسمم از لیست سیاه بیرون بیاید.
 
  • * پس بالاخره مشکل چطوری حل شد؟
دی سال 93 به صورت کاملاً اتفاقی آقای محسن رجب پور را در مرکز تجاری ولنجک دیدم. جویای حالم شد و گفت: "چرا نیستی"؟ تمام اتفاقات را به او گفتم. من را به دفترش دعوت کرد. حق بزرگی به گردنم دارد. چون برای حل مشکل من تلاش کرد. آنهم بدون هیچ چشمداشتی. به هر حال مگر ما چند نفر مثل رجب پور را در موسیقی مان داریم؟ مرداد94 ترانه‌های آلبوم جدیدم را به واسطه ایشان به ارشاد دادیم. پاییز 94 هم طبق گفته آقای رجب پور از ممنوع الفعالیتی خارج شدم و توانستیم پرونده آلبوم را تشکیل بدهیم. چند ماه بعد ترانه‌ها مجوز گرفت و کارشناسی‌های مربوط به موسیقی هم انجام گرفت و باورم شد که بعد از دوازده سال قرار است آلبوم مجازی با صدای من منتشر شود!
 
  • * برایم جای تعجب و سوال دارد که در این هفت سال از چه راهی امرار معاش کردی؟ ضمن اینکه در همین مدت یک آلبوم هم تولید کرده ای. آن هم با عواملی که اغلبشان سرشناس هستند و دستمزدهای بالایی می‌گیرند.
اینکه بگوییم یک آلبوم تولید کردیم که بی انصافی است! در طول این سالها حداقل چهل قطعه کامل تولید کردیم. یعنی تا آخرین مرحله میکس جلو رفتیم. تمام دستمزدها را هم پرداخت کردم و حالا حدود سی قطعه حذف شده دارم.
 
  • * چه بدتر! این همه هزینه را چطور جفت و جور کردی؟
یک کافی شاپ راه انداخته بودم. مدتی هم در مدیریت یک رستوران کوچک با دوستم شراکت داشتم. اما در طول این چند ماهی که مساله بازگشتم به موسیقی جدی شده، آن کارها را تعطیل کرده‌ام...
 
  • * چرا؟
چون می‌خواهم به حرفه اصلی ام برگردم و به تمرکز احتیاج دارم. شاید چون پول زیادی از موسیقی درنیاورده ام نتوانم خودم را حرفه‌ای بدانم اما موسیقی را حرفه خودم می‌دانم.
  نه! خانم معصومه اکبری بدون داشتن ذهنیتی این ترانه را نوشته بودند و من از کلیت ترانه خوشم آمد و بعد دیدم اسم «کافه‌های رمانتیک» تا چه اندازه می‌تواند حس و حال آلبوم را به مخاطب منتقل کند. اتفاقا مسئولان ارشاد، دو بار هم به صورت جدی با این اسم مخالفت کردند اما سرانجام به من لطف کردند و توانستیم این اسم را روی آلبوم بگذاریم.
 
  • * یادم هست که زمانی نه فقط برای خودت بلکه برای خواننده‌های دیگر هم تنظیم می‌کردی. اما الان سهمت در آلبوم خودت بابت تنظیم «هیچ» است.
من برای تنظیم در نهایت می‌توانستم به عنوان یک تنظیم کننده معمولی شناخته شوم. به همین دلیل تنظیم‌های آلبوم را به دست کاربلدها سپردم. مدل آهنگ‌های آلبومم به صورتی است که اگر شعر و ملودی با هم چفت شوند آنوقت با یک تنظیم استاندارد هم می‌توانیم به نتیجه برسیم. من به گروهی از تنظیم کننده‌هایی که کارشان بالاترین استانداردها را دارد پیشنهاد همکاری دادم و خوشحالم که انوش تقوی، کوشان حداد، محمدرضا رهنما و فیروز ویسانلو با همه وسواس‌های من کنار آمدند و «کافه‌های رمانتیک» به ثمر رسید.
 
