برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت‌و‌گو موسیقی ما با اردشیر کامکار درباره گونه وطنی صلح موسیقایی؛
موسیقی در تنگناها به دادمان می‌رسد
موسیقی ما- موسیقی نواحی مختلف ایران که برآمده از لالایی‌های مادرانه و نغمه‌های ماندگار مناطق مختلف ایران است یکی از گونه‌های کارای موسیقی است که می‌تواند اقوام مختلف یک سرزمین را به هم نزدیک‌تر کند. اردشیر کامکار نوازنده چیره دست کمانچه و آهنگساز موسیقی ایرانی یکی از چهره‌های موسیقی ایران است که در این امر کوشش فراوانی انجام داده. اردشیر کامکار معتقد است «اگر بناست موسیقی در صلح جهانی کارایی داشته باشد موزیسین‌های ایرانی ابتدا باید از داخل مرزهای خودمان این کار را آغاز کنند». کامکار در آخرین اجرایش با گروه خود به تالار وحدت رفت و موسیقی نواحی زاگرس نشین را اجرا کرد. به همین بهانه با این هنرمند گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم که شرح آن در ادامه مطلب آمده است:
 
  • -آقای کامکار تا چه حد موسیقی را زبانی موثر برای ارتباط اقوام مختلف ایرانی می‌دانید؟ بعلاوه ارتباطی که مردم مناطق مختلف ایران با هم برقرار می‌کنند تا چه حد می‌تواند به تفکر جهانی صلح مرتبط باشد؟
تاثیر موسیقی در این امر غیر قابل انکار است. موسیقی زبان اقوام مختلف ایران است. هر قومی می‌تواند با استفاده از موسیقی غم یا شادی موجود در دل خود را بیان کند. موسیقی در عرصه اجتماعی تاثیر بسزایی دارد. ما باید در ابتدا صلح و صفا را در ایران زمین (به عنوان خانواده مشترکمان) ایجاد کنیم و بعد بخواهیم جهانی‌تر فکر کنیم و در عرصه جهانی تاثیرگذار باشیم. حتی اگر از منظر جغرافیایی به قضیه نگاه کنیم، من به عنوان یک کرد زبان به اندازه یک اصفهانی از خشک شدن زاینده رود ناراحت می‌شوم. وقتی می‌بینم دریاچه ارومیه خشک می‌شود من هم ناراحت هستم و باید به نوبه خودم به داد آن دریاچه برسم. مسائل انسانی دیگر هم در این بین وجود دارند. وقتی می‌گوییم «بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهراند» نشان می‌دهد همه آدمیان از یک پیکره واحد هستند. اگر قسمتی از یک بدن مورد آسیب قرار بگیرد کل بدن احساس درد می‌کند. بنابراین همه اقوام باید درد مشترک یا شادی مشترک را همه با هم فریاد بزنیم.
 
  • - تا به حال شده با نوازنده‌های مختلف از قومیت‌های مختلف کنار هم ساز بزنید. کارکرد این گفت‌و‌گوی موسیقایی از نظر شما چیست؟
بله. من بار‌ها با نوازنده‌هایی از قومیت‌های مختلف ایران ساز زده‌ام. انجام چنین حرکت‌هایی مثل گفت‌و‌گویی می‌ماند که هر کسی در آن با حس خود هدف مشترکی را بیان می‌کند. بسیار خوب است که امروز زمینه را فراهم کنیم تا نوازنده‌های اقوام مختلف در کنار هم ساز بزنند. تاکید من در این مورد بیشتر بر روی خواست مشترک تکیه است. موزیسین‌ها مشابهت‌های فرهنگ‌های مشترک را می‌گیرند و آن‌ها را با هم صدا می‌کنند. آن‌ها قصد دارند این موضوع را مطرح کنند که ما همه انسان هستیم. خواسته مشترک همه انسان‌ها هم یک چیز است که حول محور آزادی و راحتی و رفاه می‌گردد. از این مسیر است که انسان‌ها می‌توانند در کنار هم و با هم روی کره خاکی زندگی کنند. اشتراک‌هایی که بین این فرهنگ‌ها و ملت‌ها هست با هیچ وسیله‌ای به زیبایی موسیقی قابلیت ظهور و بروز ندارد. از این طریق است که انسان‌ها می‌توانند به هم نزدیک شوند. ما شاهد این قضیه هستیم که حتی اگر بین سیاستمداران دو یا چند کشور جنگ و اختلاف‌های شدید وجود دارد، بین موزیسین‌های آن‌ها گفت‌و‌گو در جریان است و همیشه صلح و آرامش در گفت‌و‌گوی آن‌ها مطرح بوده. شاید به همین خاطر است که مردم دنیا به موسیقی علاقه دارند. موسیقی پیام آور صلح، شادی و آزادی است. وقتی در بد‌ترین شرایط قرار می‌گیرید هیچ چیز جز موسیقی نمی‌تواند به داد شما برسد. وقتی رادیو را روشن می‌کنید یا از گوشه و کناری صدایی می‌شنوید یک حس مشترک را تجربه می‌کنید. گویی کسان دیگری هم هستند که با شما هم درد‌اند و بنابراین امیدوار می‌شوید و ترس‌ها را به دور می‌اندازید.
 
