برنامه یاد بعضی نفرات
 
ای کاش که جای آرمیدن بودی
گفت‌وگو با فریدون شهبازیان، آهنگساز؛
ای کاش که جای آرمیدن بودی

موسیقی ما- مرجان صائبی: فریدون شهبازیان موسیقی را از هشت‌سالگی با ساز ویلن آغاز کرد و در ۱۸سالگی به عضویت ارکسترسمفونیک تهران درآمد. او در سال ۱۳۴۶رهبر گروه کر و ارکسترسمفونیک رادیو شد. شهبازیان دارای مدرک دکترا در رشته نوازندگی است و فعالیت خود را قبل از انقلاب با خوانندگانی مثل سیمین غانم آغاز کرد. شاید معروف‌ترین ترانه ساخته شده توسط او در آن دوره ترانه «گل گلدون من» بود که پیر و جوان آن را شنیده و از بر هستند. مجموعه صدای شاعر با همکاری احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث، هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری و... هم از جمله کارهای معروف فریدون شهبازیان در آن دوران است. شهبازیان در دهه ۶۰ آهنگسازی برای فیلم را نیز آغاز کرد. از جمله آثار موسیقی او برای فیلم می‌توان به موسیقی سریال میرزا کوچک خان و فیلم‌های سینمایی شیر سنگی، لیلا، هیوا و شام آخر اشاره کرد. بعد از این دوران، دوره تازه‌ای در زندگی کاری و حرفه‌ای او آغاز شد و فریدون شهبازیان به سمت معاونت موسیقی صدا و سیما منصوب شد و با شروع دوران اصلاحات به همراه علی معلم دامغانی و عده‌ای از جوانان، موسیقی پاپ را در ایران بعد انقلاب پایه‌ریزی کرد. بسیاری شهبازیان را پایه‌گذار موسیقی پاپ ایران بعد از انقلاب می‌دانند. او خوانندگان بزرگی چون محمد اصفهانی و علیرضا عصار و خشایار اعتمادی و حسین زمان را معرفی کرده و همچنین باعث رشد و ترقی خوانندگانی چون مرحوم ناصر عبداللهی، قاسم افشار و... شد. کار شهبازیان در این دوران یکی از چالش‌های مهم موسیقی بعد از انقلاب است و منتقدان و موافقان بسیاری داشته و صحبت با او در این‌باره همیشه جذاب و خواندنی است. با این آهنگساز در این‌باره و همچنین درباره ماجرای سفرش به کردستان عراق و کارهای مشترکش با احمد شاملو، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

  • مدتی است اخبار کمتری از فعالیت‌های موسیقی شما منتشر می‌شود. آیا این امر به دلیل کم‌کاری شماست یا دلایل دیگری دارد؟

البته آن‌چنان هم کم‌کار نبودم. در حال حاضر موسیقی، هنرِ عرضه و تقاضاست؛ یعنی باید تقاضایی باشد تا موسیقی عرضه شود. شرایط با قبل از انقلاب متفاوت است. آن زمان سازمان رادیو و تلویزیون مرکزی بود که موسیقی را خیلی جدی تولید می‌کرد. وزارت فرهنگ و هنر هم، به اجرای کنسرت‌ها می‌پرداخت. الان شرایط تغییر کرده. به علت محدودیت‌های رادیو و تلویزیون این امکان وجود ندارد که همه آهنگسازان کار کنند. خیلی‌ها به دلیل شرایط امتناع می‌کنند. خیلی‌ها معتقدند با کارهای مناسبتی نمی‌توان ارتباط برقرار کرد. موسیقی در رادیو و تلویزیون، مناسبتی شده است. البته این بد نیست، اما وقتی موسیقی فقط محدود به مناسبت‌ها شود هنرمند نمی‌تواند خلاق باشد. تمام این مسایل محدودیت را برای کارکردن بیشتر می‌کند. 


  • منظورتان سفارشی بودن کار است...

