نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
ترانهسرای پرکار از گلایههای طولانی مدتش میگوید
یاحا کاشانی: از برخی خوانندگان و اهالی ترانه دلخورم
موسیقی ما - «یاحا کاشانی» یکی از ترانهسراهای جوانی است که طی سالهای گذشته همیشه حضور فعالی در آلبومهای موسیقی و تکآهنگها داشت. اما از اوایل سال 95 رفته رفته فعالیت او در این حوزه کمتر شد و طی چند ماه اخیر فقط از طریق صفحه شخصیاش با دوستدارانش در ارتباط بود. در روزهای منتهی به عید نوروز قطعه «نگاه تو» با صدای «فرزاد فرزین» و ترانه یاحا کاشانی منتشر شد و به گفته خودش همین ترانه شروع سال جدید برای او خواهد بود. سالی که احتمالاً دوباره با فعالیت بیشتر یاحا کاشانی همراه خواهد بود. بعد از مدتها به سراغ این ترانهسرا رفتیم و با او گفتگویی داشتیم. یاحا در این گفتگو از گلایههای چند وقت اخیرش و همچنین برنامههای خود برای سال 96 صحبت کرد.
*چرا مدتی است که کلاً کم سر و صدا هستی؟
این روزها کم سروصدا نیستم. جدیدترین ترانه من به نام «نگاه تو» با صدای «فرزاد فرزین» منتشر شد که خدا را شکر بازخورد خوبی داشت و در آلبوم او ترانه دارم. با چند هنرمند دیگر هم مشغول همکاری هستم که به زودی اطلاعرسانی آن کارها را انجام میدهم. چند تیتراژ تلویزیونی هم دارم و کلاً قرار است که امسال برایم پربارتر باشد.
*تقریباً کل سال 95 را در سکوت بودی.
در سال 95 خودم به خودم دستور توقف داده بودم چون خسته شده بودم و ترجیح دادم اصطلاحاً به غار تنهایی خودم بروم. میخواستم بازسازی داشته باشم تا در سال 96 با انرژی بیشتری کارها را دوباره شروع کنم.
*چه شد که تصمیم گرفتی به این غار تنهایی بروی؟
عوامل زیادی بود. سال 85 اولین ترانه من به صورت حرفهای اجرا شد و حدود یازده سال است که پشت سرهم کار کردم و حرفهای زیادی شنیدم و بیمهریها و کملطفیهای زیادی دیدم. بالاخره روزی خسته میشوید چون از جایی که انتظار محبت دارید، كملطفى میبينيد! کار ما هم با احساس و عاطفه سروکار دارد و بیمهریها خستهام کرده بود. من همیشه به دیگران امید میدهم و این بار هم ناامید نشدم اما از آدمهای بیهنری که در این کار هستند و فقط بازیگردانی میکنند و میانه آدمها را بر هم میزنند، خسته شدم. این چیزها را قطعاً خودت هم شنیدهای و دیدهای.
*فکر میکنم این حرفها بیشتر از جانب اهالی ترانه در دوره پرکاری تو بود. چون خیلیها میگفتند که یاحا کاشانی مافیای ترانه است و دنبال خوانندهها میرود تا با آنها همکاری کند.
دلخوری اصلی من از اهالی ترانه و برخی خوانندگان است. اما این حرف را اصلاح کنم. اگر من به دنبال خواننده رفتم همانند کارگردانی بودم که برای فیلمش دنبال نقش مناسب است و اين موضوع باعث به ثمر رسيدن يک كار میشود و این یک امر مرسوم در میان همه دوستان است. اگر خوانندهای ترانه مناسب خودش را اجرا کند برای او و من و مخاطبان بسیار بهتر خواهد بود.
