متن ترانه
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
هیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمیکنند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمیکنند نمیکنند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
چه باک اگر به دل بی غمان نبردم راه
غم شکسته دلانم که میگسارندم
غم شکسته دلانم که میگسارندم
که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت
تهیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
هیست دستم اگر نه برای هدیه به عشقت
آخ چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت
به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمیکنند رهایت
هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز
به هیچ بند و فسونی نمیکنند نمیکنند رهایت
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
چه باک اگر به دل بی غمان نبردم راه
غم شکسته دلانم که میگسارندم
غم شکسته دلانم که میگسارندم
دیدگاهها
همایون جان داغ دلمو تازه کردی با این کار...یاد استاد شجریان عزیزتر از جانم همیشه تو قلبمه
عالیییییییی مثل همیشه
درود.. بسیار بسیار زیبا..
پایدار باشید.
به شدت زیبا از هر نظر شعر زیبا صدا و آهنگی به شدت شنیدنی
افزودن یک دیدگاه جدید