آلبوم «مانترا» با سخنرانی نادر مشایخی، مانی جعفرزاده، بهنام ابوالقاسم و رضا فرهادی رونمایی شد
وقتی خالق اثر محتاج حضور مخلوقش است
موسیقی ما - آیین رونمایی و بررسی آلبوم مانترا با آهنگسازی و نوازندگی «سام اصفهانی» جمعه ۱۱ مرداد ۹۸ در شهر کتاب مرکزی با حضور جمعه از فرهیختگان و اساتید هنر برگزار شد. در این جلسه نادر مشایخی،هوشیار خیام، مانی جعفرزاده، بهنام ابوالقاسم، رضا فرهادی و خود سام اصفهانی دربارهی این اثر صحبت کردند.
در این جلسه «نادر مشایخی» به عنوان اولین سخنران دربارهی این اثر گفت: «از همان شروعِ قطعهی اولِ این آلبوم شاهد یک رشد بسیار مشهود از نظر فنی در آهنگساز هستیم. دغدغه در این آثار فرم یا علت معلول و ساختارهای سنتی نیست. قطعاتی که اِلمانهای فرهنگ ایرانی را به صورتِ مکرر به شما نشان میدهد و به شما القا نمیکند چه طور فکر کنید و شما را آزادانه در بین اصوات و هارمونی رها میکند تا به برداشت شخصی درستی برسید. این قطعات ابعاد و جنبههای متفاوتی دارند که به شما اجازه نمیدهد صرفا از یک زاویه به آنها نگاه کنید و قضاوتشان کنید.»
این آهنگساز و رهبر ارکستر همچنین ادامه داد: «این به نظر من یک کیفیتِ منحصر به فرد است؛ قطعاتی که مشخص هست آهنگساز آنها یک پیانیست است و به ساز به مثابه یک متریال آهنگسازی نگاه کرده است.»
در ادامهی این مراسم «هوشیار خیام» - آهنگساز و نوازندهی پیانو- با بیانِ این مطلب که «مانترا» او را مبهوت کرده، به این نکته اشاره داشت که: «مانترا در ظاهر پُر از نتهای غلط است اما از جنس کاملا حساب شده، شکوهمند و دلپذیر . قطعاتی که در عین سپیدی و خلوص، جهانِ رنگ مخاطب خود را گسترده میکند و مشخص است پسِ هر کدام از قطعات برای آهنگساز زندگی وجود داشته است. نکتهی اساسی دیگر حس نیاز به سفر کردن در یک آرتیست است. اتفاقی که مثلا در سمفونی نهم بتهوون میافتد و او با مارش عثمانی به دوره و کانسِپتی فراتر از زمانِ خودش سفر میکند. هنرمند نیاز به سفر اینچنینی دارد تا بتوتند حرفی برای گفتن داشته باشد و این همان اتفاقی است که در اثر سام اصفهانی کاملا رخ میدهد. مثلا در پانوراما پاوَموری، او سفری درونی به تنبورنوازی کرمانشاه دارد. در آخر باید اضافه کنم که «سام اصفهانی» دارد به رپرتوار موسیقی ما اضافه میکند و این اصلا اتفاق کمی نیست.»
در ادامهی این بحث، «مانی جعفرزاده» نیز بیان داشت: «سام اصفهانی در «ماندالای درون» و حالا در «مانترا» از المانهای شرقی هندویی استفاده میکند؛ اما خود آثار این روند را حکایت نمیکنند. با نگاهی به مانترا متوجه میشویم که این اثر حاصل رشد فنی طبیعی و البته سلامت آهنگساز نسبت به مجموعهی قبلی اوست و این دقیقا همان اتفاقی است که باید رُخ میداد. متاسفانه آهگسازان ما بعد از تجربههای ابتدایی در آثار بعدی دستخوش مسالهی بازار موسیقی میشوند، یعنی یا به شدت از عام فاصله میگیرند یا به شدت به موسیقی عام پسند روی میآورند؛ اما سام اصفهانی در این اثر نشان میدهد دچار این مساله نمیشود؛ به بیان دیگر با توجه به این سیر چهار ساله از مجموعهی قبل تا امروز که زمان پرخطی محسوب میشود، هنرمند گُم نشده و آثار او نشان میدهد به شدت به خودش وفادار است.»
