برنامه یاد بعضی نفرات
 
سامورایی های بی ارباب!
گزارشی از جدال بین خواننده های مجاز و غیر مجاز؛
سامورایی های بی ارباب!
موسیقی ما- رسول ترابی: از همه لحاظ در دنیا جزء متفاوت‌ترین‌ها هستیم. البته از آن لحاظ. این اتفاق فقط در بازار موسیقی پاپ این سرزمین صدق می‌كند. آشفته‌بازار موسیقی این روزها در كنار عدم‌رونق اقتصادی‌اش شاهد جنگ و جدال مجازها با غیرمجازهاست؛ جنگ و جدالی كه مضحك وخنده‌دار به نظر می‌رسد. خوانندگان مجاز برای اینكه فراموش نشوند و از قافله عقب نمانند گاهی لایی می‌كشند و به جبهه غیرمجازها پاتك می‌زنند تا از حافظه كوتاه‌مدت مردم فراموش نشوند. خواننده‌های غیرمجاز هم با وجود جایگاهی كه دارند در تقلای رسیدن به جمع خواننده‌های مجاز هستند تا حضورشان را در بین آنها جشن بگیرند. رسیدنی كه سابقه نشان داده اكثرا با عدم‌‌اقبال آنچنانی مخاطبان و منتقدان موسیقی روبه‌رو شده است و آنها نتوانسته‌اند روزهای خوش و معروف گذشته‌شان را تكرار كنند. این دست اتفاقات فقط در این سرزمین قابل كشف و پیدا كردن هستند. در این گزارش دو خواننده چهره و دو شركت موسیقی در این‌باره اظهارنظر كرده‌اند.

خواننده رضا صادقی؛ اولین سامورایی
او شاید مطرح‌ترین چهره غیرمجاز و به تعبیر خودش بدون مجوز موسیقی پاپیولار بود كه برای اولین‌بار به جبهه خوانندگان مجاز پیوست. او درست در زمانی این كار را انجام داد كه خوانندگانی كه به دو دلیل خواسته یا ناخواسته بدون مجوز فعالیت می‌كردند، روزبه‌روز در مقابل خوانندگان مجاز قوی‌تر می‌شدند. حضور او در سمت خوانندگان مجاز رویه‌ای شد كه سایر خوانندگان مطرح غیرمجاز آرام‌آرام و شاید حساب شده به جبهه خوانندگان مجاز هدایت شوند تا موسیقی غیرمجاز از بابت حضور چهره‌هایش در جبهه مخالف لطمه ببیند و تضعیف شود.

می‌گویند با مجاز شدن خواننده‌های غیرمجاز، مخاطبان‌شان ریزش می‌كنند، قبول داری؟
درباره خودم چنین موضوعی را حس نكرده‌ام شاید هم در اجتماع چنین اتفاقی افتاده باشد ولی من متوجه نشده باشم. اما این موضوع به نظرم درباره چهره‌های زیادی اتفاق افتاده است. دلایلش هم كاملا موجه و منطقی است. یكی از آن دلایل به این برمی‌گردد كه بعضی از دوستان می‌‌خواهند فضای ترانه‌های مجازشان را تغییر بدهند. این به نظرم اشتباه است. اگر در كارهای ما و بین كارهای مجاز و غیرمجازمان یك نوع فضا، نگاه، كلام و تفكر را دنبال كنیم، آن موقع هیچ نوع خلأیی به وجود نمی‌آید. اما اگر بخواهیم تغییرات را بدون هیچ تفكر و حساب كتابی انجام بدهیم نتیجه‌اش این می‌شود كه در روزهایی كه كار غیرمجاز انجام می‌‌دادیم، بهتر و بیشتر به موسیقی‌، مخاطب و فكر و نگاهمان اعتقاد داشته‌ایم و الان بیشتر به‌آن شماره مجوز اهمیت داده‌ایم، این می‌شود شكست. من احساس می‌كنم شاید به صورت ناخودآگاه این تغییرات و ریزش مخاطب درباره خودم و گاهی برخی دوستان صدق می‌كند. در هر صورت حرف خلاف واقعی نیست.

