برنامه یاد بعضی نفرات
 
ناظری پنج سال فقط کارهای من را می خواند
در حاشیه نشست خبری لطفی؛
ناظری پنج سال فقط کارهای من را می خواند
موسیقی ما- مهم‌ترین حرف های محمدرضا لطفی در نشست رسانه‌ای روز پنج‌شنبه ۷ آذرماه ۱۳۸۷

■ صدای معتمدی از لحاظ وسعت، با صدای شجریان برابر است. جنس صدایش هم بسیار عالی است. شجریان با دریافت و احساس خوبی در سال ۱۳۵۸ این را خوانده و مسلم است که باید به خواننده امروزی کمک کنم تا آن فضا را دریافت کند.

■ من «شب نورد» و «آزادی» را بعد از تشییع جنازه شهید نجات‌اللهی در خیابان 24 اسفند سابق ساختم. در آن روز، این قدر افراد زیادی کشته و زخمی شده بودند که در بیمارستان امام خمینی دیگر باند سفید برای مداوای زخمی‌ها نبود. رفتم به کتاب‌خانه‌ام و زیر نور شمع، دنبال شعر مناسبی برای این حال و هوا می‌گشتم.

■ کسانی تمرین‌های چاووش 6 و 8 توسط اعضای همنوازان و بانوان شیدا را شنیده‌اند، سخت تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. خیلی ها با شنیدن این قطعات تمرینی، گریه می‌کردند؛ کسانی که شاید در آن دوره اصلاً به دنیا نیامده بودند.

■ دیگر نمی‌توان با اعضای گروه شیدای سابق به روی صحنه رفت. بخشی از دوستان ما در شیدا، در قالب گروه «کامکارها» به صورت حرفه‌ای فعالیتشان را دنبال می‌کنند و در هیچ گروه دیگری شرکت نمی‌کنند. آقای درخشانی فعالیت مستقل خود را دارد، مؤسسه خود را دارد و اخیراً با آقای شجریان فعالیت می‌کند. ما کلاً هفت نفر بودیم که اغلب نوازندگان ما مشغول فعالیت‌های شخصی خودشان هستند و نمی‌توان با این گروه، آثار قدیمی را به روی صحنه برد.

■ یکی از آرزوهایم این است که بچه‌های عارف و شیدا با این جوانان کنار هم قرار می‌گرفتند و ما به جای 40 نفر، 70 نفر را با هم داشتیم. عالی بود. گلستان زیبایی می‌شد. شرایط عینی اما این اجازه را به ما نمی‌دهد. امروز، هر کدام از دوستان سابق، اتوریته و نظرگاه خاص خودشان را دارند. در بخش سینما، آقای انتظامی و نصیریان از حضور و همکاری با جوان‌ها نمی‌هراسند. نمی‌دانم چرا موسیقیدانان ما، این کار را انجام نمی‌دهند؟

■ نمی‌دانم چرا موسیقیدان‌های حرفه‌ای ما در جشنواره موسیقی فجر شرکت نمی‌کنند. لابد دلایل خاص خودشان را دارند. اما این ضعف ماست نمی‌توانیم هماهنگی‌مان با هم را نشان دهیم. سینماگران در عرض ده روز فستیوال فیلم فجر، سینمای ایران را مطرح کرده‌اند اما در موسیقی این اتفاق نیفتاده. شاید با ورود من به عنوان یک حرفه‌ای موسیقی، دیگر دوستان هم در سال‌های آینده، به جشنواره بیایند. آرزویم این است که موسیقیدان‌های حرفه‌ای با آثار جدیدشان در جشنواره موسیقی حاضر شوند.

■ قصد دارم با میدان دادن به جوان‌ها، آن‌ها را به جامعه موسیقی معرفی کنم. اگر من موفقم، باید کمک کنم تا دیگران هم موفق شوند. توفیق، باعث رفع کمبودهاست. معرفی آقای شهرام ناظری با کارهای من بود. ایشان، پنج سال فقط کارهای من را می‌خواند. آقای گلریز هم همین طور. آقای رضوی سروستانی، سروش ایزدی هم همین‌طور. و یک مقداری از کارهای آقای شجریان با من معرفی شدند.

■ وقتی درباره همکاران من، لغت بزرگان را استفاده می کنید، تکلیف روشن است. آدم بزرگ، خودش، تکلیف خودش را روشن می‌کند. بچه‌ها را باید تحت قیمومیت گرفت. من که بزرگ نیستم. کوچک ملت ایران و کوچک‌ترین موسیقیدانان این کشورم. باید از بزرگان بپرسید که چگونه می‌توانند با هم کار مشترک انجام دهند.

■ ما تهیه‌کننده موسیقی نداریم. قبلاً تهیه‌کننده، مدیر تولید موسیقی بود. تهیه‌کننده باید برای اجرای یک کنسرت یا آلبوم، سرمایه‌گذاری کند. مثلاً با من و شجریان صحبت و راهی برای همکاری فراهم کند. تا حالا کسی نیامده. از دور می گویند اما عملی نمی‌شود. باید بر سر مسائل مالی و فرهنگی به توافق رسید. سر مسائل مالی می شود کوتاه آمد، سر مسائل فرهنگی و معنوی هم می‌توان کنار آمد.