بله. به عنوان یک آهنگساز ترجیح می‌دهم اگر کاری به من سفارش می‌دهند، کاری همسو با روحیاتم باشد. ژانر موسیقی من، «ارکسترال آوازی و غیرآوازی» است. من ترجیح می‌دهم موسیقی ارکسترال کار کنم، یعنی اگر هم موسیقی پاپ یا سنتی کار می‌کنم، سعی می‌کنم آن هم ارکسترال باشد. البته مخارج موسیقی ارکسترال سنگین است و ما تهیه‌کننده‌ای نداریم که این مخارج را با رغبت تقبل کند، ضمن اینکه به دلیل محدودیت‌های مالی، پرداخت این هزینه‌ها برای رادیو و تلویزیون هم دشوار است.

  • یعنی رادیو و تلویزیون در این حد بودجه در اختیار ندارد؟!

چرا، ولی سعی می‌کنند با تعرفه‌های خودشان کار کنند. یعنی اگر شما خارج از رادیو و تلویزیون کار کنید هزینه بالایی دارد و چون کار باید منتشر و وارد بازار شود، پس دستمزد‌ها بیشتر می‌شود. این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا آهنگسازان نسبت به گذشته کم‌کار‌تر باشند. البته این قیاس درستی نیست که بگوییم چون من نسبت به گذشته کم‌کار کردم، پس کم‌کار هستم. قبلا از سال‌های ۴۷-۴۶ تا ۵۴، حدود هشت اثر شعر و موسیقی در کانون پرورش فکری کار کردم و همین‌طور خیلی آثار دیگرم در فیلم‌ها، رادیو و تلویزیون، برنامه‌ گل‌های تازه و گلچین هفته اجرا شد. بالطبع، آن شرایط الان وجود ندارد. یعنی شما نمی‌توانید نهادی را در ایران پیدا کنید که بتواند این سرمایه‌گذاری را انجام دهد. قبلا تعرفه‌ها پایین‌تر بود و موسیقی کم‌خرج‌تر.

  • پس مشکل اصلی، دشواری‌های مالی و اقتصادی است؟

صددرصد که نه؛ ولی ۶۰، ۷۰درصد مساله، اقتصادی است. یک آهنگساز، نمی‌تواند خودش برای خودش هزینه کند و باید تهیه‌کننده داشته باشد. متاسفانه چنین سازماندهی‌ای در ایران وجود ندارد. مساله دیگر این است که تمرکز من هم روی موسیقی است، هم سریال‌های تلویزیونی و هم فیلم‌های سینمایی، به همین دلیل کار‌ها کند پیش می‌رود. امیدواریم در آینده این روند بهتر شود و بتوان تولید بیشتری داشت.

  • پس نتیجه می‌گیریم که تولید محدود آثار، یکی به دلیل هزینه نکردن تهیه‌کنندگان برای کارهای پرخرج است و دیگر، به دلیل چارچوب‌هایی که برای هنرمندان از نظر استفاده از ترانه و شعر وجود دارد.

بله، ماهیت هنر این است که هنرمند آزاد باشد تا کاری را که دلش می‌خواهد انجام دهد. هنرمند اگر گرفتار ممیزی شود خلاقیتش از بین می‌رود.

  • این ممیزی که به آن اشاره می‌کنید جدا از مسایل عُرفی و هنجارهای اجتماعی ماست؟

بله، وقتی یک آهنگساز می‌خواهد اثری به وجود آورد، همه مسایل را در نظر می‌گیرد. در این مملکت انقلاب شده و سی و اندی سال از آن می‌گذرد. طبیعتا، کلام خیلی اهمیت دارد و همیشه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. با در نظر گرفتن تمام این مسایل، اگر آهنگساز دستش باز نباشد، نمی‌تواند کار کند. من می‌پذیرم که هر نهادی برای خودش‌سیاست‌گذاری خاصی دارد. رادیو و تلویزیون می‌گوید‌سیاست‌گذاری من این است که می‌بینید و با این شرایط کار کنید. وزارت ارشاد هم به همین نحو؛ اعضای شورایی که موسیقی را ارزیابی می‌کنند باید به موسیقی، شعر و ارتباط شعر و موسیقی احاطه داشته باشند.‌گاه اظهارنظرهایی می‌شود که توهین به هنرمندان محسوب می‌شود. ما باید به روزی برسیم که موسیقی بدون ممیزی‌های غیرحرفه‌ای انجام شود. آن زمان می‌شود کار خوب را از بد تشخیص داد.