با خیلی از دوستان رفیق بودم و پیشنهادهایی را مطرح میکردند ولی همه این حواشی در حد حرف است. از سوی دیگر مافیا هیچ معنایی ندارد و من خودم چند وقت مایل بودم که سکوت کنم و كمى هم ورودى داشته باشم تا بتوانم باز هم مخاطبم را راضى نگه دارم. همه اخلاق من را میدانند که اهل حاشیه و حرف اضافه نیستم. همه میدانند که به دوستان خودم بابت انتشار ترانههایشان تبریک میگویم و در این حوزه آنچه که در توانم بوده را ارائه کردهام. همیشه سعى داشتم اخلاق را در كنار كار حرفه اى رعايت كنم و اینكه تا چه حد موفق بودم را مردم بايد قضاوت كنند. همیشه تلاش کردم کمک کنم اما هیچکس به من کمک نکرد. هیچکس نگفت که فلانی بیا با همدیگر فلان کار را انجام دهیم. در حالی که این کار را من بارها انجام دادهام و آلبومی در اختیار داشتم و از ترانهسراهای دیگر دعوت کردم تا همکاری کنند. همیشه سعی کردم در میان دوستان خودم گردشی به وجود بیاورم تا کار کنیم. قبلاً موسیقی را یک مدینه فاضله تصور میکردم اما آنچه که دیدم با آنچه فکر میکردم 180 درجه تفاوت داشت.
*در مقاطعی هم مسائلی غیر از ترانه برایت جدی شد. مثل آن دوره که مدیر برنامه «پیام صالحی» شدی.
من مدیربرنامه پیام صالحی نبودم و فقط مدیریت هنری آلبومش را پذیرفتم. برای مدیربرنامگی باید روحیات خاصی داشته باشید كه من ندارم با تمام احترامى كه براى مديران برنامه ها قائلم، اما من برای پیام یک آلبوم جمع کردم. پیش از آن هم چند آلبوم جمع کردم و در حال حاضر هم این کار را انجام میدهم و با چند خواننده دیگر در این زمینه مشغول همکاری هستم. اما زمان پیام صالحی این کار به چشم آمد.
*همین به چشم آمدن باعث ایجاد حواشی زیادی شد و از یک مقطعی به بعد هم شایعات اختلاف تو و پیام به گوش میرسید.
من و پیام صالحی هیچ اختلافی نداشتیم. اگر دروغ نگویم یک هفته پیش با او صحبت کردم اما پیام به غیر از موسیقی یک شغل دیگر هم دارد و گرفتار کارها و زندگی شخصیاش شد. بدون تعارف باید بگویم که انتظارات ما از آلبوم پیام صالحی كامل برآورده نشد. از طریق این رسانه باز هم به او سلام میکنم چون در ایران حضور نداشت و قرار است به زودی همدیگر را ببینیم و یک عکس هم با همدیگر منتشر میکنیم! همین رابطه من و پیام صالحی یک نمونه بارز حرفهای بیاساس است. نمیدانم دلیل این حرف و حدیثهای بیمورد چیست؟ شاید این صحبتها مثلاً به گوش پیام برسد و ایجاد دلخوری کند.
اما یکی دو برنامه ویژه برای پیام داریم که فعلاً در حال برنامهریزی هستیم و به زودی جزئیات آنها را اعلام میکنیم. مطمئناً اتفاقات جالبی برای پیام و طرفدارانش خواهد بود.
*قصد نداری فعالیت خوانندگی را دوباره از سر بگیری؟
طی ماههای اخیر چند قطعه خوب آماده کردم. میخواهم در سال جدید به جای حرف، عمل کنم و مخاطبان نتیجهاش را خواهند دید.
