برنامه یاد بعضی نفرات
 
صدا می‌آيد هنوز...
درباره موسيقی سهيل نفيسی به بهانه انتشار آلبوم «ترانه‌های جنوب»
صدا می‌آيد هنوز...
محسن فاتحی: سهیل نفیسی در گذشته با انتشار آلبوم موفق «ری را» بسیاری را مجذوب خود کرد. این آلبوم یکی از پرفروش ترین آثار موسیقی در سال های اخیر بوده است. چندی است پس از مدت ها انتظار نزدیک به چهار سال آلبوم جدیدی از ساخته های سهیل نفیسی به نام «ترانه های جنوب» منتشر شده است. به بهانه انتشار این آلبوم بد نیست نگاه دوباره یی به «ری‌را» داشته باشیم و دلایل موفقیت این آلبوم را بررسی کنیم. در همین راستا و با توجه به مشترکات این دو اثر، می توان در مقام مقایسه به نکات زیادی در مورد آلبوم «ترانه‌های جنوب»

- موفقیت یا عدم موفقیت آن در آینده - نیز پی برد. یک اثر موسیقی در گذر زمان است که ارزشمندی خود را نشان می دهد. زیگموند اسپات در این باره می نویسد؛ «ماحصل کوشش هنرمند وقتی هنر خوانده می شود که بر گذشت زمان تسلط یابد. به بیان دیگر پس از گذشت زمانی چند، عده دیگری از مردم دوره دیگر باز تشخیص دهند که کار او زیبا، اصیل، یا هم زیبا و هم اصیل است.»1 شکی نیست که در مورد آلبوم «ری را» با گذشت حدود چهار سال از زمان انتشارش نمی توان چنین بحثی کرد. اما برای چنین موسیقی که از ابتدا مورد استقبال قرار می گیرد، گذشت چهار سال، زمان نسبتاً زیادی محسوب می شود و بازنگری دوباره آن می تواند حاوی نکات ارزشمندی باشد. چه بسا برخی زمانی که برای نخستین بار به این آلبوم گوش دادند، از آن لذت زیادی برده اند اما امروز آن را به گوشه یی انداخته اند و دیگر برایشان جذابیتی ندارد یا برعکس، برای برخی «ری را» همچنان زیباست و کشش خاصی آنان را جذب این اثر می کند.

موسیقی و جامعه
امروزه وقتی صحبت از موسیقی پاپ می شود، علاقه مندان موسیقی انتظار چندانی در مورد کیفیت و ارزش آن ندارند زیرا موسیقی پاپ برای عامه مردم ساخته می شود و سلیقه موسیقایی آنان نیز روند نزولی را طی می کند. البته جالب است که این شکاف بین موسیقی عامه پسند و دیگر شاخه های موسیقی تا قبل از اوایل سال های 1950 وجود نداشت.2 (البته در غرب و نه کشور ما. اگر بخواهیم چنین زمانی برای موسیقی در ایران تعیین کنیم، حدود سال های 1340 می شود.) برای نمونه جوزف هایدن (1809-1732) یکی از بزرگ ترین موسیقیدانان تاریخ، ساخته هایش در بین مردم از محبوبیت چشمگیری برخوردار بود. یکی از انگیزه های اصلی هنرمند در خلق یک اثر هنری، عرضه آن به مردم است. جرج اورول این انگیزه هنرمندان را که البته قشرهای دیگری نیز با این انگیزه در لیست او هستند، «خودپرستی محض» توصیف می کند و درباره آن می نویسد؛ «آرزو برای هوشمند جلوه کردن، نقل مجالس بودن، جاودان- یاد ماندن، انتقام گرفتن از بزرگسالانی که تو را به هنگام طفولیت تحقیر می کردند و الخ.»3 این انگیزه کم و بیش در هر هنرمندی وجود دارد و نمی توان آن را انکار کرد. در موسیقی نیز همچون دیگر هنرها، این انگیزه در خالق آن وجود دارد. همان طور که گفته شد با پایین آمدن سلیقه موسیقایی عامه، عده یی با خلق آثار عامه پسند به نوعی برچسب موسیقی پاپ را پذیرفتند. اما این به آن معنا نیست که هر چه توسط عامه پذیرفته می شود، فاقد ارزش است. امروزه در کشور ما استفاده از جملاتی مانند «انتظاری از مردم برای درک ندارم» یا «مردم نمی فهمند» برای برخی دستاویزی است تا آثار ضعیف شان را توجیه کنند. البته در اینجا نباید هدف اصلی هنرمند را عامه پسندی کارش دانست. اصولاً هنرمند در فرآیند آفرینش، ارزش چندانی برای «هدف هنرش» قائل نیست. این جامعه - به طور خاص منتقدین - هستند که هدفی را از دل آن بیرون می کشند. آلبوم «ری را» یکی از معدود آثار موسیقی سال های اخیر بود که هم توجه قشر خاص که سلیقه موسیقی