جایزه مستقل موسیقی در دستان هنرمند خلاق 25 ساله
بنجامین کلمنتین جایزه مرکوری را به قربانیان پاریس تقدیم کرد
موسیقی ما - بنجامین کلمانتین ، خواننده و ترانهسرایی که در متروهای پاریس ساز مینواخت یازده نامزد دیگر جایزه مرکوری از جمله «فلورانس و ماشین» را کنار زد و این جایزه را به خانه برد.
این خواننده 25 ساله زمانی که به عنوان برنده اعلام شد در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود جایزهاش را تقدیم به تمام قربانیانی کرد که هفته گذشته در حمله تروریستی پاریس جانشان را از دست داده بودند. او که به سختی میتوانست کلماتش را ادا کند به لورن لاورن گفت که نمیتواند باور کند این جایزه را برده و بعد از نامزدهای دیگر این جایزه دعوت کرد تا روی استیج در سالن پخش بیبیسی به او بپیوندند.
او در صحبتهایش گفت «هرگز فکر نمیکردم روزی چنین حرفی بزنم اما اگر کسی دارد این برنامه را نگاه میکند، هر کودکی، جوانی یا دانشآموزی. جهان تحت سلطهی شماست. شما میتوانید هرچه میخواهید را به دست آورید.»
کلمانتین که زادهی لندن است رقیبانش را از جیمی ایکسایکس (Jamie xx) خواننده محبوب ناشران گرفته تا هنرمندانی همچون «فلورانس و ماشین» (Florence and the Machine)، گس کومز (Gaz Coombes)، اسلیوز (Slaves) و افکس توئین (Aphex Twin) پشت سر گذاشت.
اولین آلبوم بنجامین کلمنتین به نام حداقل برای الان (At Least For Now) که در مارچ منتشر شد توسط گاردین با عبارت «جسورانه، متهورانه، زیبا و هوشمندانه» توصیف شد.
کلمانتین گذشتهی عجیب و غریبش یاد کرد، از اینکه در سال 2010 در 19 سالگی بدون هیچ پول و در حالیکه تنها یک چمدان ماکارونی نپخته در دست داشت به پاریس آمد و بعد از اینکه نتوانست هیچ سرپناهی برای ماندن پیدا کند کارش به خوابیدن در درگاه خانهها در زمستان سرد کشید.
او بعد از شش ماه زندگی دشوار و خوابیدن در خیابان اجرای موسیقی در مترو را آغاز کرد و سه سال بعدی را در مسافرخانههای دور از شهر میخوابید و با اجرای موسیقی زندگی میکرد تا اینکه دو تهیهکنندهی فرانسوی او را در مترو کشف کردند.
او گفت: «من بیخانمان بودم و در خیابان ساز میزدم، جایی برای زندگی نداشتم و در خیابان زندگی میکردم. آدمهای زیادی را میدیدم اما زبانشان را بلد نبودم تا صحبت کنم برای همین فقط کار خودم را میکردم و ادامه میدادم. من متوجه شدم که ما همه مثل هم هستیم و تنها چیزی که اهمیت دارد کمک کردن به یکدیگر است. من از پاریس چیزهای زیادی آموختم. من در پاریس آموختم تا چطور بزرگ شوم و یک مرد باشم»
او صحبتهایش را اینطور ادامه داد: «من انگلیسی هستم اما احترام زیادی برای پاریس و مردم آن قائلم، آنها عاشق هنر هستند و من واقعا باید این جایزه را به آنها تقدیم میکردم»
او درباره اینکه این شهر همیشه برایش عزیز باقی خواهد ماند صحبت کرد و گفت که وقتی خبر حادثه پاریس را شنیده تا چه اندازه متاثر شده. او روز شنبه گذشته از سالن باتاکلان دیدن کرده تا به یاد قربانیان این حادثه در این مکان اجرایی داشته باشد. و در این باره گفت: «وقتی به آنجا رفتم احساس رهایی کردم انگار وزنهای از روی شانههایم برداشته شد»
اولین آلبوم بنجامین کلمانتین، اثری ملودرام، صمیمی و مهآلود است که باعث شده او با هنرمندانی نظیر نینا سیمونه و نت کینگ کول مقایسه شود. او در طی این یازده قطعه پراکنده که همگی توسط ساز پیانو رهبری میشوند پیشینهی خود را به عنوان مهاجری از غنا شرح میدهد کسی که از بیخانمانی و ساز زدن در متروهای پاریس به جایی رسید که مورد تائید و حمایت هنرمندانی نظیر پل مککارتنی و بیورک قرار بگیرد. ترانه قطعه آغازین آلبوم« حداقل برای الان » که «پس وینستون چرچیل» نام دارد از جملات خود چرچیل استفاده میکند تا کودکی غمانگیز خودش را تصویر کند: «هیچ کسی برای دستیافتی به این ناچیزی تا این اندازه احساسات به خرج نداده است.»
جایزه مرکوری، جایزهی معتبری است که سالانه به بهترین آلبوم از بریتانیا و ایرلند اهدا میشود. این جایزه در سال 1992 به عنوان آلترنتیو «جایزه بریتز» تاسیس شد. لیست نامزدهای این جایزه هر ساله توسط پنل مستقلی از موزیسینها، تولید کنندگان، تهیه کنندگان، ژورنالیستها و دیگر چهرههای صنعت موسیقی تهیه میشود. آلبومها از هر سبکی که باشند میتوانند در این جایزه شرکت داده شوند از جمله پاپ، راک، فولک، محلی، رقص، جز، بلوز، الکترونیک و حتی کلاسیکال. اهدای جوایز معمولا در اکتبر هر سال انجام میشود و اعلام لیست نامزدها بعد از انتخاب آنها از میان آلبومهایی است که هر سال تا ماه سپتامبر منتشر شدهاند.