  • - به عنوان یک موسیقی‌دان اساسا از نظر شما صلح چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟
به گمان من صلح این است که تمام انسان‌ها از منابع که از زمین به دست می‌آید به اندازه هم بهره‌مند شوند و هیچ کس به حقوق دیگری تعرض نکند و بتوانند در یک آزادی حاصل از قانون از مواهب طبیعی و منابعی که در اختیار بشر هست سودمندانه استفاده کنند.
 
  • - واژه صلح بسیار پر کاربرد است اما تببین آن در جهان بیرون با آنچه در حد کلمات به کار می‌رود تفاوت فاحشی دارد. انتزاعی بودن از ویژگی‌های مشترک بین موسیقی و صلح است. با این تعبیر و با نظر به شرایطی که جهان امروز دارد آیا واقعا می‌توان امیدوار بود دو ملت از شرق و غرب با هم به صلح موسیقایی بیاندیشند؟
خواسته همه ما انسان‌ها یکی است. خواسته ما یک زندگی عزتمندانه در کنار یکدیگر است. اما ممکن است سیاست مداران ما با هم اختلافاتی داشته باشند. ما وظیفه داریم خواسته خود را به گوش سیاستمداران و به گوش جهانیان برسانیم. وظیفه داریم بگوییم می‌خواهیم در کنار هم با صلح و صفا زندگی کنیم و بگوییم مرزهای جغرافیایی باید برداشته شوند. حتی در ایران خودمان در حال مرز کشیدن و حصار کشیدن دور خودمان هستیم. در حالی که همه ما ایرانی هستیم و در کنار هم باید یک خواسته داشته باشیم. وقتی بتوانیم از هم حمایت کنیم و خواسته خود را عنوان کنیم سیاستمدارانمان هم متوجه می‌شوند خواسته ما چیست و بنابراین خود را با آن خواسته هماهنگ می‌کنند.
 
  • - هدف اصلی که شما به عنوان موسیقی‌دان از هم نشینی موسیقایی اقوام مختلف دنبال می‌کنید چیست؟
در زمینه موسیقی خواست ما این است که تمام اقوام ایران به هم احترام بگذارند. نباید وقتی یک خراسانی دست به دو تارش می‌برد من نوعی او را یک دهاتی پیش پا افتاده و چوپان قلمداد کنم. برعکس وقتی من به دوتار نواز خراسانی اهمیت می‌دهم در واقع به خودم بها داده‌ام. بنابراین باید جایگاه خود را بشناسیم و با قدرت کارمان را ارائه دهیم تا دنیا هم ما را بپذیرد. وقتی اجرای موسیقی ایرانی باعث شود افرادی در ایران این نوع از موسیقی را عقب مانده بدانند نمی‌شود از دیگران توقع عکس العمل مناسب داشت. در حالی که وقتی ۸۰ میلیون نفر از این موسیقی حمایت کنند موسیقی ایرانی می‌تواند در تمام دنیا تاثیر خود را بگذارد.
 
  • - اما جهانی شدن یک موسیقی به فاکتورهای متعددی وابسته است.
موافقم. در حال حاضر نوازنده‌هایی هستند که در دنیا شهرت جهانی دارند. پرمن یکی از این افراد است که اتفاقا نوازنده چندان خارق العاده‌ای هم نیست. اما آنچه باعث حضورش در عرصه جهانی شده حمایت‌هایی است که بعضی جریان‌ها و البته مردم جهان از او می‌کنند. در ایران خودمان هم کسانی هستند که در صورتی که از آن‌ها حمایت شود می‌توانند پیام مردم ایران را که پیغام صلح آزدی و شادی است می‌توانند به جهان برسانند.
 
  • -در ادبیات کردی به عنوان یکی از اقوام بالنده ایرانی نگاه به صلح و جنگ چگونه است؟ آیا نغمه‌های ماندگاری را در این باره در ذهن دارید؟
سید علی اکبر کردستانی از خوانندگان نام آشنای موسیقی کردی است که کارهای زیادی در مورد آزادی دارد. اکثر شعرهای کردی عاشقانه است و به واسطه جنبه محلی که دارد در جهت عشق به زندگی، طبیعت، در کنار هم زندگی کردن و هوای یکدیگر را داشتن است. به طور کلی موسیقی می‌تواند رویا‌پردازی کند و چه خوب است که در دنیای امروز با وجود همه مشکلاتش رویا بپردازیم. موسیقی انتزاعی‌ترین هنرهاست اما وقتی کلام روی آن می‌آید آن را خاص‌تر می‌کند. حداقل می‌توانم در مورد کامکار‌ها این نکته را بگویم که تمام تلاش ما این بوده که بتوانیم حرفمان را که پیام صلح و آزادی و شادی است به گوش تمام مردم دنیا برسانیم. از این به بعد هم همین مسیر را داریم. خود من حتی وقتی یک سولو تنها می‌زنم هدفم این است که عشقم و خواسته‌ام را که آزادی و صلح و برابری را به گوش انسان‌ها برسانم.
 