■ بله، من گفتم تا دو سال آینده، موسیقی ایران متحول می‌شود. اما من در همه داستان‌ها نیستم. مثلاً آقای ایمانی خوشخو که مدیر هنری وزارت ارشاد است، می‌گوید فعالیت‌های من تا امروز تأثیرگذار بوده و باعث شده دیگران فعال‌تر شوند.

■ فعالیت‌های من، در ساخته‌های همکاران هم تأثیرگذار بوده. قبل از کنسرت ما، آقای شجریان، با دو سه نفر کنسرت می‌داد و خیلی‌ها از این مسأله ناراضی بودند. بعد از کنسرت ما اما ایشان سیزده نفر نوزانده را آورد روی صحنه و مثل ما از جوانان اعلام حمایت کرد. ایشان قبلاً هم می‌توانست این کار را بکند. البته دلایلی داشته که نتوانسته. حضور سیزده نوزانده، درآمد مالی سرپرست گروه را پایین می‌آورد. کنسرت آقای مشکاتیان با این تعداد نوازنده هم همین طور. این‌ها تأثیرات حضور من در جامعه موسیقی بوده.

■ «چشمه نوش» را در عرض یک هفته با آقای شجریان ساختیم و اجرا کردیم. در فرانسه به هتل رفتیم و با هم زندگی کردیم. من می‌توانستم به منزل آشنایانم بروم اما ترجیح دادم به هتل بروم. آقای شجریان را محمدرضا صدا می‌زنم. می‌گفتم «محمدرضا این‌جا را این طوری بخوانی عالی‌تر می‌شود. او هم به من می‌گفت این‌جا را این طوری بزن. تبادل نظر می‌کردیم. زبان همدیگر را هم در ردیف و موسیقی ایران می‌شناسیم. بدون طراحی آن‌چنانی و در عرض یک هفته، چشمه نوش را آماده و اجرا کردیم. می‌گفتم محمدرضا، فرود این‌جا را تغییر بدهیم. قبلاً در راست پنج‌گاه، این‌طوری فرود آمده‌ای. بهتر است این طوری فرود بیایی در ردیف میرزا عبدالله هم هست و کار بسیار جدیدی است. گوشه راست قدیم را پیشنهاد و اجرا کردیم. در چشمه نوش، سه چهار حادثه نو اتفاق افتاده.

■ در اصفهان آخر، شجریان صدا را آن چنان رها کرد که سالن به لرزه درآمد. اگر بگویم شجریان برابر با قدرت سوز صدای طاهرزاده کار کرد اغراق نکرده‌ام. من هم به حالی رسیدم که به شیوه درویش خان ساز زدم.

■ خود من حاضر نیستم هر روز موسیقی سنتی ایرانی گوش کنم. من هم موسیقی کلاسیک گوش می‌کنم، هم موسیقی سمفونیک و هم موسیقی پاپ. با موسیقی پاپ اصلاً مخالف نیستم. اما از حاکمیت جمهوری اسلامی عاجزانه تقاضا می‌کنم برای فرهنگ کلی موسیقایی ایران، استراتژی تعیین شده داشته باشند. سهم موسیقی سمفونیک کلاسیک، سنتی و پاپ را مشخص کنند. 90 درصد پاپ نباشد و 10 درصد سنتی. 90 درصد سنتی و 10 درصد پاپ هم غلط است. زمانی بود که همه موسیقی فقط تار و سه‌تار بود.

■ فرهاد مهراد با مادرش آمده بود به منزل ما. می‌گفت آمدم تو را ببینم که این آهنگ‌ها را ساخته‌ای. منظورش چاووش‌ها بود. اصلاً انتظار نداشتم او را مقابل در منزلم ببینم. بسیار اهل ادبیات بود، هم خودش و هم مادرش بسیار انسان‌های فرهیخته و بافرهنگی بودند. موسیقی ایرانی را بسیار خوب می‌شناخت. آرشیو بی‌نظیری هم داشت. او هم تعجب کرد که من موسیقی پاپ خوب را می‌شنوم.

■ من کارهای آقای محمد نوری را گوش می‌کنم که آن‌گونه تحریرهای ویژه خود را دارد و عالی می‌خواند. همچنین کارهای آقای اصفهانی و خواجه امیری را که صداهای بسیار خوبی دارند، گوش می‌کنم. من همه را گوش می‌کنم. باید هم گوش کنم. نمی‌شود که فقط ردیف میرزا عبدالله گوش کرد.
منبع: 
خبر آنلاین
تاریخ انتشار : شنبه 9 آذر 1387 - 00:00

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود ناظری پنج سال فقط کارهای من را می خواند | موسیقی ما