*در همان حوزه ترانه دیگر چه برنامههایی داری؟
تلاش میکنم تا کتابم را به نمایشگاه کتاب امسال برسم و امیدوارم برایش اتفاق خوبی رخ دهد. فعلاً برنامهای برای کارگاه ترانه ندارم چون به شخصه انگیزه و وقتش را ندارم. من دو دوره کارگاه برگزار کردم و با بچههایی که میخواستند به تازگی ترانه بنویسند دیدار داشتم و هر آنچه در توانم بود برايشان گذاشتم. به نظر من از دل کارگاههای ترانه اگر خوده ترانه سراهاى جوان نخواهند و پيگيرى لازم را نداشته باشند اتفاق خاصی رخ نمیدهد. به نظرم ترانهسراهای بزرگ هم به کارگاه نرفتند و با استمرار و پشتكار به نتيجه رسيدند. کسانی هم که باهوش باشند خودشان به سراغ فراگیری ترانه میروند. ما استعدادهای زیادی در ترانه داریم ولى امثال من تا حمايت مسئولين نباشد نمیتوانند به موفقیت این استعدادها کمک کنند. برای کشف استعدادهای واقعی ترانه، مسئولین باید وارد عمل شوند. مثلاً برنامهای به نام «شب کوک» پخش میشود و در آن چهرههایی که استعداد داشتند هنرشان را به مخاطبان عرضه میکنند اما از آن برنامه به بعد همه چیز دست خودشان است تا به نتيجه برسند ولى تا کنون رقابت جدی در میان ترانهسراهاى گمنام نداشتیم و مسئولین باید وارد عمل شوند تا بتوانند از جوانان تأثیرگذار این عرصه حمایت کنند.
*یعنی اهالی ترانه به تنهایی نمیتوانند در کشف و پرورش استعدادهای جدید موثر باشند؟
میتوانند تأثیرگذار باشند اما همین الان اگر با یک ترانهسرای مطرح تماس بگیرید به شما برای شش ماه بعد وقت میدهد و به دلیل همین مشغله زیاد ترانهسراها اغلب وقت تدریس اصول ترانه را ندارند. همانطور که گفتم برای بهبود شرایط ترانه باید یک همت عالی وجود داشته باشد. طی چند وقت اخیر کارهای زیادی را شنیدهایم که ایرادات وحشتناک دارند اما مردم به خاطر علاقه به صدای خواننده کار را گوش میکنند. در حقیقت ترانهای وجود ندارد و اکثراً در حد یک مِعر هستند. مردم ما باهوش هستند اما برخی ترانهها را از روی ناچاری گوش میکنند. خیلیها آمدند که سلیقه مخاطبان را عوض کنند اما موفق نشدند.
رسانهها هم در موسیقی و ترانه تأثیر دارند و باید به بهبود آن کمک کنند. به عنوان مثال برنامه «خندوانه» آنقدر حساب شده و دقیق پیش رفت که شروع به فرهنگسازی کرد و الان اگر برای بیماران تالاسمی فراخوان کمک بدهند، در عرض یک هفته یک میلیارد تومان پول جمع میکنند و این تأثیر یک رسانه است. در موسیقی هم رسانههای تأثیرگذار بسیار اندک هستند و باید مسئولین هم در این زمینه کمک کنند.
*و کلام آخر؟
حرف که همیشه هست و زیاد است و ما هم اگر نگوییم دیگران میگویند! حقیقتاً همه بچهها را دوست دارم و در عین حال با برخی اختللاف سلیقه هم دارم که این موضوع طبیعی است. من با خیلی از دوستان کار کردم و نان و نمک همدیگر را خوردهایم اما قرار نیست پشت سر هم حرف بزنیم. مثلاً فلان خواننده را به تلویزیون دعوت میکنند و از او میخواهند که از چهار نفر دیگر نام ببرد ولی دلش نمیآید و در عین حال میگوید که همه ما با هم خوب هستیم! از سوی دیگر خیلیها هم به شکل خیلی شیک حق و ناحق میکنند و زیرآب میزنند كه خداى جاى حق نشسته، اتفاقات زیادی پیش آمده که نام فلان خواننده را آوردهایم اما چند وقت بعد دیدیم که آلبومش با ترانههای دیگران منتشر شده است. همین مسائل باعث میشود که دلخوریهای زیادی ایجاد شود. الان نزدیک اذان است که صحبت میکنیم و نمیخواهم شعار بدهم اما ای کاش همدیگر را بیشتر دوست داشتیم. گردهماییهای ما فقط زمانی شده که کسی میمیرد یا در بیمارستان بستری است. تمام که میشود به سومین روز آن شخص که نرسیده دوباره همان آش و همان کاسه میشود.