این آهنگساز ادامه داد: «نکتهی حائز اهمیت در این اثر این است که با وجود آنکه این مجموعه به شدت اثر جدیای در موسیقی محسوب میشود، اما اگر یک مخاطب غیر موسیقیدان هم آن را بشنود برایش لذتبخش است. در این مجموعه استفاده از فرهنگ و متریال بومی به طرز کاملا درستی اتفاق افتاده است؛ مثلا در قطعهی دوم (پانوراما گیلانه) ما کاملا دیلمانِ دشتی میشنویم در حالیکه اصلا دیلمان نیست و اتفاقا کاملا معاصر است.»
«رضا فرهادی»- صدابردار و مدیر استودیو کرگدن- نیز با بیانِ اینکه او و بهنام ابوالقاسم بعدِ خود آهنگساز، نزدیکترین افراد به جزییات این اثر هستند، گفت: «خیلی خوشحالم و برایم جذاب است که شاهد نقطه نظرات مشترکی از جانب مخاطبین و متخصصین موسیقی حاضر هستم. مانترا از دید من شبیه تابلویی نیست که شما به یک دیوار خالی نصب کنید تا صرفا از جنبهی دکوراتیو آن بهره ببریم در اصل باید آنرا نصب کرد و عمیق به آن نگاه کرد و از داشتنش لذت برد. باید آن را عمیق گوش داد. «سام اصفهانی» در این اثر وقایع زندگی اش را روایت میکند و این دقیقا همان چیزی تست که بسیاری از آهنگسازان امروز، آن را گُم کردهاند. سعی بر آن شد این اثر بدونِ هیچ دخل و تصرفی همان گونه که اجرا و ضبط شده بود تولید و نهاییسازی شود. در آخر بسیار خوشحالم توانستهام شرایطی مهیا کنم تا آهنگسازان و هنرمندانی مثل سام اصفهانی، بهنام ابوالقاسم، آرش گوران، مرتضی شیرکوهی و... در استودیو من کارهای خوب ضبط کنند.»
«بهنام ابوالقاسم» نیز دیگر سخنرانِ این مراسم گفت که دربارهاش گفت: «به واسطه دوستی و آشناییمان از قدیم تا امروز در جریان موسیقی و شعر، رشد و تغییرات او بودم. سام مثل خیلی از آرتیستها خیلی عمیق، متفکر و حساس است. شوق، جنون، غم و ... در اثار او چه شعر و چه موسیقی مشهود است. این آثار نسبت به قبل تغییرات زیادی دارد؛ ولی در عین حال یک شخصیت ثابت پشت اثر است. در آلبوم قبل یک فرد بیست و اندی ساله تا ۳۰ ساله و امروز یک آدم ۳۵ ساله. «مانترا» اصلا صمیمیت آلبوم قبل را ندارد و این خود یک شاخصه خوب است. چون با هنرمندی روبرو هستیم که باید بیشتر شناختش و بیشتر شنید.»
«سام اصفهانی» نیز با بیانِ اینکه برداشتهایی که دیگران از آلبوم کردهاند، بسیار به نگرشِ شخصی او نزدیک است، گفت: «آقای جعفرزاده نکتهی جالبی گفتند که سام اصفهانی در دام بازار موسیقی نیفتاده است. فکر میکنم دلیل آن رویکرد شخصی من نسبت به پدیدهی خلق اثر هنریست تا آنجا که نه تمجید مرا به وجد بیاورد و نه نقد منفی مرا مأیوس کند. اصولا من برای خلق یک اثر هنری از قبل برنامه ریزی نمیکنم؛ بلکه در مسیری که باید جریان یابد آن را جاری میکنم . این اتفاق گاها می تواند با موسیقی رخ دهد یا با شعر یا نقاشی... خلق این مجموعه تقریبا از همان زمانی که مجموعهی قبل به اتمام رسید نگارشش یک به یک شروع شد. در طی سالها ویرایش و ضبط شد و به پروسهی سخت انتشار رسید.»
او ادامه داد: «باید پذیرفت که طی شدن چنین پروسهای در شرایط و اتمسفر امروزی جغرافیای ما بسیار سخت و پر از مرارت است. هنر مند مستقل که دغدغهاش موسیقی یا هر اثر هنری جدی است، این مسیر سخت را بدون کوچکترین چشم داشتی با صرف هزینه شخصی مالی و زمانی به شکل جنون آمیزی طی میکند و در حالیکه برایش کوچکترین منطق عقلانی یا اقتصادی وجود دارد، اما به طی شدن این مسیر و پروسه نیازمند است. این جریان عجیب مرا یاد کتابی از کارل گوستاو یونگ با عنوان«پاسخ به ایوب» میاندازد که در خلاصهی کلام یونگ به ارتباط نیازمند بین خالق یک پدیده با مخلوق می پردازد؛ به همان اندازه که اثر خلق شدهاش به خالقش نیاز دارد، خالق اثر نیز محتاج حضور مخلوقش است.»