  • بپردازیم به بحث شکوفایی موسیقی در ایران. عده‌ای معتقدند این شکوفایی مربوط به زمانی بود که استادان موسیقی از جمله نسل قبل‌تر شما یعنی امثال روح‌الله خالقی، صبا، تجویدی و بنان و هم‌نسلان شما مثل محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و زنده‌یاد مشکاتیان با هم کار می‌کردند. به نظر شما تک‌روی کنونی موسیقیدانان چه تاثیری بر عدم پیشرفت موسیقی دارد؟

بهتر است بگوییم عدم تمرکز و تولید موسیقی. این دوره را نمی‌توان با دوره قبل یعنی زمان روح‌الله خالقی، صبا و دیگر استادان مقایسه کرد چون آنقدر تعدادشان کم بود که در کنار هم کار می‌کردند. بعد هم که با تلاش‌های آقایان خالقی، معروفی، وزیری و دهلوی «موسیقی ارکسترالِ هارمونیزه» مرسوم شد تا رسید به نسل ما. در دوره شکوفایی موسیقی در دهه ۵۰، خواننده‌ها معمولا با آهنگسازان خودشان کار می‌کردند. در رادیو و تلویزیون مرسوم بود که اولِ هر ماه، ابلاغی به آهنگسازان می‌دادند که مثلا این ماه با این خواننده کار کنید. ترانه‌سرا هم مشخص بود. البته آن زمان هم ارتباط بین موسیقیدانان بد نبود اما بودند کسانی که به دلیل ضعف در موسیقی دیگران را نفی می‌کردند و باعث اختلاف می‌شدند. قبل از انقلاب انتشار موسیقی مختص موسیقی پاپ بود و خوانندگان موسیقی سنتی و ارکسترال کمتر کار‌هایشان را منتشر می‌کردند. ولی بعد از مدتی، بیشتر هنرمندان سراغ انتشار آلبوم روی نوار کاست رفتند. زمانی که مسایل مالی مطرح شد، همه به فکر پول بودند و این خیلی به موسیقی لطمه زد. خوانندگان و نوازندگان رفتند سراغ برپایی کنسرت در داخل و خارج و مسایل مادی گریبانگیر همه شد و این اختلاف‌ها بروز کرد. وقتی پای پول وسط باشد بدگویی‌ها و حرف و حدیث شروع می‌شود. آن زمان هم‌نسلان من جوان بودند و حساس، ولی حالا مسن شدند. یک عده هم که از دنیا رفته‌اند و بقیه هم متوجه شده‌اند مسیر را اشتباه آمده‌اند. هر چند عده‌ای هنوز از این رفتار دست برنداشته‌اند و متاسفانه پول مشکل اصلی آنهاست.

  • قبلا همه موسیقیدانان، حقوق‌بگیر رادیو و تلویزیون بودند؟

کارمند رسمی نبودند، اما حقوق‌بگیر سازمان بودند. حالا اگر خواننده‌یا نوازنده‌ای هم حقوق نمی‌گرفت برای هر برنامه دستمزد دریافت می‌کرد.

  • یعنی اگر در حال حاضر نهادی وجود داشته باشد که به مسایل مالی هنرمندان رسیدگی کند و به شایستگی آن‌ها بها دهد، مشکل موسیقی حل می‌شود؟

صددرصد. امیدوارم این حرف به گوش مدیران فرهنگی کشور برسد. ما نیاز به سازمانی برای موسیقی داریم، نظیر سازمان سینمایی. سازمانی باید باشد که موسیقی زیر نظر آنجا قرار بگیرد.

  • خانه یا انجمن موسیقی؟

وظایف خانه موسیقی باید تعریف شود و براساس آن امکانات خاص در اختیار داشته باشد. به هر صورت، باید نهادی وجود داشته باشد که بتواند تمام موسیقیدانان را پوشش دهد. تا زمانی هم که این امکان وجود نداشته باشد، این بی‌اخلاقی‌ها ادامه خواهد داشت.

  • گویا اخیرا برای اجرای کنسرت به سلیمانیه رفته بودید. برخورد آن‌ها با موسیقی ما چگونه بود؟

خیلی جالب است که این سفر، کاملا مربوط به مساله اخلاق در بین موسیقیدان است. من از طرف همسر رییس‌جمهور عراق برای اجرای کنسرت و دیدار از ارکستر سمفونیک و رادیو تلویزیون و نیز هنرجویان موسیقی سلیمانیه به این منطقه دعوت شده بودم. غافل از اینکه یکی از پیشکسوتان آواز ایران در این سفر همراه ما بود...