این خواننده 25 ساله زمانی که به عنوان برنده اعلام شد در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود جایزهاش را تقدیم به تمام قربانیانی کرد که هفته گذشته در حمله تروریستی پاریس جانشان را از دست داده بودند. او که به سختی میتوانست کلماتش را ادا کند به لورن لاورن گفت که نمیتواند باور کند این جایزه را برده و بعد از نامزدهای دیگر این جایزه دعوت کرد تا روی استیج در سالن پخش بیبیسی به او بپیوندند.
او در صحبتهایش گفت «هرگز فکر نمیکردم روزی چنین حرفی بزنم اما اگر کسی دارد این برنامه را نگاه میکند، هر کودکی، جوانی یا دانشآموزی. جهان تحت سلطهی شماست. شما میتوانید هرچه میخواهید را به دست آورید.»
کلمانتین که زادهی لندن است رقیبانش را از جیمی ایکسایکس (Jamie xx) خواننده محبوب ناشران گرفته تا هنرمندانی همچون «فلورانس و ماشین» (Florence and the Machine)، گس کومز (Gaz Coombes)، اسلیوز (Slaves) و افکس توئین (Aphex Twin) پشت سر گذاشت.
اولین آلبوم بنجامین کلمنتین به نام حداقل برای الان (At Least For Now) که در مارچ منتشر شد توسط گاردین با عبارت «جسورانه، متهورانه، زیبا و هوشمندانه» توصیف شد.
کلمانتین گذشتهی عجیب و غریبش یاد کرد، از اینکه در سال 2010 در 19 سالگی بدون هیچ پول و در حالیکه تنها یک چمدان ماکارونی نپخته در دست داشت به پاریس آمد و بعد از اینکه نتوانست هیچ سرپناهی برای ماندن پیدا کند کارش به خوابیدن در درگاه خانهها در زمستان سرد کشید.
او بعد از شش ماه زندگی دشوار و خوابیدن در خیابان اجرای موسیقی در مترو را آغاز کرد و سه سال بعدی را در مسافرخانههای دور از شهر میخوابید و با اجرای موسیقی زندگی میکرد تا اینکه دو تهیهکنندهی فرانسوی او را در مترو کشف کردند.
او گفت: «من بیخانمان بودم و در خیابان ساز میزدم، جایی برای زندگی نداشتم و در خیابان زندگی میکردم. آدمهای زیادی را میدیدم اما زبانشان را بلد نبودم تا صحبت کنم برای همین فقط کار خودم را میکردم و ادامه میدادم. من متوجه شدم که ما همه مثل هم هستیم و تنها چیزی که اهمیت دارد کمک کردن به یکدیگر است. من از پاریس چیزهای زیادی آموختم. من در پاریس آموختم تا چطور بزرگ شوم و یک مرد باشم»
او صحبتهایش را اینطور ادامه داد: «من انگلیسی هستم اما احترام زیادی برای پاریس و مردم آن قائلم، آنها عاشق هنر هستند و من واقعا باید این جایزه را به آنها تقدیم میکردم»
او درباره اینکه این شهر همیشه برایش عزیز باقی خواهد ماند صحبت کرد و گفت که وقتی خبر حادثه پاریس را شنیده تا چه اندازه متاثر شده. او روز شنبه گذشته از سالن باتاکلان دیدن کرده تا به یاد قربانیان این حادثه در این مکان اجرایی داشته باشد. و در این باره گفت: «وقتی به آنجا رفتم احساس رهایی کردم انگار وزنهای از روی شانههایم برداشته شد»
اولین آلبوم بنجامین کلمانتین، اثری ملودرام، صمیمی و مهآلود است که باعث شده او با هنرمندانی نظیر نینا سیمونه و نت کینگ کول مقایسه شود. او در طی این یازده قطعه پراکنده که همگی توسط ساز پیانو رهبری میشوند پیشینهی خود را به عنوان مهاجری از غنا شرح میدهد کسی که از بیخانمانی و ساز زدن در متروهای پاریس به جایی رسید که مورد تائید و حمایت هنرمندانی نظیر پل مککارتنی و بیورک قرار بگیرد. ترانه قطعه آغازین آلبوم« حداقل برای الان » که «پس وینستون چرچیل» نام دارد از جملات خود چرچیل استفاده میکند تا کودکی غمانگیز خودش را تصویر کند: «هیچ کسی برای دستیافتی به این ناچیزی تا این اندازه احساسات به خرج نداده است.»
جایزه مرکوری، جایزهی معتبری است که سالانه به بهترین آلبوم از بریتانیا و ایرلند اهدا میشود. این جایزه در سال 1992 به عنوان آلترنتیو «جایزه بریتز» تاسیس شد. لیست نامزدهای این جایزه هر ساله توسط پنل مستقلی از موزیسینها، تولید کنندگان، تهیه کنندگان، ژورنالیستها و دیگر چهرههای صنعت موسیقی تهیه میشود. آلبومها از هر سبکی که باشند میتوانند در این جایزه شرکت داده شوند از جمله پاپ، راک، فولک، محلی، رقص، جز، بلوز، الکترونیک و حتی کلاسیکال. اهدای جوایز معمولا در اکتبر هر سال انجام میشود و اعلام لیست نامزدها بعد از انتخاب آنها از میان آلبومهایی است که هر سال تا ماه سپتامبر منتشر شدهاند.
منبع:
موسیقی ما
گردآوری و ترجمه:
تاریخ انتشار : شنبه 30 آبان 1394 - 11:48
افزودن یک دیدگاه جدید