نکته دیگری که مایل هستم به آن اشاره کنم این است که مسئولین فعلی یا مسئولینی که پس از انتخابات، فعالیتهای خود را آغاز میکنند باید یک برنامه جامع برای موسیقی داشته باشند. تهیه برنامه جامع برای بهبود شرایط موسیقی نیاز ضروری است و این هنر به یک حرکت جدی احتیاج دارد. در قالب این برنامه باید یک سری قوانین و روندهای مشخصی هم وجود داشته باشد و برخی مسائل هم حل شود. مثلاً تا چه زمانی نباید خوانندهها موزیک ویدئو داشته باشند یا پس از انتشار موزیک ویدئو ممنوعالکار شوند؟ ما به همراه چند تن از خوانندگان و هنرمندان مطرح حرکتهایی را برای این امر آغاز کردهایم و به زودی اخباری در مورد فعالیتهایی که برای بهبود شرایط موجود انجام دادهایم منتشر میشود. اما حضور و همراهی مسئولین نیاز بسیار ضروری است.
*چرا مدتی است که کلاً کم سر و صدا هستی؟
این روزها کم سروصدا نیستم. جدیدترین ترانه من به نام «نگاه تو» با صدای «فرزاد فرزین» منتشر شد که خدا را شکر بازخورد خوبی داشت و در آلبوم او ترانه دارم. با چند هنرمند دیگر هم مشغول همکاری هستم که به زودی اطلاعرسانی آن کارها را انجام میدهم. چند تیتراژ تلویزیونی هم دارم و کلاً قرار است که امسال برایم پربارتر باشد.
*تقریباً کل سال 95 را در سکوت بودی.
در سال 95 خودم به خودم دستور توقف داده بودم چون خسته شده بودم و ترجیح دادم اصطلاحاً به غار تنهایی خودم بروم. میخواستم بازسازی داشته باشم تا در سال 96 با انرژی بیشتری کارها را دوباره شروع کنم.
*چه شد که تصمیم گرفتی به این غار تنهایی بروی؟
عوامل زیادی بود. سال 85 اولین ترانه من به صورت حرفهای اجرا شد و حدود یازده سال است که پشت سرهم کار کردم و حرفهای زیادی شنیدم و بیمهریها و کملطفیهای زیادی دیدم. بالاخره روزی خسته میشوید چون از جایی که انتظار محبت دارید، كملطفى میبينيد! کار ما هم با احساس و عاطفه سروکار دارد و بیمهریها خستهام کرده بود. من همیشه به دیگران امید میدهم و این بار هم ناامید نشدم اما از آدمهای بیهنری که در این کار هستند و فقط بازیگردانی میکنند و میانه آدمها را بر هم میزنند، خسته شدم. این چیزها را قطعاً خودت هم شنیدهای و دیدهای.
*فکر میکنم این حرفها بیشتر از جانب اهالی ترانه در دوره پرکاری تو بود. چون خیلیها میگفتند که یاحا کاشانی مافیای ترانه است و دنبال خوانندهها میرود تا با آنها همکاری کند.
دلخوری اصلی من از اهالی ترانه و برخی خوانندگان است. اما این حرف را اصلاح کنم. اگر من به دنبال خواننده رفتم همانند کارگردانی بودم که برای فیلمش دنبال نقش مناسب است و اين موضوع باعث به ثمر رسيدن يک كار میشود و این یک امر مرسوم در میان همه دوستان است. اگر خوانندهای ترانه مناسب خودش را اجرا کند برای او و من و مخاطبان بسیار بهتر خواهد بود.