  • چه کسی؟

بهتر است اسم نبرم. وقتی ما وارد سلیمانیه شدیم استقبال گرمی از طرف ریاست‌جمهوری عراق صورت گرفت. با اتومبیل‌های مخصوص و ضدگلوله به استقبالمان آمدند. قرار بود پنج روز در سلیمانیه باشیم. متاسفانه وقتی رسیدیم خبر دادند همسر رییس‌جمهور که نامش هروخان است در انگلیس دچار کسالت شده‌ و چند روزی طول می‌کشد برگردد. هروخان پیغام داده بود که من و دیگران بمانیم تا ایشان از سفر برگردند. بعد از یک هفته کنسرت برگزار شد و هروخان هم آمد. بعد از کنسرت، ایشان دسته گل زیبایی به من دادند و گفتند که فردا راجع به موسیقی با من صحبت می‌کنند، چون قرار بود قطعه‌ای شبیه مارش ملی برایشان بسازم.‌‌ همان شب ساعت سه با ما تماس گرفتند که صبح باید به ایران برگردید! برخوردشان شبیه افرادی بود که به هدفشان رسیده‌اند و دیگر احتیاجی به ما ندارند. فردای آن روز نامه‌ای به ایشان نوشتم و توضیح دادم که چه اتفاقی افتاده و خواستم دستمزد نوازنده‌ها را بدهند. خلاصه ما را آوردند سر مرز و چون مدت اقامتمان از زمان اعتبار ویزا بیشتر بود جریمه‌مان کردند و شبانه به ایران برگشتیم.

  • یعنی دستمزد هیچ‌کس را ندادند؟

نه. بعد که برگشتیم، فهمیدیم آن گروه موسیقی که همراه ما بود، به علت حسادت‌های مالی و غیره پشت سر گروه ما بدگویی کردند! در نتیجه میهماندار ما و برخی دیگر حرف‌های آن‌ها را پذیرفته بودند و از پرداخت دستمزد ما امتناع کردند.

  • از کنسرت ایراد گرفتند؟

نه.

  • پس دلیلشان چه بود؟ این جریان یک مقدار غیرطبیعی به نظر می‌رسد...

اخلاقیات همین است. آن‌ها نباید حرف‌های بی‌مورد آن آقایان را باور می‌کردند. چون قرارداد ما برای دستمزد هنرمندان رسمی بود و آن‌ها باید آن را پرداخت می‌کردند.

  • بپردازیم به آثارتان. یکی از معروف‌ترین آثار شما مجموعه «صدای شاعر» است. از شکل‌گیری این مجموعه بگویید...

این مجموعه در سال ۱۳۴۴ به ابتکار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و احمدرضا احمدی شکل گرفت. من حدود شش، هفت کار شعر و موسیقی برای آنجا انجام دادم. نوشتن موسیقی بر مبنای شعر، برای آهنگساز کار سختی است؛ چون شما باید در ژانر و فضای شعری حرکت کنید و همان‌طور که دیده‌اید در کاشفان یک آقای شاملو متنی برای من نوشته و در واقع تعریفی از من کردند و کار کاشفان را به دلیل موسیقی‌ای که نوشتم به من هدیه کردند. این کار، ساده نیست. شما باید کاملا با شعر آشنا باشید. البته آقای شاملو آنقدر شعر را زیبا می‌خواندند که برای من الهام‌بخش بود.
برای من این ارتباط‌ها با شاعران بزرگی چون شاملو، اخوان، هوشنگ ابتهاج و مشیری خیلی جالب بود. این شعر اخوان‌ثالث که می‌گوید «ما چون دو دریچه روبه‌روی هم، آگاه زهر بگو مگوی هم» با آن لحن و صدای خسته و خش‌دارشان واقعا شنیدنی است. این مرد طوری شعر می‌خواند که به قلب آدم نفوذ می‌کرد. آقای شاملو هم که جای خود را داشتند. شاملوی بزرگ می‌فرماید: بیتوته کوتاهیست جهان در فاصله گناه و دوزخ /پیش از آنکه در اشک غرقه شوم چیزی بگو /خاموش منشین خدا را /پیش از آنکه در اشک غرقه شوم /از عشق چیزی بگو. شاملو خودش می‌گوید: این عاشقانه‌ترین شعر من است. این ارتباط بسیار موثر بود. وقتی این ارتباط بین من و شاعر برقرار می‌شد، کار نوشتن موسیقی را شروع می‌کردم.