در این جلسه «نادر مشایخی» به عنوان اولین سخنران دربارهی این اثر گفت: «از همان شروعِ قطعهی اولِ این آلبوم شاهد یک رشد بسیار مشهود از نظر فنی در آهنگساز هستیم. دغدغه در این آثار فرم یا علت معلول و ساختارهای سنتی نیست. قطعاتی که اِلمانهای فرهنگ ایرانی را به صورتِ مکرر به شما نشان میدهد و به شما القا نمیکند چه طور فکر کنید و شما را آزادانه در بین اصوات و هارمونی رها میکند تا به برداشت شخصی درستی برسید. این قطعات ابعاد و جنبههای متفاوتی دارند که به شما اجازه نمیدهد صرفا از یک زاویه به آنها نگاه کنید و قضاوتشان کنید.»
این آهنگساز و رهبر ارکستر همچنین ادامه داد: «این به نظر من یک کیفیتِ منحصر به فرد است؛ قطعاتی که مشخص هست آهنگساز آنها یک پیانیست است و به ساز به مثابه یک متریال آهنگسازی نگاه کرده است.»
در ادامهی این مراسم «هوشیار خیام» - آهنگساز و نوازندهی پیانو- با بیانِ این مطلب که «مانترا» او را مبهوت کرده، به این نکته اشاره داشت که: «مانترا در ظاهر پُر از نتهای غلط است اما از جنس کاملا حساب شده، شکوهمند و دلپذیر . قطعاتی که در عین سپیدی و خلوص، جهانِ رنگ مخاطب خود را گسترده میکند و مشخص است پسِ هر کدام از قطعات برای آهنگساز زندگی وجود داشته است. نکتهی اساسی دیگر حس نیاز به سفر کردن در یک آرتیست است. اتفاقی که مثلا در سمفونی نهم بتهوون میافتد و او با مارش عثمانی به دوره و کانسِپتی فراتر از زمانِ خودش سفر میکند. هنرمند نیاز به سفر اینچنینی دارد تا بتوتند حرفی برای گفتن داشته باشد و این همان اتفاقی است که در اثر سام اصفهانی کاملا رخ میدهد. مثلا در پانوراما پاوَموری، او سفری درونی به تنبورنوازی کرمانشاه دارد. در آخر باید اضافه کنم که «سام اصفهانی» دارد به رپرتوار موسیقی ما اضافه میکند و این اصلا اتفاق کمی نیست.»
در ادامهی این بحث، «مانی جعفرزاده» نیز بیان داشت: «سام اصفهانی در «ماندالای درون» و حالا در «مانترا» از المانهای شرقی هندویی استفاده میکند؛ اما خود آثار این روند را حکایت نمیکنند. با نگاهی به مانترا متوجه میشویم که این اثر حاصل رشد فنی طبیعی و البته سلامت آهنگساز نسبت به مجموعهی قبلی اوست و این دقیقا همان اتفاقی است که باید رُخ میداد. متاسفانه آهگسازان ما بعد از تجربههای ابتدایی در آثار بعدی دستخوش مسالهی بازار موسیقی میشوند، یعنی یا به شدت از عام فاصله میگیرند یا به شدت به موسیقی عام پسند روی میآورند؛ اما سام اصفهانی در این اثر نشان میدهد دچار این مساله نمیشود؛ به بیان دیگر با توجه به این سیر چهار ساله از مجموعهی قبل تا امروز که زمان پرخطی محسوب میشود، هنرمند گُم نشده و آثار او نشان میدهد به شدت به خودش وفادار است.»
این آهنگساز ادامه داد: «نکتهی حائز اهمیت در این اثر این است که با وجود آنکه این مجموعه به شدت اثر جدیای در موسیقی محسوب میشود، اما اگر یک مخاطب غیر موسیقیدان هم آن را بشنود برایش لذتبخش است. در این مجموعه استفاده از فرهنگ و متریال بومی به طرز کاملا درستی اتفاق افتاده است؛ مثلا در قطعهی دوم (پانوراما گیلانه) ما کاملا دیلمانِ دشتی میشنویم در حالیکه اصلا دیلمان نیست و اتفاقا کاملا معاصر است.»
