6 اردیبهشت 1399
اثری از:
دکلمه:
تنظیمکننده:
عکاس:
علی شریفینیا
طراح کاور:
محمد یعقوبخانی
نویسنده:
متن ترانه
باز ۳۶۵ روز از من گذشت، روزهایی که لبخند زدم و از ته دل خندیدم
شبهایی که دلم شکست، اشک ریختم و فریاد کشیدم
لحظههایی که دلی شکستم و روزهایی که دلی بدست آوردم و عشق ورزیدم
و شبهایی که خوابیدم و بیخیال شدم از رسیدن.
آن زمان فکر میکردم که دنیا منم و من
و نیاز به هیچ دست و دامنی نیست
گیر چرخ گردون افتادم و فهمیدم دنیا گرداننده دارد و دست به دامنش شدم.
روزهایی که پشت چشم نازک کردم و لحظههایی که دوست داشتن را برای شریک رویاهایم زمزمه کردم.
هر چه که بود ۳۶۵ روز گذشت و من به دنبال این روزها میدوم که برسم به آیندهای که خوشبینم و مطمئن به رخ دادنش.
حال نمیدانم یکسال به عمرم اضافه شد یا کم
ولی قطعاً در بهار سی و چند سالگیام که مانند بهشت است سال بهتری رقم خواهم زد
تا باز هم برنده ی شطرنج زندگیام باشم.
امیدوارم هیچیک از ما دچار فراموشی نشویم و از یاد نبریم که تولد یعنی دوباره زیستن در تحولی والاتر...
تولدم با تحول
شبهایی که دلم شکست، اشک ریختم و فریاد کشیدم
لحظههایی که دلی شکستم و روزهایی که دلی بدست آوردم و عشق ورزیدم
و شبهایی که خوابیدم و بیخیال شدم از رسیدن.
آن زمان فکر میکردم که دنیا منم و من
و نیاز به هیچ دست و دامنی نیست
گیر چرخ گردون افتادم و فهمیدم دنیا گرداننده دارد و دست به دامنش شدم.
روزهایی که پشت چشم نازک کردم و لحظههایی که دوست داشتن را برای شریک رویاهایم زمزمه کردم.
هر چه که بود ۳۶۵ روز گذشت و من به دنبال این روزها میدوم که برسم به آیندهای که خوشبینم و مطمئن به رخ دادنش.
حال نمیدانم یکسال به عمرم اضافه شد یا کم
ولی قطعاً در بهار سی و چند سالگیام که مانند بهشت است سال بهتری رقم خواهم زد
تا باز هم برنده ی شطرنج زندگیام باشم.
امیدوارم هیچیک از ما دچار فراموشی نشویم و از یاد نبریم که تولد یعنی دوباره زیستن در تحولی والاتر...
تولدم با تحول
افزودن یک دیدگاه جدید