  • هدف از ساخت این مجموعه چه بود؟

هدف این بود که جوان‌های بی‌رغبت به کتاب خواندن، جذب شعر شوند. وقتی جوانان با این شعر و موسیقی ارتباط برقرار می‌کنند وادار می‌شوند سراغ دیوان اشعار بروند. آن زمان، یعنی سال ۱۳۴۶، این کار خیلی به گسترش شعر کمک کرد؛ به خصوص مجموعه خیام که همراه با آواز بود و جوان‌ها خیلی از آن استقبال کردند و باعث شد خیلی‌ها از همین طریق به وادی شعر وارد شوند. در سال‌های اولی که مجموعه خیام منتشر شد، قرار بود پنج هزار صفحه از این آثار بیرون بیاید. آن زمان کاست متداول نبود. می‌دانید که سال ۵۲-۵۱ کاست به بازار آمد.

  • دقیقا شکل‌گیری مجموعه خیام را توضیح می‌دهید؟

آقای شاملو تعدادی از شعرهای خیام را خواندند.

  • با انتخاب خودشان؟

بله، به انتخاب خودشان. در واقع روایت آقای شاملو از اشعار خیام بود. با هم راجع‌به اشعار صحبت می‌کردیم. یادم می‌آید ‌گفتم رباعیات خیام حالتی دارد که می‌شود رویش آواز گذاشت؛ مثل مصرع «‌ای کاش که جای آرمیدن بودی». شاملو خیلی پسندید و گفت: این کار را انجام بده. بعد من چند ترانه ساختم و رفتیم استودیو برای ضبط. قبل از آن هم شاملو شعر‌ها را خوانده بود. مجموعه را طوری ترتیب دادم که در چهار موومان انجام شود. این چهار موومان عبارت بود از یک‌سری شعرهایی که آقای شاملو دکلمه می‌کردند. می‌رساندند به جایی که ترانه باید شروع می‌شد و آنجا شجریان شروع به خواندن می‌کرد. ترانه تمام می‌شد، دوباره شاملو شعر می‌خواند و تمام مجموعه‌ها به همین شکل بود.. این مجموعه نسبت به بقیه مجموعه‌ها زمان بیشتری هم برد. کار را ساختیم و قرار شد آن را روی صفحه منتشر کنیم، تا اینکه من به سفر رفتم. وقتی برگشتم مجموعه خیام روی نوار کاست منتشر شده بود. از موسیقی بی‌کلام من بدون اجازه استفاده کرده بودند. مگر از این خیانت بالا‌تر هم ممکن است!؟ خلاصه ما گذشت کردیم تا اینکه سال ۱۳۵۵ فکر کردم باید دستمزد ما را بپردازند. رفتم و قبض انبار گرفتم. دیدم ۶۰۰هزار کاست «خیام» منتشر شده و ۴۰۰هزار عدد هم از آثار دیگر یعنی جمعا یک میلیون نسخه از آثار من را منتشر کرده و فروخته بودند. رفتم نزد مدیر کانون و ماجرا را گفتم. ایشان قبول کردند دستمزد ما را بپردازند؛ اگر شما پولی گرفته‌اید من هم گرفته‌ام! پولمان را نگرفتیم تا اینکه انقلاب شد. فردی به نام زرین مدیرعامل کانون ‌شد و من در‌خواست دستمزد کردم. ایشان گفت: آن‌ها پولتان را خورده‌اند، ما بپردازیم؟!
گفتم: هدف انقلاب همین بوده؛ اینکه حق و حقوق مردم اعاده شود. متاسفانه ایشان هم حق ما را پرداخت نکرد و هنوز هم نپرداخته‌اند. گفتند دیگر این کار‌ها را هم منتشر نمی‌کنند. ولی سال بعد تمام کاست‌هایی را که در انبار داشتند بدون اطلاع ما فروختند. بعد از چند سال دیدم شرکت ماهور کار را از کانون گرفته. حالا چه زد و‌بندی بوده و چه پولی داده یا گرفته شده، نمی‌دانم. دوباره کار را میکس کرده و به صورت غیرقابل قبول و بی‌کیفیتی آن را منتشر کرده. این یعنی خیانت در امانت و خیانت در فرهنگ این ملت. هنوز هم دست ما به جایی بند نیست و همچنان این کار منتشر می‌شود.

