هنگامه اخوان در کنسرتی به یادواره محمدرضا لطفی روی صحنه رفت؛
هنگامه ای که حصارها را در نوردیده
موسیقی ما - بیتا یاری: سالن مملو از زنانی است که برای شنیدن صدای هنگامه اخوان آمدهاند که در چهارم دی ماه به یادواره محمدرضا لطفی کنسرتی را تدارک دیده است. گروه نوازندگان او را دخترهای جوانی تشکیل میدهند که این روزها در ۱۳ استان حق روی سن رفتن را ندارند اما خوشبختانه همچنان در تهران میتوانند فعالیت کنند و درگروههای مختلف فعالیت آنها را دیدهایم و این بار در گروه بهار گرد هم آمده بودند تا در کنار هنگامه اخوان به هنرنمایی بپردازند.
اگر روزگاری هنگامه اخوان درکنار محمدرضا لطفی تصنیف مرغ سحر را سر داده بود این بار در یادواره او همراه آزاده امیری، نوازنده تار، این تصنیف را خواند که «ظلم ظالم، جورصیاد، آشیانهام داده برباد» و خواست که «ای خدا،ای فلک،ای طبیعت شام تاریک مارا سحر کن». روزگاری ۱۸ سال بیشتر نداشت که این آواز او در برنامه گلهای تازه شماره ۲۰۱ رادیو پخش شد و بعدتر هم آواز افشاری او با آهنگسازی و نوزاندگی محمدرضا لطفی منتشر شد و این بار تصنیف «بازآمدم» بود که در دهانها میچرخید و حتی زنده یاد پرویز مشکانیان نیز برای هنگامه که در آواز هنگامه ای به پا کرده بود و تحریرهای دراوج زیبایی دوچندانی را داشت قطعه ای در دشتی ساخته بود که این ساختهها در آلبومهای موسسه چاووش منتشر شدند و بعد از مدتی که مساله ممنوعیت پیش آمد از بازار جمع آوری گردید.
او میخواند «دلم گشت از چرخ بوقلمون / چو جام میلب به لب پرخون» هرچند تصنیف «ز فروردین» بود اما حال دل تمام کسانی بود که سالها با محدودیتها مواجه شدهاند ودر جستجوی راهکاری برای آن بودهاند تا هنرشان در سینه خاموش نشود. و بعد نوبت به «همه تباهی و همه سیاهی / مگر شب ما سحر ندارد» رسید که بخواند و باز روح امید این تصنیف بهار را در تمام جانهای خسته بدمد. بخش اول در ماهور اجرا شد و سه تصنیف از اشعار ملک الشعرای بهار خوانده شد که در لابه لای آن آواز هنگامه که در دهه ششم عمرش است را میتوانستید بشنوید و تایید کنید که هنوز دود از کنده برمیخیزد و اگرچه در این روزها در شبکههای مجازی صدای خوانندگان جوانی را میشنویم که میخواهند صدای قمرهای خاموش سرزمینمان باشند اما تا به این حد از قوت در خوانندگی و اجرا برسند راهی دراز دارند.
این کنسرت نشان داد که بانوان اگر بخواهند میتوانند کنسرت های باکیفیتی در موسیقی ایرانی ارائه دهند و شایستگیهای خود را در فهم موسیقی ایرانی بروز دهند. چرا که در این کنسرت همه اشکال موسیقی ایرانی در اجرا رعایت شده بود یعنی پیش درآمد، سازو آواز، چهارمضراب، قطعه ضربی، تصنیف و رنگ در آن حضور داشت و اجرا شد و کیفیت نوازندگی و هماهنگی اعضا نشان از آن داشت که میتوان تنظیم های خوبی را از همکاری زنان شنید.
بخش دوم شامل آواز بیات اصفهان بود و تصانیف امیرجاهد و مرتضی نی داوود به همراه ضربی از ادیب خوانساری استاد آواز هنگامه اخوان. و در انتها برای قطعه بیز تصنیف «موسم گل» اجرا شد. آنهایی که این تصنیف زیبا را با صدای او در خاطره دارند به خوبی تسلط اخوان را در اجرای آن دیدند که «چون شود روز، شمع و شب را نبینی نشانه»!
اگر روزگاری هنگامه اخوان درکنار محمدرضا لطفی تصنیف مرغ سحر را سر داده بود این بار در یادواره او همراه آزاده امیری، نوازنده تار، این تصنیف را خواند که «ظلم ظالم، جورصیاد، آشیانهام داده برباد» و خواست که «ای خدا،ای فلک،ای طبیعت شام تاریک مارا سحر کن». روزگاری ۱۸ سال بیشتر نداشت که این آواز او در برنامه گلهای تازه شماره ۲۰۱ رادیو پخش شد و بعدتر هم آواز افشاری او با آهنگسازی و نوزاندگی محمدرضا لطفی منتشر شد و این بار تصنیف «بازآمدم» بود که در دهانها میچرخید و حتی زنده یاد پرویز مشکانیان نیز برای هنگامه که در آواز هنگامه ای به پا کرده بود و تحریرهای دراوج زیبایی دوچندانی را داشت قطعه ای در دشتی ساخته بود که این ساختهها در آلبومهای موسسه چاووش منتشر شدند و بعد از مدتی که مساله ممنوعیت پیش آمد از بازار جمع آوری گردید.
او میخواند «دلم گشت از چرخ بوقلمون / چو جام میلب به لب پرخون» هرچند تصنیف «ز فروردین» بود اما حال دل تمام کسانی بود که سالها با محدودیتها مواجه شدهاند ودر جستجوی راهکاری برای آن بودهاند تا هنرشان در سینه خاموش نشود. و بعد نوبت به «همه تباهی و همه سیاهی / مگر شب ما سحر ندارد» رسید که بخواند و باز روح امید این تصنیف بهار را در تمام جانهای خسته بدمد. بخش اول در ماهور اجرا شد و سه تصنیف از اشعار ملک الشعرای بهار خوانده شد که در لابه لای آن آواز هنگامه که در دهه ششم عمرش است را میتوانستید بشنوید و تایید کنید که هنوز دود از کنده برمیخیزد و اگرچه در این روزها در شبکههای مجازی صدای خوانندگان جوانی را میشنویم که میخواهند صدای قمرهای خاموش سرزمینمان باشند اما تا به این حد از قوت در خوانندگی و اجرا برسند راهی دراز دارند.
این کنسرت نشان داد که بانوان اگر بخواهند میتوانند کنسرت های باکیفیتی در موسیقی ایرانی ارائه دهند و شایستگیهای خود را در فهم موسیقی ایرانی بروز دهند. چرا که در این کنسرت همه اشکال موسیقی ایرانی در اجرا رعایت شده بود یعنی پیش درآمد، سازو آواز، چهارمضراب، قطعه ضربی، تصنیف و رنگ در آن حضور داشت و اجرا شد و کیفیت نوازندگی و هماهنگی اعضا نشان از آن داشت که میتوان تنظیم های خوبی را از همکاری زنان شنید.
بخش دوم شامل آواز بیات اصفهان بود و تصانیف امیرجاهد و مرتضی نی داوود به همراه ضربی از ادیب خوانساری استاد آواز هنگامه اخوان. و در انتها برای قطعه بیز تصنیف «موسم گل» اجرا شد. آنهایی که این تصنیف زیبا را با صدای او در خاطره دارند به خوبی تسلط اخوان را در اجرای آن دیدند که «چون شود روز، شمع و شب را نبینی نشانه»!
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 8 دی 1393 - 10:04
افزودن یک دیدگاه جدید