بالاتری نسبت به عامه دارند را به خود جلب کرد و هم عامه مردم از آن استقبال کردند. خیلی ها نفیسی را با فرهاد مهراد مقایسه کردند و با عبارت هایی مانند «موسیقی خلوت» یا «موسیقی صمیمی» یا «صدای ساده و بی آلایش» تلاش کردند دلایل مقبولیت این اثر را بررسی کنند. این عبارت ها، که بیشتر شبیه حس آمیزی های شاعرانه است، به لحاظ فنی در بررسی این آلبوم ارزش چندانی ندارد. اما با عمیق تر شدن در این عبارات می توان به نتایج جالبی رسید. در بررسی این آلبوم اغلب دچار اشتباهی شده اند که نیچه از آن به عنوان «خطای نشاندن پیامد به جای علت»4 سخن گفته بود؛ به جای آنکه گفته شود «ری را» با این ویژگی ها توانست عامه را جذب کند، باید گفت عامه، موسیقی را می پسندند که دارای چنین ویژگی هایی باشد و حالا با پدیدار شدن آن در این اثر شیفته آن شده اند. استقبال مردم از این اثر دلالت بر نیاز جامعه به چنین موسیقی است برای مثال استفاده از سازهای محدود به صورت همزمان یا دوری جستن از حجم بالای صوتی (موسیقی خلوت) و گستره دینامیکی محدود در این آلبوم، که عده یی القای حس تنهایی را ناشی از این عوامل می دانند، به خودی خود ارزشمند نیست بلکه نحوه به کارگیری این ابزار است که آن را ارزشمند می سازد. شاید چندان صحیح به نظر نرسد اما می توان چند نمونه از آثار کلاسیک را برای درک بهتر این موضوع مثال زد. اپرای زیگفرید اثر واگنر، ارکستر بزرگی را برای اجرا می طلبد و از گستره دینامیکی و صوتی وسیعی بهره می برد اما از زمان اولین اجرا تا به امروز یکی از پرطرفدارترین اپراها در تاریخ موسیقی محسوب می شود یا کنسرتوپیانوی شماره 3 اثر راخمانینف که به رغم همراهی ارکستر، می توان در موردش گفت موسیقی یکسره احساس تنهایی را القا می کند. اینکه چه جامعه یی چه موسیقی را می پسندد، کاملاً به شرایط آن اجتماع مربوط است و شرایط اجتماعی در سلیقه مردم کاملاً نمایان است. اگر در سال های دهه 50 میلادی، شرایط اقتصادی و اجتماعی جوامع غربی باعث ظهور موسیقی راک می شود که در آن دینامیک صدا نقش اساسی را ایفا می کند و هنرمندانی مانند جان لنون و باب دیلن را به دنیا معرفی می کند، در جامعه ما با شرایط خاص خود نباید انتظار استقبال از چنین موسیقی را داشت؛ در جامعه ما که در آن سیاست نقش بزرگی دارد و شرایط اقتصادی خاص خود را دارد و... و اغلب مخاطبان، موسیقی را در اتومبیل - معمولاً در ترافیک های سنگین - گوش می دهند، نوع موسیقی دیگری را می پسندد. «استفاده کمتر از ریتم های نقطه دار و سنکوپ دار»، «ضرب های یکنواخت»، «اولویت شعر بر موسیقی»، «دینامیسم محدود»، «اجتناب از صداهای اضافه»، «بهره گیری از ساز برای فضاسازی به جای حجم سازی صدا»، «تنوع های ساده در تکرارهای یکنواخت» از جمله ویژگی های آلبوم «ری را» است. یکی از مهم ترین ویژگی های این اثر بیان شعر به روشن ترین صورت آن است. می توان گفت معمول ترین آهنگ ها در بین مردم واضح ترین شان است. اغلب استفاده از شعر در موسیقی سبب روشن تر شدن مفهوم یک قطعه می شود اما در «ری را» این موسیقی است که به شعر کمک می کند مفهوم خود را بیان کند. البته دشوار می توان قضاوت کرد که تاثیر قطعات این آلبوم در مردم به خاطر کلام است یا موسیقی. در اثر چنین ویژگی هایی و ضبط بی نقص صدا مخاطب هنگام گوش دادن به موسیقی می تواند نوازنده و خواننده را در کنار خود احساس کند و شنونده بین خود موسیقی فاصله یی را احساس نکند. این همان است که برخی آن را صمیمیت موسیقی توصیف می کردند. این ویژگی در آثار هنری سریع خود را آشکار می کند و مخاطب به طرز ناخودآگاه اولین چیزی که در یک اثر هنری کشف می کند، همین موضوع است. به هر حال موفقیت آلبوم «ری را» نشان داد با ترکیب درست شعر و موسیقی می توان جامعه را با این دو آشتی داد.