  • نسخه اولیه که اشاره کردید ۳۰دقیقه بود. چرا اقدام به انتشار نسخه اصلی نکردید؟

نمی‌خواستم خودم کار را منتشر ‌کنم؛ چون هم آقای شاملو و هم آقای شجریان ذی‌نفع بودند و باید موافقت هر دو را می‌گرفتم. البته اشتباه کردم. باید این کار را انجام می‌دادم.

  • قصد ندارید با شاعران معاصر دیگری کار کنید؟

الان چنین چیزی خواستار ندارد. خود موسیقی هم فی‌نفسه مشکل دارد. بعد هم اگر بخواهید روی شعر، آهنگ بسازید و منتشر کنید هزینه سنگینی دارد. هیچ تهیه‌کننده‌ای راضی نمی‌شود این کار را انجام دهد. آن زمان کانون بودجه دولتی داشت.

  • برای کار با خواننده‌ها چه شرایطی دارید؟

من با خواننده‌ها هیچ مشکلی ندارم، چون کار را بر مبنای حس و حال خودم می‌سازم و سفارش قبول نمی‌کنم. اگر از صدای خواننده‌ای خوشم نیاید بالا‌ترین دستمزد را هم بدهد قبول نمی‌کنم. ضمن اینکه ترانه باید در روح من نفوذ کند.
در روزهای پایانی سال ۹۰ به سر می‌بریم. شما پایه‌گذار موسیقی پاپ بعد از انقلاب هستید، ضمن اینکه از منتقدان جدی این موسیقی هم هستید. آیا سال گذشته یا حتی در چند سال گذشته شاهد اتفاق خاصی در موسیقی پاپ بوده‌اید؟
من زیاد آلبوم‌های پاپ را گوش نمی‌دهم؛ چون متاسفانه خوانندگانی که به عنوان موسیقی پاپ مطرح هستند، اکثرا صدای خوبی ندارند. شبکه‌ای به نام موسیقی ایرانیان از ماهواره پخش می‌شود که با اظهارنظر‌ها و برنامه‌هایی که پخش می‌کند ذهن مردم ما و قابلیت شناخت آن‌ها را پایین آورده است.

  • منظورم موسیقی پاپ مجاز – و نه زیرزمینی - بود...

اتفاقا این شبکه راجع به همین موسیقی پاپِ مجاز، اظهارنظر می‌کند. همین آثار را پخش می‌کنند و در آن به‌به، چه‌چه می‌کنند. آثاری که اگر دست من بود اجازه نمی‌دادم مردم بشنوند. مردم ما سال‌هاست گوش موسیقی را از دست داده‌اند. آنقدر موسیقی بد به خورد مردم داده شده که سلیقه‌شان بسیار افت کرده.

  • ارزیابیتان از خوانندگانی چون محمد اصفهانی، عصار و... که توسط شما مطرح شدند، چیست؟

از خوانندگانی که در کنار من بودند و آن زمان رشد کردند بعضیشان به خارج از کشور رفتند و عده‌ای هم که ماندند خوانندگان خوبی بودند. بعضی‌ها مثل عصار و شادمهر موزیسین بودند و بعضی مثل اصفهانی به موسیقی تسلط داشتند و از یک منظر،‌‌ همان راه را ادامه دادند؛ اما متاسفانه آن‌ها هم به دلیل تقاضای مردم تحت تاثیر مخاطب قرار گرفته‌اند و تهیه‌کننده، ‌خواننده و آهنگساز را مجبور می‌کنند تا مطابق با سلیقه مردم کار کنند. کمتر خواننده و آهنگسازی است که کار خودش را انجام دهد. بالطبع، در یک آلبوم دو یا سه آهنگ عامه‌پسند‌تر قرار می‌دهند، به دلیل فروش آلبوم.
ا

  • ز بین جوان‌تر‌ها آیا استعداد خاصی نظرتان را جلب کرده؟

ترجیح می‌دهم اظهارنظر نکنم؛ چون نمی‌خواهم کسی ناراحت شود. زمانی اظهارنظر می‌کنم که تمام کار‌ها را گوش داده باشم. دلم می‌خواهد نظرم درست و دقیق باشد. الان مشغول شنیدن هستم و سال آینده می‌توانم اسم ببرم.