  • - اگر بخواهیم دوباره به ابعاد وطنی موضوع برگردیم گروه کامکار‌ها یکی از معدود گروه‌های مانای موسیقی ایرانی است که با وجود کرد بودن تمام اعضایش همه ایران را به خود علاقه‌مند کرده. دلیل این محبوبیت از نظر شما چیست؟
پیام موسیقی خوب به گوش مخاطب می‌رسد. ما کامکار‌ها نیمی از کار‌هایمان فارسی و نیمی کردی است. در کنسرت آخرمان در تهران هم قسمت فارسی داشتیم و اشعاری از اخوان ثالث و مولانا و... را اجرا کردیم. اما در بخش کردی جنبه موسیقایی قضیه است که با کلام مواجه می‌شود. خواننده‌های ما در گروه کامکار‌ها بیشتر به عنوان کر حضور دارند. بنابراین از خوانندگان چندان حرفه‌ای استفاده نمی‌کنیم. به نحوی قصد این است که کلام به گوش مردم برسد. در اجراهای فارسی گروه به صو‌تر جدی شنیده نمی‌شود و وقتی نوازنده نی هم می‌زند مردم گمان می‌کنند این کار کار خواننده است اما در گروه کامکار‌ها خواننده نقشی برابر با بقیه اعضای گروه دارد. در بخش کردی مردم کلام را چندان متوجه نمی‌شوند بنابراین بیشتر روی حرکت گروه و ریتم موسیقی تمرکز می‌کنند. شاید به همین خاطر است که مردم با این گروه احساس رفاقت می‌کنند. پیام این موسیقی این است که اگر غمی هم هست آن را به پای شما نمی‌گذاریم تنها از شما می‌خواهیم این غم را درک کنید و ما هم سعی می‌کنیم با حرکت به سمت شادی به آن غم غلبه کنیم.
 
  • - در کنسرت آخرتان که به همراه گروه به تالار وحدت رفتید رپروتواری از منطقه زاگرس نشین (کرد، لر و بختیاری،) به انضمام قطعات فارسی را ارائه دادید و با توجه به اینکه خواننده بخش محلی لر زبان بود از مردم خواستید اگر او نتوانسته لهجه کردی و بختیاری را آنگونه که باید ارائه دهد شما را به بزرگی خودشان ببخشند. من فروتنی شما را ستایش می‌کنم که تا این حد به مردم احترام می‌گذارید اما مگر اجرا با زبان‌ها و لهجه‌های مختلف در کشورهای دیگر کار روتین و عادی نیست؟
البته که هست. ما شاهد آن هستیم که یک خواننده معروف امریکایی اشعار مولانا را به صورت آواز می‌خواند. یا رشید بهبوداف که خواننده آذربایجانی بود به چندین زبان دنیا آواز می‌خواند (حتی فارسی هم خوانده بود.) ما ایرانی‌ها رفتار دوگانه‌ای داریم. برای ما این حرکت جالب است که یک غیر ایرانی، آواز فارسی اجرا کرده اما وقتی بین خودمان کسی پیدا می‌شود این کار را انجام دهد یا نمی‌پذیریم و یا دیر این پذیرش اتفاق می‌افتد. برای من کرد خیلی جالب است خواننده‌های معروف آواز ایرانی یک قطعه کردی اجرا کنند. یا برای ارائه آواز‌هایشان از مقام‌های کردی یا شیرازی استفاده کنند. کما اینکه استاد شجریان در آلبوم «شب سکوت کویر» یک آواز خراسانی اجرا کردند (درست است خودشان خراسانی هستند) که خیلی به دل مردم نشست. ما باید بپذیریم این اتفاق بیافتد. البته علاقه من این است که اگر بناست آوازی از یکی از اقوام خوانده شود یک خواننده از‌‌ همان قوم این کار را انجام دهد اما چون کارهای ما اسپانسر ندارد انجام این کار چندان آسان نیست. هدف اصلی در ارائه این کار‌ها این است که بگوییم همه اقوام ایران را دوست داریم اما باز هم می‌گویم اگر در پاره‌ای موارد اجرای قطعات نواحی مختلف ایران با لهجه دقیق اجرا نشد مردم ما را به بزرگی خودشان ببخشد.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 شهریور 1393 - 13:52

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود موسیقی در تنگناها به دادمان می‌رسد | موسیقی ما