با خیلی از دوستان رفیق بودم و پیشنهادهایی را مطرح میکردند ولی همه این حواشی در حد حرف است. از سوی دیگر مافیا هیچ معنایی ندارد و من خودم چند وقت مایل بودم که سکوت کنم و كمى هم ورودى داشته باشم تا بتوانم باز هم مخاطبم را راضى نگه دارم. همه اخلاق من را میدانند که اهل حاشیه و حرف اضافه نیستم. همه میدانند که به دوستان خودم بابت انتشار ترانههایشان تبریک میگویم و در این حوزه آنچه که در توانم بوده را ارائه کردهام. همیشه سعى داشتم اخلاق را در كنار كار حرفه اى رعايت كنم و اینكه تا چه حد موفق بودم را مردم بايد قضاوت كنند. همیشه تلاش کردم کمک کنم اما هیچکس به من کمک نکرد. هیچکس نگفت که فلانی بیا با همدیگر فلان کار را انجام دهیم. در حالی که این کار را من بارها انجام دادهام و آلبومی در اختیار داشتم و از ترانهسراهای دیگر دعوت کردم تا همکاری کنند. همیشه سعی کردم در میان دوستان خودم گردشی به وجود بیاورم تا کار کنیم. قبلاً موسیقی را یک مدینه فاضله تصور میکردم اما آنچه که دیدم با آنچه فکر میکردم 180 درجه تفاوت داشت.
*در مقاطعی هم مسائلی غیر از ترانه برایت جدی شد. مثل آن دوره که مدیر برنامه «پیام صالحی» شدی.
من مدیربرنامه پیام صالحی نبودم و فقط مدیریت هنری آلبومش را پذیرفتم. برای مدیربرنامگی باید روحیات خاصی داشته باشید كه من ندارم با تمام احترامى كه براى مديران برنامه ها قائلم، اما من برای پیام یک آلبوم جمع کردم. پیش از آن هم چند آلبوم جمع کردم و در حال حاضر هم این کار را انجام میدهم و با چند خواننده دیگر در این زمینه مشغول همکاری هستم. اما زمان پیام صالحی این کار به چشم آمد.
*همین به چشم آمدن باعث ایجاد حواشی زیادی شد و از یک مقطعی به بعد هم شایعات اختلاف تو و پیام به گوش میرسید.
من و پیام صالحی هیچ اختلافی نداشتیم. اگر دروغ نگویم یک هفته پیش با او صحبت کردم اما پیام به غیر از موسیقی یک شغل دیگر هم دارد و گرفتار کارها و زندگی شخصیاش شد. بدون تعارف باید بگویم که انتظارات ما از آلبوم پیام صالحی كامل برآورده نشد. از طریق این رسانه باز هم به او سلام میکنم چون در ایران حضور نداشت و قرار است به زودی همدیگر را ببینیم و یک عکس هم با همدیگر منتشر میکنیم! همین رابطه من و پیام صالحی یک نمونه بارز حرفهای بیاساس است. نمیدانم دلیل این حرف و حدیثهای بیمورد چیست؟ شاید این صحبتها مثلاً به گوش پیام برسد و ایجاد دلخوری کند.
اما یکی دو برنامه ویژه برای پیام داریم که فعلاً در حال برنامهریزی هستیم و به زودی جزئیات آنها را اعلام میکنیم. مطمئناً اتفاقات جالبی برای پیام و طرفدارانش خواهد بود.
*قصد نداری فعالیت خوانندگی را دوباره از سر بگیری؟
طی ماههای اخیر چند قطعه خوب آماده کردم. میخواهم در سال جدید به جای حرف، عمل کنم و مخاطبان نتیجهاش را خواهند دید.