  • *  از آلبوم جدیدت اطلاعات بیشتری بده.
ترجیح می‌دهم چند هفته دیگر جزئیات آلبوم را به شما بگویم. احتمال دارد چند تغییر جزئی داشته باشیم. یک قطعه ریتمیک اما احساسی با ترانه خوب معصومه اکبری، ملودی خودم و تنظیم قدرتمند کوشان حداد عزیز که بعد از هفت سال سکوت فکر می‌کنم ثابت کند من هنوز از باغ موسیقی خارج نشده ام! قبل از انتشار آلبوم یک یا دو "تک قطعه" دیگر را هم منتشر می‌کنم.
  • * و حرف آخر؟
بسیاری از معادلات موسیقی در این هفت سالی که من نبودم تغییر کرده اما فکر می‌کنم کارهای حسی هنوز هم خریدار دارند. چون مردم ما همیشه طرفدار عشق بوده‌اند و هستند. امیدوارم بتوانم یکبار دیگر با مردم کشورم ارتباط برقرار کنم. از تلاش‌های محسن رجب پور در این ماهها هم بسیار متشکرم.
منبع: 
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 تیر 1395 - 18:07

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 1 تیر 1395 - 18:58

خواننده های دهه هشتاد عشق است...... هومن سزاوار فراموش نشدی هنوز. عرشیا،فرهاد جواهرکلام،سعید شهروز،مهران احراری،مسعود خادم،محمد خاکپور،حسن پیغان،بهنام صفاریان،گروه آرین، خشایار اعتمادی،قاسم افشار،حسین زمان،امیر تاجیک،محمرضا عیوضی،مهراج محمدی،مجتبی شاه علی،هوتن جوادی،مهدی صبور ،و عزیزان دیگه که دهه هفتاد و هشتاد فعالیت داشتن...... همتون عشقید. آهنگسازای خوب بهنام ابطحی،بهروز صفاریان،امیر قدیانی،امیر علیزاده،پدرام کشتکار و ...... منتظر آلبوم همه خوانندگان دهه هشتاد با همون فضای قدیمی . یاعلی

چهارشنبه 2 تیر 1395 - 07:33

هومن سزاوار از اون صداهای زیبا و احساسیه که به دل آدم میشینه. امیدوارم آلبومش زودتر پخش بشه.

چهارشنبه 2 تیر 1395 - 12:50

به شدت منتظر شنیدن آلبوم جدید هستیم
دهه هشتادیا ودهه هفتادیا کلا آلبوم هاشون یه چیز دیگه هست

چهارشنبه 2 تیر 1395 - 22:03

سلام با تشکر از این مصاحبه ی زیبا با هنرمند نازنین هومن سزاوار عزیز ..:) ما در همه ی این سالها با اهنگهای اقای سزاوار زندگی کردیم ایشون در تمام این مدت در یاددها موندن و هرگز فراموش نشدن و الان بینهااااااااااایت خوشحال هستیم که البوم زیباشون انتشار پیدا میکنه :) بیصبرانه منتظر البوم زیبای " کافه های رمانتیک " هستیم و شک ندارم که از بهترین البوم ها خواهد بود چون اقای سزاوار هنرمندی هستند که برای شعور مخاطبینشون ارزش بسیار زیادی قائل هستند و همیشهههههههه کارهایی بسیار زیباااا و حرفه ای ارائه میدن ارزوی موفقیت براشون دارم ^_^

چهارشنبه 2 تیر 1395 - 22:56

هومن جانم همیشه بهترین بودی و هستی هیچ وقت جایگاهتو توی قلب ما از دست ندادی.هوادارتیم تا ابد❤

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود هومن سزاوار: نه آنقدر کوچک بودم که بخشیده شوم و نه آنقدر بزرگ که کسی برایم کاری کند! | موسیقی ما