  • نگاه‌تان به جشنواره موسیقی فجر امسال و بخش پاپ آن چیست؟

اصلا در جریان این جشنواره نبودم و نرفتم.

  • آینده موسیقی پاپ را چگونه می‌بینید؟

هیچ آینده‌ای نمی‌بینم.

  • راجع به کارهای جدیدی که در دست تولید دارید توضیح می‌دهید.

از کارهای جدیدم اگر بخواهم عنوان کنم، در حال حاضر مشغول نوشتن موسیقی سریال بزرگ کلاه پهلوی به کارگردانی ضیاءالدین دری و تهیه‌کنندگی آقای تخت‌کشیان برای شبکه ۳ سیما هستم. در کنار آن‌‌ همان طور که می‌دانید بیش از دو سال است که روی سمفونی ایران کار می‌کنم. این کار به دلیل ارتباط موسیقی بومی با ژانر کلاسیک موسیقی ایرانی بسیار دست و پا‌گیر بوده و مهم‌ترین مشکلش، کوک سازهای بومی با سازهای ارکسترسمفونیک است. متاسفانه سازهای محلی ایران با فواصل تامپره ساخته نشده‌اند و این عمده‌ترین مشکل ماست و امیدوارم امسال این کار به پایان برسد. درباره یک فیلم سینمایی هم با وحید موساییان صحبت کرده‌ایم که در تعطیلات سال نو در آفریقا فیلمبرداری خواهد شد. البته موسیقی این فیلم بر مبنای تم‌ها و ریتم‌های موسیقی آفریقایی است.

  • شما در زمینه‌های مختلف موسیقی فعالیت دارید. کدام قسمت از کار موسیقی برایتان لذت‌بخش‌تر است؟

طبیعتا کار موسیقی با روح و جان انسان سر و کار دارد، برای من هم همیشه همین‌طور بوده است. البته موسیقی تصویر به جای خود، ولی ترجیحا دلم می‌خواهد موسیقی آوازی مفصل، بر مبنای ردیف‌های سنتی موسیقی کار کنم.

 

منبع: 
روزنامه شرق
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 اسفند 1390 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:54

موسیقی ما
لطفا اخبار موسیقی پاپ رو در یه ستون بنویسید و اخبار درست حسابی رو هم تو یه ستون دیگه
که اگه یه خبر درست حسابی مثل این هست یه دفعه زیر اون همه مطلب دفن نشه

Mas
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:54

ممنون از شما
MAS

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:54

گاه اظهارنظرهایی می‌شود که توهین به هنرمندان محسوب می‌شود!!!
این جمله رو باید با طلا سردر طبقه پنجم تالار وحدت نوشت!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:54

"آثاری که اگر دست من بود اجازه نمی‌دادم مردم بشنوند...."
پس خوب شد دست شما نیست استاد!
جالب اینکه چند سطر بالاتر از ممیزی انتقاد می‌کنند وقتی خودشان این نگاه حذفی را دارند.
//
نظر من جز کدام یک از این موارد بود ؟
"هرگونه توهین به عقاید و تفکرات دیگران و مباحثه بصورت گستاخانه با کاربران دیگر، نظر متخلف ویرایش و یا حذف خواهد شد .مجادله های خصوصی تایید نخواهند شد.
هرگونه اظهارنظر، طرفداری یا انتقاد از هر هنرمندی باید بر اساس احترام و ادبیات مناسب باشد"

نگرانید استاد ببیند و ناراحت شود یا چی؟
بله بگذارید ببیند دنیا فرق کرده و نظراتش وقتی در اینترنت منتشر می‌شود بازخوردهای متفاوتی می‌بیند.
متاسفم که یک سایت اینترنتی که امکان کامنت‌گذاری از شروط اولیه ارتباط با مخاطبش است، این چنین بسته عمل می‌کند!...
بار اولتان هم نیست.
کسی هست به من بگوید نظرم جز کدام یک از این موارد هست؟

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود ای کاش که جای آرمیدن بودی | موسیقی ما