*در همان حوزه ترانه دیگر چه برنامههایی داری؟
تلاش میکنم تا کتابم را به نمایشگاه کتاب امسال برسم و امیدوارم برایش اتفاق خوبی رخ دهد. فعلاً برنامهای برای کارگاه ترانه ندارم چون به شخصه انگیزه و وقتش را ندارم. من دو دوره کارگاه برگزار کردم و با بچههایی که میخواستند به تازگی ترانه بنویسند دیدار داشتم و هر آنچه در توانم بود برايشان گذاشتم. به نظر من از دل کارگاههای ترانه اگر خوده ترانه سراهاى جوان نخواهند و پيگيرى لازم را نداشته باشند اتفاق خاصی رخ نمیدهد. به نظرم ترانهسراهای بزرگ هم به کارگاه نرفتند و با استمرار و پشتكار به نتيجه رسيدند. کسانی هم که باهوش باشند خودشان به سراغ فراگیری ترانه میروند. ما استعدادهای زیادی در ترانه داریم ولى امثال من تا حمايت مسئولين نباشد نمیتوانند به موفقیت این استعدادها کمک کنند. برای کشف استعدادهای واقعی ترانه، مسئولین باید وارد عمل شوند. مثلاً برنامهای به نام «شب کوک» پخش میشود و در آن چهرههایی که استعداد داشتند هنرشان را به مخاطبان عرضه میکنند اما از آن برنامه به بعد همه چیز دست خودشان است تا به نتيجه برسند ولى تا کنون رقابت جدی در میان ترانهسراهاى گمنام نداشتیم و مسئولین باید وارد عمل شوند تا بتوانند از جوانان تأثیرگذار این عرصه حمایت کنند.
*یعنی اهالی ترانه به تنهایی نمیتوانند در کشف و پرورش استعدادهای جدید موثر باشند؟
میتوانند تأثیرگذار باشند اما همین الان اگر با یک ترانهسرای مطرح تماس بگیرید به شما برای شش ماه بعد وقت میدهد و به دلیل همین مشغله زیاد ترانهسراها اغلب وقت تدریس اصول ترانه را ندارند. همانطور که گفتم برای بهبود شرایط ترانه باید یک همت عالی وجود داشته باشد. طی چند وقت اخیر کارهای زیادی را شنیدهایم که ایرادات وحشتناک دارند اما مردم به خاطر علاقه به صدای خواننده کار را گوش میکنند. در حقیقت ترانهای وجود ندارد و اکثراً در حد یک مِعر هستند. مردم ما باهوش هستند اما برخی ترانهها را از روی ناچاری گوش میکنند. خیلیها آمدند که سلیقه مخاطبان را عوض کنند اما موفق نشدند.
رسانهها هم در موسیقی و ترانه تأثیر دارند و باید به بهبود آن کمک کنند. به عنوان مثال برنامه «خندوانه» آنقدر حساب شده و دقیق پیش رفت که شروع به فرهنگسازی کرد و الان اگر برای بیماران تالاسمی فراخوان کمک بدهند، در عرض یک هفته یک میلیارد تومان پول جمع میکنند و این تأثیر یک رسانه است. در موسیقی هم رسانههای تأثیرگذار بسیار اندک هستند و باید مسئولین هم در این زمینه کمک کنند.
*و کلام آخر؟
حرف که همیشه هست و زیاد است و ما هم اگر نگوییم دیگران میگویند! حقیقتاً همه بچهها را دوست دارم و در عین حال با برخی اختللاف سلیقه هم دارم که این موضوع طبیعی است. من با خیلی از دوستان کار کردم و نان و نمک همدیگر را خوردهایم اما قرار نیست پشت سر هم حرف بزنیم. مثلاً فلان خواننده را به تلویزیون دعوت میکنند و از او میخواهند که از چهار نفر دیگر نام ببرد ولی دلش نمیآید و در عین حال میگوید که همه ما با هم خوب هستیم! از سوی دیگر خیلیها هم به شکل خیلی شیک حق و ناحق میکنند و زیرآب میزنند كه خداى جاى حق نشسته، اتفاقات زیادی پیش آمده که نام فلان خواننده را آوردهایم اما چند وقت بعد دیدیم که آلبومش با ترانههای دیگران منتشر شده است. همین مسائل باعث میشود که دلخوریهای زیادی ایجاد شود. الان نزدیک اذان است که صحبت میکنیم و نمیخواهم شعار بدهم اما ای کاش همدیگر را بیشتر دوست داشتیم. گردهماییهای ما فقط زمانی شده که کسی میمیرد یا در بیمارستان بستری است. تمام که میشود به سومین روز آن شخص که نرسیده دوباره همان آش و همان کاسه میشود.