«رضا فرهادی»- صدابردار و مدیر استودیو کرگدن- نیز با بیانِ اینکه او و بهنام ابوالقاسم بعدِ خود آهنگساز، نزدیکترین افراد به جزییات این اثر هستند، گفت: «خیلی خوشحالم و برایم جذاب است که شاهد نقطه نظرات مشترکی از جانب مخاطبین و متخصصین موسیقی حاضر هستم. مانترا از دید من شبیه تابلویی نیست که شما به یک دیوار خالی نصب کنید تا صرفا از جنبهی دکوراتیو آن بهره ببریم در اصل باید آنرا نصب کرد و عمیق به آن نگاه کرد و از داشتنش لذت برد. باید آن را عمیق گوش داد. «سام اصفهانی» در این اثر وقایع زندگی اش را روایت میکند و این دقیقا همان چیزی تست که بسیاری از آهنگسازان امروز، آن را گُم کردهاند. سعی بر آن شد این اثر بدونِ هیچ دخل و تصرفی همان گونه که اجرا و ضبط شده بود تولید و نهاییسازی شود. در آخر بسیار خوشحالم توانستهام شرایطی مهیا کنم تا آهنگسازان و هنرمندانی مثل سام اصفهانی، بهنام ابوالقاسم، آرش گوران، مرتضی شیرکوهی و... در استودیو من کارهای خوب ضبط کنند.»
«بهنام ابوالقاسم» نیز دیگر سخنرانِ این مراسم گفت که دربارهاش گفت: «به واسطه دوستی و آشناییمان از قدیم تا امروز در جریان موسیقی و شعر، رشد و تغییرات او بودم. سام مثل خیلی از آرتیستها خیلی عمیق، متفکر و حساس است. شوق، جنون، غم و ... در اثار او چه شعر و چه موسیقی مشهود است. این آثار نسبت به قبل تغییرات زیادی دارد؛ ولی در عین حال یک شخصیت ثابت پشت اثر است. در آلبوم قبل یک فرد بیست و اندی ساله تا ۳۰ ساله و امروز یک آدم ۳۵ ساله. «مانترا» اصلا صمیمیت آلبوم قبل را ندارد و این خود یک شاخصه خوب است. چون با هنرمندی روبرو هستیم که باید بیشتر شناختش و بیشتر شنید.»
«سام اصفهانی» نیز با بیانِ اینکه برداشتهایی که دیگران از آلبوم کردهاند، بسیار به نگرشِ شخصی او نزدیک است، گفت: «آقای جعفرزاده نکتهی جالبی گفتند که سام اصفهانی در دام بازار موسیقی نیفتاده است. فکر میکنم دلیل آن رویکرد شخصی من نسبت به پدیدهی خلق اثر هنریست تا آنجا که نه تمجید مرا به وجد بیاورد و نه نقد منفی مرا مأیوس کند. اصولا من برای خلق یک اثر هنری از قبل برنامه ریزی نمیکنم؛ بلکه در مسیری که باید جریان یابد آن را جاری میکنم . این اتفاق گاها می تواند با موسیقی رخ دهد یا با شعر یا نقاشی... خلق این مجموعه تقریبا از همان زمانی که مجموعهی قبل به اتمام رسید نگارشش یک به یک شروع شد. در طی سالها ویرایش و ضبط شد و به پروسهی سخت انتشار رسید.»
او ادامه داد: «باید پذیرفت که طی شدن چنین پروسهای در شرایط و اتمسفر امروزی جغرافیای ما بسیار سخت و پر از مرارت است. هنر مند مستقل که دغدغهاش موسیقی یا هر اثر هنری جدی است، این مسیر سخت را بدون کوچکترین چشم داشتی با صرف هزینه شخصی مالی و زمانی به شکل جنون آمیزی طی میکند و در حالیکه برایش کوچکترین منطق عقلانی یا اقتصادی وجود دارد، اما به طی شدن این مسیر و پروسه نیازمند است. این جریان عجیب مرا یاد کتابی از کارل گوستاو یونگ با عنوان«پاسخ به ایوب» میاندازد که در خلاصهی کلام یونگ به ارتباط نیازمند بین خالق یک پدیده با مخلوق می پردازد؛ به همان اندازه که اثر خلق شدهاش به خالقش نیاز دارد، خالق اثر نیز محتاج حضور مخلوقش است.»
تاریخ انتشار : یکشنبه 13 مرداد 1398 - 12:16
افزودن یک دیدگاه جدید