شعر مدرن، نقالی مدرن
درباره اشعار این اثر باید گفت سهیل نفیسی با خواندن شعرهای شاعران بزرگ معاصر مانند نیما، شاملو و... شرایط سختی را پذیرفته است. این سخن به این خاطر است که معمولاً آثار شاعران بزرگ معاصر برای آواز و موسیقی مناسب نیستند. از سوی دیگر گروه عظیمی از شاعران گمنام معاصر هستند که از نظر شعری آثار کم و بیش بی ارزشی برجا گذاشته اند، که در ترکیب با موسیقی نتیجه یی بهتر به بار آورده است. این پدیده شاید به این جهت باشد که کلام این نوع اشعار، با امکانات خود از قبیل مفهوم، ریتم و... موسیقی را تحت الشعاع قرار نمی دهد.5 از آنجایی که شعرهای کلاسیک فارسی دارای تاکیدها و ضربه های منظمی هستند که هر یک به فاصله طولی معینی نسبت به دیگری قرار می گیرد، استفاده از آن به همراه موسیقی ساده تر است. اما «شعر مدرن، پیوندی یا دورگه است. این شعر به طور توامان دارای ارکان وزن دار یا متریک آواز همراه با زیر و بمی گلیساندوی6 گفتار است. اما شعر کهن بسیار نزدیک تر به آواز است. تکیه ها توسط زیر و بمی اصوات صورت می گیرد نه با تاکید بر شدت صداها که در گفتار معمولی رایج است.»7 برخی آهنگ ها با شعری مشخص معروف می شود و پس از گذشت زمان اشعار دیگری روی آن آهنگ قرار می گیرد، مانند بعضی از ساخته های علی اکبر شیدا. گاهی یک شعر با آهنگی مشخص معروف می شود. در این مورد موسیقی به نحوی روی شعر تنظیم شده است که با شعر دیگری متناسب نیست و کلیه تمهیدات موسیقایی آن به خاطر تجلی و تجسم بیشتر آن شعر ابداع شده است.8 و این در مورد قطعات آلبوم «ری را» صادق است. باید توجه داشت در اغلب موسیقی هایی که برای اشعار معاصر ساخته می شوند، خوانندگان برای تطبیق ریتم شعر و ریتم موسیقی ناچار می شوند بعضی کلمات را بکشند و آنها را کوتاه و بلند کنند. همین امر سبب خارج شدن از حدود منطق شعر و در نتیجه لطمه خوردن به حس حاکم بر شعر می شود. شعر امروز، برخلاف نظر برخی مخالفان آن، دارای وزنی بسیار غنی است. تنها باید گفت وزن های شعر امروز (و حتی کلام های منثور غمانند بعضی از شعرهای شاملوف) پیچیده تر و گوناگون تر از وزن ها و بحر های شعر کلاسیک است.9 پس از اینکه نیما یوشیج شعر فارسی را به نظام و موسیقی نزدیک تر کرد، خوانش صحیح شعر را مشکل تر هم کرد. احمد شاملو متوجه چنین مشکلی شد و تلاش کرد با خواندن شعرهای خود و دیگران و انتشار آن، این مشکل را برطرف کند. اساساً موسیقی شعر چیست؟ آقای شفیعی کدکنی در کتاب ارزشمند «موسیقی شعر» راه های شناخته شده تمایز زبان شعر و زبان روزمره را به دو گروه تقسیم می کند؛ گروه موسیقایی، گروه زبان شناسیک.10 مجموعه های آوایی و صوتی که ممکن است با یکدیگر، یا بعضی از آنها با بعضی دیگر توازن و تناسب داشته باشند، موسیقی شعر نام می گیرد. برخی از این تناسب ها مانند وزن، قافیه، ردیف، و از همه مهم تر هماهنگی های صوتی که سهم عمده یی از موسیقی شعر در آن نهفته است، در گروه موسیقایی قرار می گیرند. گروه زبان شناسیک شامل استعاره، مجاز، باستان گرایی، ایجاز، حذف و... می شود. یک آهنگساز باید هر دو گروه را در ساخت موسیقی برای شعر در نظر بگیرد. از طرفی موسیقی شعر باید با موسیقی همراه آن نیز متناسب باشد و از طرف دیگر ملودی انتخاب شده نیز باید با عناصر زبان شناسیک به کار رفته در شعر متناسب باشد. جالب است که در اغلب شعرهای برجسته فارسی، این کار قبلاً توسط شاعر انجام شده است، یعنی موسیقی درونی شعر با محتویات شعر متناسب است. مانند اغلب شعر های نظامی گنجوی. پس برای اجرای صحیح شعر کافی است موسیقی درونی شعر توسط آهنگساز کشف شود. این کاری است که سهیل نفیسی در آلبوم «ری را» انجام داده است. برای مثال به بررسی اولین عبارت قطعه «آی آدم ها» می پردازیم. البته این طور نیست که بتوان آن را جداگانه بررسی کرد اما این عبارت در درون کل شعر، به صورت خاصی ادا می شود. در این شعر مصوت «آ» به تناسب خاصی تکرار شده است و این همان اصلی ترین ابزار موسیقی نهفته در این شعر است. اگر در آواز نفیسی نیز دقت شود اغلب کشش زمانی بیشتری روی این مصوت است؛ «آ...ی آ...دم هـ...ـا». ملاحظه می شود تنها کار نفیسی، کشف این هماهنگی صوتی و آهنگین اجرا کردن آن است (البته کار چندان ساده یی هم نیست). نمونه دیگر از چنین تناسبی بین شعر و موسیقی در این اثر، جایی است که شاعر به وسیله وزن شعر روی کلمه خاصی تاکید کرده و نفیسی هنگام خواندن آن را پررنگ تر کرده است. برای مثال در این قسمت از شعر نیما؛ «نازک آرای تن ساقه گلی، که به جانش کشتم، و به جان دادمش آب،...» اگر به اجرای نفیسی نیز دقت شود چنین تاکیدی بر کلمه «جان» نمایان است. اصولاً موسیقی درونی شعر نقش عمده یی در تعبیر و تفسیر شعر دارد و شنونده با شنیدن شعر به صورت آهنگین آن را راحت تر درک می کند. از طرفی توقعی که آدمی از یک شعر دارد این است که بتواند آن را زمزمه کند و علت اینکه آدمی یک شعر را بیش از یک نثر می خواند همین شوق به زمزمه و آوازخوانی است که در ذات آدمی نهفته است.11 و همان طور که گفته شد به خاطر وزن های پیچیده تر شعرهای نو این توقع سخت تر برآورده می شود. اغلب شعرهای خوانده شده در آلبوم «ری را» کاملاً این حس را ارضا می کنند.