رضا صادقی، صادقانه بگوید به خاطر مجوز گرفتن خودسانسوری كرده است؟
فكر نمی‌كنم. وقتی برمی‌گردم و كارهایی مثل وایسا دنیا، خدارو می‌خوام، ممنونم و... را گوش می‌كنم به این نتیجه می‌رسم كه نه، خودسانسوری نكرده‌ام. زمانی كه بدون مجوز بودم كارهایی مثل «هر جا برم»، را خواندم و وقتی مجاز شدم «ممنونم اجازه دادی با تو زندگی كنم» را خواندم، می‌خواهم بگویم تغییر نكرده‌ام. اگر خواننده‌ای مجاز شد و مخاطبانش ریزش كرد باید ببیند در مقایسه با زمانی كه غیرمجاز بوده و مردم پذیرای كلام و موسیقی‌اش بوده‌اند، چه چیزی برای آنها كم گذاشته است. اگر در كلام، صدا، تفكر، موسیقی یا هر چیز دیگری كم گذاشته باید ریشه و علت‌یابی كند كه چرا این كار را كرده و به توقعات مردم از خودش عمل نكرده است.

خودت فكر می‌كنی در مقایسه با گذشته چه چیزی برای مردم كم گذاشته‌ای؟
خیلی به این موضوع فكر می‌كنم. به شخصه فكر می‌كنم چیزی كم نگذاشته‌‌ام. الان دو سالی می‌شود كه آلبومی از من منتشر نشده است. فقط به خاطر اینكه خواسته‌ام فضاهای جدید را ببینم و تفكرات خودم را جمع كنم و دوباره درباره‌شان برای یك كار بهتر فكر كنم و به نتیجه برسم. نخواسته‌ام كار سرسری انجام بدهم وگرنه آدم می‌تواند هر سه ماه یك‌بار آلبوم بدهد. نتیجه مهم‌تر از آلبوم دادن است. من می‌خواستم مردم در این دو سال به صدا و موسیقی‌ام گاهی برگردند. یعنی خواسته‌‌ام موسیقی‌ام ارزش دوباره شنیدن را داشته باشد.

اینها بحث فنی است. از لحاظ روانی این مجاز یا غیرمجاز بودن چه تاثیری در انتخاب مردم می‌گذارد؟
دوست دارم از این زاویه به این موضوع نگاه كنم كه مردم به «زاویه و نگاه نو» توجه بیشتری نشان می‌دهند تا فضای مجاز و غیرمجاز. مردم با تفكر نو كار دارند. این تفكر نو را می‌شود گاهی «كار تا به امروز انجام نشده ولی جا افتاده» معنی كرد. كار «من برات بیس می‌زنم» جزء كارهایی بود كه تا امروز انجام نشده بود ولی جالب بود اما وقار نداشت. خیلی از كارهای غیرمجاز هم هستند كه فضاهای جدید و خیلی خوب و خوشگلی دارند، موقر هم هستند و بین عامه مردم تا مدت‌ها جا باز می‌كنند. خلاصه این بحث این است كه اگر رضا صادقی یا هركس دیگری از روز اول خط سیر همیشگی و تفكر داشته باشد به مشكل برنمی‌خورد.

این خط سیر همیشگی همان یكنواختی و تكرار می‌شود كه الان خیلی از خواننده‌ها با آن درگیرند.
متاسفانه بله. اما من نوعی باید اینقدر بدانم و حواسم جمع باشد كه خودم را محدود و محصور نكنم. من كارم را عوض نمی‌كنم بلكه به آن بها می‌دهم. به قول دوستان در آلبوم‌هایم همیشه چند حركت انتحاری انجام داده‌ام و جواب خوبی هم از آنها گرفته‌‌ام. ولی خط ملودی و تفكرم را با این حركات انتحاری عوض نكرده‌ام، سعی كرده‌ام روزبه‌روز بهتر بشوم. من نباید موج‌سواری بكنم و اگر امروز رپ یا راك و... مد است بیایم سبك كاری‌ام را عوض كنم. دلیل این ریزش مخاطبان و عدم‌استقبالی كه گفتی اكثرا همین موضوع است. مردم اگر ببینند كه هنرمندشان همان نگاه موفق روز اول را دارد و روزبه‌روز هم بهتر می‌شود و به جمله قبلی‌اش، كلمه‌های بهتری اضافه می‌كند، هیچ‌وقت نمی‌گویند این هم مجاز شد بی‌خیالش شویم. اگر بدون تفكر عوض بشویم، كارمان تمام است.

شركت فرهنگی، هنری: صدرالدین حسین‌خانی؛ بدون فرمول
بازار و اقتصاد موسیقی روزهای خوبی را پشت‌سر نمی‌گذارد. رونق بازار در مقایسه با سال‌های اولیه شكل‌گیری و رسمی شدن مجدد موسیقی پاپ، بیشتر شبیه به آشفته‌بازاری است كه ماندن در آن هیچ توجیه منطقی ندارد. صدرالدین حسین‌خانی، مدیر یكی از معدود شركت‌های باقیمانده و موفق موسیقی است. شركت او یكی از دو شركت پركار و موفق در عرصه تهیه، تولید و تكثیر آلبوم‌‌های صوتی و تصویری موسیقی است. آلبوم‌هایی كه خوانندگان غیرمجاز كه مجاز می‌شوند جزیی از تولیدات و تفكرات شركتش هستند.

