
آنچه از آثار صوتی باقی مانده بر صفحهها، نوارها از آواز ایرانی به ما رسیده را میتوان به ۴ دسته یا دوره تاریخی تقسیم کرد، دوره نخست را میتوان از اواسط قاجار تا اواخر آن نامگذاری کرد که خوانندگان برجستهای چون، سیدرحیم، احمد خان ساوهای، علی خان نایب السلطنه، قلیخان شاهی، قربان خان و... را شامل میشود.
از عمده ویژگیهای بارز این خوانندگان که در مکاتب مختلف اصفهان، تهران و آذربایجان به هنرنمایی میپرداختند را میتوان به تعزیهخوان بودن، روحانی و واعظ بودن، همچنین پیوستگی و ارتباط بیشتر این گونه آوازخوانی با دورههای پیشین خود چون زندیه و صفویه اشاره کرد.
تحریرهای چکشی و صداهایی با وسعت بالا نیز از دیگر ویژگیهای این آواز خوانان شهیر بود که برخی از آثار به جای مانده از آنها توسط سپنتا و محققان و آرشیو داران حفظ و نگهداری شد که البته در دورهای طولانی ضرورت شنیدن آنها به دلیل کیفیت پائین یا لحن فراموش شده احساس نشد اما با حضور دوباره محمد رضا لطفی از میراثداران موسیقی اصیل ایرانی و شاگردان استاد مرحوم نورعلی برومند و البته تلاشهای اساتید دیگر و مؤسسههای خصوصی نشر موسیقی که بحق دغدغههای فرهنگی اصیل را به نمایش گذاشتند، رویکرد و نگاهی دوباره به این آثار صورت گرفت که در پیشبرد آواز ایرانی بسیار ثمربخش بود. دوره دوم از اواخر قاجار تا اواخر پهلوی اول را شامل میشود، دورهای که در آن صداها واضحتر شنیده شد و توان تجزیه و تحلیلهای صوتی بالاتر رفت. از خوانندگان برجسته این دوره که شاید بتوان نام نابغههای آواز را بر برخی از آنان نهاد، میتوان به سیدحسین طاهرزاده، اقبال آذر، عبدالله دوامی، جناب دماوندی، رضا قلی میرزای ظلی، سلیمان امیرقاسمی و... اشاره کرد.
ویژگیهای بارز خوانندگان این دوره صاحب ردیف بودن (مانند مرحوم استاد دوامی) تربیت شاگردان و تأثیرگذاری شدید بر دوره چهارم است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. در این دوره با مفهوم کنسرت آشنایی بیشتری صورت گرفت و البته با حمله بیرحمانه تجدد به فرهنگ ایرانی (در حوزههای سازی، ارکسترال (گروه نوازی) و آوازی) مقارن شد.
دوره سوم نیز از اواخر پهلوی اول تا اواخر پهلوی دوم را شامل میشود و با ورود برنامه گلها به مدیریت پیرنیا به رادیو در دهه ۳۰ گویی مکتبی در موسیقی کشورمان بنیان نهاده شد. سازهای غربی مانند پیانو و ویلن و شیوه ارکستربندی ترکیبی همراه با شیوههای خاص آوازی باب شد و حافظه شنیداری مردم را بشدت پر کرد. از ویژگیهای بارز این دوره میتوان به اجرای آواز توسط خوانندگانی با وسعت صوتی متوسط نیز اشاره کرد زیرا پیش از آنها خوانندگان کشورمان عموماً صداهای شش دانگ با وسعت صوتی بالایی داشتند و اصولاً اگر کسی آنچنان صدایی نداشت سمت آواز نمیرفت. تصنیف خوانی نیز رونق بیشتری گرفت و تصنیفهای زیادی ساخته شد، موسیقی ایرانی به دلیل رسانهدار شدن (رادیو) و ورود تجهیزات و تکنولوژی روز در کشور فراگیر شده و نفوذ بالایی یافت.
تعدد خوانندگان و تنوع صداهای نو نیز از موارد بارز این دوره از آواز کشورمان بود شاید اشارهای به لیستی کوتاه گویای این تنوع ویژه باشد. غلامحسین بنان، حسین قوامی، محمودی خوانساری، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، نادر گلچین، یحیی دردشتی، اکبرگلپایگانی، حسین خواجه امیری، عبدالوهاب شهیدی، جواد بدیعزاده، داریوش رفیعی، منوچهر همایونپور، کورس سرهنگزاده، یونس دردشتی ودوره چهارم که اواخر دوره پهلوی دوم و دوره پیروزی انقلاب اسلامی را شامل میشود نیز خود تغییرات ماهوی و ساختاری دارد که در این فرصت کوتاه تنها به صورت اجمالی بدان میپردازیم. تا در زمان و فرصتی مناسب آن را واکاوی کنیم. اما اواخر دوره پهلوی مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به ریاست دکتر داریوش صفوت تشکیل میشود و با برنامهریزی خاصی اساتید برجسته موسیقی مانند استاد برومند به آن مرکز دعوت میشوند هر چند بعدها این مرکز اتحاد و یکدستی خود را از دست میدهد و به دلیل برخی مسائل سیاسی، اجتماعی و هنری که به دلیل نزدیک شدن پیروزی انقلاب اسلامی بود بسیاری از شاگردان برجسته و اساتیدش مانند محمدرضا لطفی و نورعلی برومند، محمدرضا شجریان، پرویز مشکاتیان و... کنار کشیدند. از ویژگیهای بارز این دوره نیز میتوان به رجعت دوباره به موسیقی دوره قاجار (ازمنظر اصالت هنری) با رویکردی نو، رشد و گسترش و توسعه گروهنوازی، استفاده از ادبیات کلاسیک در تصانیف و آوازها، اهمیت و جایگاه دوباره به آواز در کنار تصنیف، ایجاد و گسترش تجربههای نو در سازبندی، تنوع خوانندگان در عین ثابت ماندن جنس صداها و تکرار در شیوه خاص آوازخوانی، سعی در حفظ و تهیه و تنظیم ردیفهای آوازی،... اشاره کرد.
اما از خوانندگان این دوره که تعداد بالایی نیز دارند میتوان به: کریم صالح عظیمی، رامبد صدیف، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، شاپور رحیمی، محمود کریمی، صدیق تعریف، علیرضا قربانی، محمد معتمدی، محمد گلریز، سالار عقیلی، نصرالله ناصحپور، حاتم عسکری و... اشاره کرد. به نظر میرسد با رجوع دوباره به مکاتب آوازی و شیوههای خوانندگی موسیقی اصیل ایرانی در سالهای گذشته از ورطه تکرار دوری گزید کما اینکه بارقههایی از امید را میتوان در خوانندگان جوانی چون محمد معتمدی و دیگران جستوجو کرد. جوانان عرصه آواز بار دیگر باید با همت پشتوانه فرهنگی بالا موسیقی ایرانی را با صداهای نو و اسلوب صحیح ایرانی و ملی پرورش دهند.
منبع:روزنامه ایران
افزودن یک دیدگاه جدید