شعر نو، آواز نو
گذشته از نحوه بیان اشعار در آلبوم «ری را» ملودی موسیقی، جدا از تاثیر کلام نیز دارای زیبایی هایی است. در فضای کنونی موسیقی کشورمان که حتی برخی از قدمای معاصر (مانند جلال ذوالفنون) سعی دارند متناسب با تغییرات فرهنگی، موسیقی متفاوتی را ارائه دهند، این اثر از موفق ترین نمونه هاست. برخی از آهنگسازان کنونی هر بی نظمی و شلوغ کاری را کاری ابتکاری می دانند و موسیقی خود را متفاوت می خوانند، غافل از اینکه تشخیص نظم و ساختار جمال شناسانه تازه در موسیقی ایرانی می تواند کاری ابتکاری و ارزشمند تلقی شود. برای مثال در قطعه «آی آدم ها» گیتار ریتمی بوشهری را می نوازد. (گوش کنید به قطعه «دمام» در آلبوم «دی زنگرو» اثر حبیب مفتاح بوشهری که همین ریتم با تمپوی سریع تر اجرا شده است.) این اجرا به نحوی است که گویی ساز دمام همراه گیتار نواخته می شود و به صورت درونی بندر و دریا را در ذهن تداعی می کند که با محتوای شعر شدیداً هماهنگ است. همچنین قطعه «رقصم گرفته بود» نیز ریتم بوشهری است مربوط به کار، هنگام پارو زدن روی دریا. (گوش کنید به قطعه «نی مه» در آلبوم ذکر شده که همین ریتم با تمپوی کند تر نواخته شده است.) در قطعه «پریا» که طولانی ترین قطعه این مجموعه (به لحاظ زمانی) است، در میانه آن متناسب با شعر وزن موسیقی از دوضربی به سه ضربی تغییر می کند و سپس به همان وزن دوتایی بازمی گردد. این کار علاوه بر اینکه موسیقی را از یکنواختی خارج می کند و شنونده را برای همراهی بقیه قطعه آماده می کند، به رسانگی و درک درست شعر نیز کمک می کند. همچنین در قطعه «داروگ» که در فرهنگ مردم مازندران به معنی قورباغه درختی است، نوای ساز فلوت پرنده یی نغمه سرا و سرسبزی محیط را در ذهن تداعی می کند. البته قرن هاست که موسیقیدانان از این ویژگی فلوت بهره برده اند و به گونه یی قراردادی صدای فلوت چنین فضایی را تداعی می کند. (بهترین نمونه از این استفاده در سمفونی روستایی اثر بتهوون است.)

پیش به‌سوی فراز و نشیب‌ها
همان‌طور که در ابتدای مقاله نیز گفته شد، «ترانه‌های جنوب» نیز با کار قبلی سهیل نفیسی مشترکات زیادی دارد. اما در عین حال به لحاظ محتویات شعری و ملودی های زیبا شاید هم اندازه با آلبوم «ری را» نشان ندهد. البته این به آن معنا نیست که دیگر انتظاری از نفیسی برای انتشار آلبومی همانند «ری را» وجود ندارد، بلکه باید گفت او با قدم گذاشتن بر بلندی ها، راهی مملو از فراز و نشیب ها را برگزیده است.

پی نوشت ها؛
1- چگونه از موسیقی لذت ببریم؟، زیگموند اسپات، ترجمه پرویز منصوری، ص33
2- موسیقی و ذهن، آنتونی استور، نشر مرکز، ص 4
3- 1984، جرج اورول، ترجمه صالح حسینی، ص 8
4- غروب بت ها، فریدریش نیچه، ترجمه داریوش آشوری، بخش «چهار خطای بزرگ»
5- چگونه از موسیقی لذت ببریم؟، زیگموند اسپات، ترجمه پرویز منصوری، ص174
6- گلیساندو. یک گام بسیار سریع که با حرکت لغزشی اجرا می شود. در پیانو با کشیدن انگشت روی کلیدها به دنبال هم به وجود می آید.
7- خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دوجایگاهی، جولین جینز، به نقل از کتاب «موسیقی و ذهن»، ص28
8- چگونه از موسیقی لذت ببریم؟، زیگموند اسپات، ترجمه پرویز منصوری، ص173
9- تئوری بنیادی موسیقی، پرویز منصوری، نشر کارنامه، ص208
10- موسیقی شعر، دکتر شفیعی کدکنی، نشر آگه، ص8
11- موسیقی شعر، دکتر شفیعی کدکنی، نشر آگه، ص47
منبع: 
تاریخ انتشار : دوشنبه 26 مرداد 1388 - 00:00

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود صدا می‌آيد هنوز... | موسیقی ما