نکته دیگری که مایل هستم به آن اشاره کنم این است که مسئولین فعلی یا مسئولینی که پس از انتخابات، فعالیتهای خود را آغاز میکنند باید یک برنامه جامع برای موسیقی داشته باشند. تهیه برنامه جامع برای بهبود شرایط موسیقی نیاز ضروری است و این هنر به یک حرکت جدی احتیاج دارد. در قالب این برنامه باید یک سری قوانین و روندهای مشخصی هم وجود داشته باشد و برخی مسائل هم حل شود. مثلاً تا چه زمانی نباید خوانندهها موزیک ویدئو داشته باشند یا پس از انتشار موزیک ویدئو ممنوعالکار شوند؟ ما به همراه چند تن از خوانندگان و هنرمندان مطرح حرکتهایی را برای این امر آغاز کردهایم و به زودی اخباری در مورد فعالیتهایی که برای بهبود شرایط موجود انجام دادهایم منتشر میشود. اما حضور و همراهی مسئولین نیاز بسیار ضروری است.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 3 اردیبهشت 1396 - 15:24
دیدگاهها
آقا دمتون گرم با آدمای کار درستی مصاحبه میکنید
درود جناب كاشاني حق باشماست، بازهم مراقبت كنين چون اين داستان ادامه داره...
یاحا کاشانی تو عالی هستی کاش با چاوشی دوباره همکاری کنی
واااا ، اين چه حرفي ست جناب ياحا ؟ مگر از ترانه سراها بيكار تر وجود دارد در هنر و موسيقي ؟ اگر تنظيم كننده ها را ميگفتيد باز قابل قبول بود ! ترانه سراها بدليل نوشتن سريع ترانه هاي سفارشي ، اغلب تايم آزاد دارن در حدي كه اگر همزمان ده ترانه سفارش بديد با موضوع انتخابي ، به هر ترانه سراي معروف و مشهوري بديد ، نهايتاً در طول يكماه سه ، چهار تا ترانه كامل به شما تحويل ميده و در اين حين به باقي سفارشاتش هم ميرسه يعني در ترانه سرا ميشناسم در طول يكماه ده الي پانزده ترانه مينويسه و تحويل مشتري ميده ! و اكثر اوغات بيكاره از لحاظ تايمي و هرجا مايل باشن دوستاش ميره حتماً ! در صورتي كه يه آهنگساز كاربلد ويا يه تنظيم كننده كار درست ، حتي وقت انجام كاراي شخصي خودشو نداره چه برسه به مهموني رفتن و گپ زدن با دوستان ! چرا چون يه موزيك حرفه اي هر يكدونش دو هفته زمان ميبره ! ميشه كار ضعيف باشه و يكروزه ساخته بشه ولي كاراي خوب بيست روز زمان ميبره ! مثل ترانه نيست كه فقط ابزارش اومدن باشه ! شاعرا ميگن شعر بايد بياد ! وقتي بياد تو يكساعت نوشته ميشه ! خ / موفق باشيد
ترانه هاش درجه یکن
از وقتی شبکه هایش اجتماعی تو ایران گسترش پیدا کرد ترانه ها همه کپی کاری شده. هر کسی هم توهم ترانه سرا بودن پیدا کرده. با این قسمت از حرفاتون هم کاملاً موافقم که خیلی از خواننده ها از نام بردن و تعریف کردن از کارای خوی همدیگه ترس دارن ولی شما همچین چیزی رو تو هیچ کجای دنیا نمیبینی. نمیدونم چرا اینطور شده ولی انگار همه با هم دشمنان و به هم حسادت میکنن در حالیکه همه میدونیم عزت و ذلت دست اون بالاییه
افزودن یک دیدگاه جدید