برنامه یاد بعضی نفرات
 
«تننای شعر سپید، شعر، یا موسیقی؟» منتشر نشد
انتظار چهارسالۀ مهدی آذرسینا برای انتشار کتابش
موسیقی ما - «مهدی آذرسینا» - آهنگساز، نوازندۀ کمانچه و ردیف‌دان- کتابی با عنوان «تننای شعر سپید، شعر، یا موسیقی؟» نوشته که چهار سال پیش آن را به ناشر تحویل داده، اما همچنان خبری از انتشار آن نیست. در یادداشت او دربارۀ این کتاب آمده است:

از حدود بیست سال پیش نظریه‌هایی را مطرح کردم و در مقاله‌های مختلف، سخنرانی‌ها، کلاس‌ها و در هر خانۀ عشقی «چه مسجد چه کنشت» برشمردم، و در تلاش آخر همه را در کتابی با نام «تننای شعر سپید، شعر، یا موسیقی؟» مدوّن کردم. چاپ و نشر کتاب را چهار سال پیش با قراردادی بدون قید تاریخ انتشار به سازمان انتشارات سروش واگذار کردم. در این سال‌ها مقدمات ویرایش و صفحه‌آرایی و اخذ مجوز چاپ و ثبت در کتابخانۀ ملی صورت گرفته و لحظه‌شماری من برای ارسال به چاپخانه و قرارگرفتن بر میز کتاب‌فروشی‌ها شتاب گرفته است تا چه پیش آید.
«تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک».
سال‌ها به‌جای اینکه مثل بچۀ آدم سرم را بیندازم پایین و سازم را بزنم، کنجکاو و معترض اتفاق‌های موسیقی و حول و حوش موسیقی را می‌دیدم و می‌شنیدم و در تمام زشتی‌ها و زیبایی‌هایش و درستی و نادرستی‌اش دقت، دخالت و اظهار نظر می‌کردم. نمی‌توانستم ادا و اطوار هنرگران را بی‌تفاوت بگذرم و چیزی نگویم. بارها این بیت سعدی را «سعدی دو چیز می‌شکند پشت مرد را، تأیید بی‌وقوف و سکوت وقوف‌دار» می‌خواندم و در تأیید و تشویق و در رد و قبول موسیقی‌های ارائه‌شده نقطه‌نظرهایم را تشریح می‌کردم. دربارۀ تحریف‌ها و تقلیدها و کلیشه‌شدن تمام زوایای موسیقی می‌گفتم و می‌نوشتم و با دوست و غریبه درمی‌افتادم. نمی‌توانستم راه ارزشمند و پرشوکتی که عمر بر سر آن نهاده بودم و شیوۀ درست آن در سعادت قوم و ملت و اجتماع را در سراشیب سقوط تصور کنم و تنها نظاره‌گر باشم.
از هر فرصتی برای بحث و نظر و ارشاد راهیان موسیقی استفاده می‌کردم در مناسبت‌ها، کلاس‌ها و در هر جمعی که میدان عملی به دست می‌آمد، از موسیقی درست، از رفتار در شأن هنر، از انتخاب سنجیدۀ مطالب، از شناخت شعر و کلام، از وزن و ریتم و آرشه و مضراب تا آداب نشست و برخاست نوازنده سخن می‌گفتم. تا زمانی که در توانم بود آرشه کشیدم و نغمه‌ها ساختم و تدوین کردم، گروه را آمادۀ اجرا کردم و از هیچ تلاشی برای نشان‌دادن ذهنیت مورد نظرم فروگذار نکردم و همه را با رؤیای اعتلای این شیوۀ شیرین موسیقی تصور می‌کردم و به کار می‌بستم و در این راه بر در ارباب بی‌مروت دنیا سختی‌ها می‌کشیدم. از هر قماشی که بود، خواننده و موسیقی‌دان و یا مأمور و مسئول و صاحب سالن و برگزارکنندۀ کنسرت.
 
کندوکاوهای گسترده‌ای کردم در اینکه احساس وزن چیست، ذرات وزن چگونه شکل می‌گیرد، و چگونه درک می‌شود، ریتم و متر و وزن در موسیقی ما و به طور خاص در ردیف موسیقی ایران چگونه نشسته است، رابطۀ موسیقی ما با شعر فارسی چیست و چگونه باید باشد، سهم هر کدام در پدید آمدن یک اثر موسیقایی چیست، مناسبت تلفیق کدام است، آوازخوان‌ها چگونه با شعر برخورد کرده‌اند، اوضاع استفاده از کلام در کار آوازخوان‌ها، در ردیف‌های مطرح آوازی در چه شرایطی مطرح است، وزن و کل مقولۀ ریتم در آهنگسازی‌های توأم با کلام در نزد قدما و در دوران ترانه‌های رادیو و برنامۀ «گلها» و نیز در پس از آن و در تحول ایجادشده به دست برآمدگان از مکتب حفظ و اشاعۀ موسیقی، و نهایتاً در امروز و با پیدا شدن ازدحام آشفتۀ ساز و آواز، بازار و صحنه و مکتب چگونه است. پس دوباره «تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک» می‌مانم و انتظار می‌کشم.

مهدی آذرسینا
تابستان 95
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 مرداد 1395 - 11:07

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود انتظار چهارسالۀ مهدی آذرسینا برای انتشار کتابش | موسیقی ما