برنامه یاد بعضی نفرات
 
dskj
بی‌نصیبی موسیقی از یارانه‌های فرهنگی
دولت و نهادهای عمومی همانند شهرداری تهران، عموما بخشی از هزینه‌های خود را صرف رفاه و طراوت بخشی به شهروندان می‌کنند.

در کشورهای رو به توسعه قسمتی از درآمد ملی، یا مالیاتی که از شهروندان گرفته می‌شود، صرف نهادهای فرهنگی و هنری و به خصوص کنسرت‌های موسیقی می‌شود، چرا که سهم موسیقی، به خصوص موسیقی جدی و هنری، در ارتقای فرهنگ شنیداری شهروندان تاثیر دارد و تفریحی سالم به شمار می‌رود که دولت و نهادهای عمومی همانند شهرداری به چنین ویژگی نهفته در موسیقی وقوف دارند و به همین دلیل برای این گونه برنامه‌ها انرژی و وقت و هزینه می‌گذارند.

از سوی دیگر در قوانین بودجه هم به شکل تکلیفی و نه اختیاری مقرر می‌کنند نهادهای دولتی و عمومی و خصوصی باید بخشی از سود حاصل از درآمدهای خود را صرف این گونه امور کنند. به همین دلیل است که ما شاهدیم یکی از شرکت‌های بزرگ آلمانی بخش اعظم هزینه‌های ارکستر سمفونیک شهر برلین را تقبل می‌کند یا فلان موسسه معتبر رایانه‌ای آمریکا برای کنسرت ارکستر فیلارمونیک شهر نیویورک تقبل هزینه می‌کنند.

در ایران اما ماجرا عکس آن چیزی است که در کشورهای یاد شده رخ می‌دهد. اولا دولت بحث صرف بخشی از بودجه نهادها برای امور فرهنگی را اختیاری کرده و طبیعی است که آنکه در همان ابتدای راه پامال جفا خواهد شد، فرهنگ و هنر است و خواهد بود و کمتر موسسه‌ای به این سمت حرکت خواهد کرد که این سود را صرف امور فرهنگی هنری کند. اگر خیلی دست و دلباز باشد، بودجه را به بخش ورزش تزریق‌می‌کند و از باشگاه‌داری و فوتبال‌پروری سر در خواهد آورد و نه آنکه فیلم بسازد و‌ کتابی فرهنگی تولید کند و یا به ناشری کهنه‌کار سفارش کتابی مناسب بدهد و یا برای کنسرتی وگروهی بودجه اختصاص دهد.

مشکل اما، در همین نقطه متوفف نمی‌شود، بلکه نهادهای عمومی و دولتی که متولی برخی از سالن‌ها و تالار‌های موسیقی هستند. به علاوه نیروی انتظامی از برگزاری برخی کنسرت‌ها اجاره‌های بالایی طلب می‌کنند. به نحوی که به گفته تهمورس پورناظری «ایران گرانترین کشور برای برگزاری کنسرت است» و یکی، دو سال بعد همین نکته با تایید دیگر هنرمند شناخته شده موسیقی کشور ، محمدرضا لطفی هم روبرو شد. آقای لطفی البته آماری هم از برخی هزینه‌ها داده بود که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: «در آخرین برآورد مالی مدیر کنسرت اینجانب، برای دو شب کنسرت تالار کشور 80 هزار دلار بودجه مصرف شده است.»

این برآورد البته تمامی هزینه‌ها شامل دستگاه صوتی و صدابرداری، هزینه اجاره سالن، هزینه پرداخت به نیروی انتظامی برای تامین امنیت که البته بعد از کش‌مکش‌های میان آقای شجریان و نیروی انتظامی، نتیجه بسیار بی‌سر و صدا به نفع این نیرو حل و فصل شد، به این معنا که این رقم از هنرمندان دریافت نمی‌شود، اما به شکلی ظریف و زیرکانه به هزینه‌های اجاره سالن اضافه شده تا باز هم متضرر اصلی هنرمندان موسیقی باشند و بس.

آقای لطفی در همان یادداشت بولتن شماره هفت خود ریزی هم از هزینه‌های یک شب اجرا در برخی سالن‌های تهران داده بودند که آوردن آنها هم می‌تواند تصویری از گران‌بودن هزینه‌های برگزاری کنسرت در ایران به دست دهد.

- سالن وزارت کشور 30 میلیون تومان برای یک شب (سه هزار صندلی)
- سالن برج میلاد، 20 میلیون تومان (1859 صندلی)
- سالن کاخ نیاوران، 24 میلیون تومان (سه هزار صندلی)
- سالن سعد‌آباد، 20 میلیون تومان با سیستم صوتی (پنج هزار صندلی)
- تالار وحدت هر شب 12 میلیون تومان با سرویس‌های لازم (700 صندلی)

این قیمت‌ها البته مربوط به دو سال قبل است و هنوز آماری از قیمت‌های سال جاری ارائه نشده است.

در چنین فضایی طبیعی است هنرمندان برای تامین هزینه‌های کنسرت به سمت افزایش قیمت بلیت حرکت کنند و قیمت بلیتی که در وضعیت طبیعی‌اش باید در نهایت 15 هزار تومان باشد به 30 تا 35 هزار تومان می‌رسد. این در حالی است که دولت با شبه‌خصوصی کردن برخی از این سالن‌ها عملا خود را کنار کشیده و با این توجیه که آنها باید درآمدزایی داشته باشند، از پرداخت هر گونه یارانه‌ای به این بخش خودداری می‌کند.

در سوی دیگر تنها بخشی از فرهنگ که از بخشودگی مالیاتی بهره‌مند می‌شود، ورزش و فوتبال است که از نظر کیفی، پایین‌ترین بخش فرهنگ به شمار می‌رود و برخی از اهل نظر در دادن لفظ فرهنگ به این مقوله امساک می‌کنند. در چنین فضایی است که ایران گرانترین کشور برای برگزاری کنسرت لقب می‌گیرد چرا که به نوشته آقای لطفی و حتی دیگرانی که در کشورهای اروپایی و‌آمریکایی کنسرت‌داده‌اند، رقم هزینه‌های تا یک‌چهارم مبلغی است که در ایران هزینه می‌شود.

این هزینه‌ها بدون محاسبه هزینه‌ وقت و اعصابی است که برای دریافت مجوز باید نهاد که خود هفت‌خان رستم را می‌ماند.

منبع: خبرآنلاین
تاریخ انتشار : دوشنبه 3 خرداد 1389 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:04

ای بابا کی اهمیت میده؟

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود بی‌نصیبی موسیقی از یارانه‌های فرهنگی | موسیقی ما