جایگاه خوانندگان غیرمجازی را كه مجاز می‌شوند چطور می‌بینید؟

یك جواب كلی و یك فرمول همیشگی نمی‌توان برای این موضوع تعریف كرد. اینطور نیست كه چون این خواننده‌ها جایگاه اكثرا موفقی در بین مردم دارند، همین موفق بودن را بعد از مجاز شدن ادامه بدهند. البته یكسری خواننده‌ها هم هستند كه وقتی به صف مجازها هم می‌پیوندند، باز هم مخاطبان همیشگی‌شان را دارند و اینطور نیست كه مخاطبان‌شان ریزش كند. چون تفكر و سبك كاری‌شان ثابت و روی اصول است.

مثال می‌زنید؟
چون با رضا صادقی مستقیم كار كرده‌ام فردی بهتر از او را نمی‌توانم مثال بزنم. البته محسن چاوشی هم چنین وضعیتی دارد. اما درباره او این قضیه كمی فرق می‌كند. او تغییرات زیادی را در كارهایش داشته كه باعث شده تعدادی از مخاطبانش را از دست بدهد. هنوز دلیل این همه تغییر را متوجه نشده‌ام. مسلما برای خودش دلایلی دارد كه باعث شده یك‌باره صدا و سبك و لحن خواندن و تنظیم‌هایش را تغییر بدهد. اعتقاد دارم این همه تغییرات، یك دفعه‌ای برای یك خواننده جزء عوامل، بازدارنده است. به نظرم او نتوانسته انتظاراتی را كه از او می‌رفت برآورده كند. حتی شاید یك لطمه بزرگ هم به جایگاهش زده باشد.

از لحاظ عاطفی و روانشناسی موضوع،‌ فكر نمی‌كنید مردم به خواننده‌‌هایی كه مجاز می‌شوند، كمتر تمایل پیدا می‌كنند؟
اصلا اینطور فكر نمی‌كنم. در ظاهر اینطور به نظر نمی‌رسد، اما واقعیت به نظر من چیز دیگری است. مردم ما بین مجاز و غیرمجاز سردرگم هستند. حتی فرق مجاز و غیرمجاز را نمی‌دانند. رسانه‌ای برای معرفی كارهای مجاز نیست. من دیده‌ام خانواده‌ها اجازه گوش كردن و حتی خرید آلبوم‌های مجاز را به فرزندان‌شان نداده‌اند. چون فكر كردند آلبوم‌های غیرمجاز هستند. این موضوع از نبود آگاهی و شناخت بین كارهای مجاز و غیرمجاز است كه اینطور خودش را نشان می‌دهد. بسیاری از كارهای مجاز تا تولید و تكثیر می‌شوند به جای اینكه به صورت نسخه اصلی و اوریجینال به فروش برسند، بین كارهای مجاز و غیرمجاز و در سی‌دی‌های فله‌ای پخش می‌شوند و این موضوع باعث می‌شود كه از كار مجاز حمایت نشود. مشكلات ما برای معرفی كارهای مجاز یكی، دو تا نیست.

در بین خواننده‌های غیرمجازی كه می‌خواستند مجاز بشوند خواننده‌هایی را دیده‌اید كه به خاطر مجاز شدن خودسانسوری بكنند؟
مطمئن باش كه این اتفاق می‌افتد. آن هم به صورت صددرصد. زمانی كه این خواننده‌‌ها غیرمجاز بودند نظارتی روی كارشان نبوده و هرچه می‌خواستند، می‌‌خواندند و كسی هم كاری به كارشان نداشت. ولی وقتی می‌خواهند وارد یك فضای مجاز بشوند به دلیل نظارت و... نمی‌توانند هر چیزی را كه می‌خواهند بخوانند.

این خودسانسوری كه گفتید به كارشان لطمه نمی‌زند؟
نه. البته بستگی به فردی كه این كار را می‌كند دارد. اگر كسی كارش را بلد باشد و جوهره كار را داشته باشد و از لحاظ موسیقی و سواد و جامعه‌ و مخاطب‌شناسی پر باشد و بتواند كارش را مدیریت كند، هیچ لطمه‌ای از لحاظ مجاز شدن نمی‌خورد. این موضوع را دیده‌ام كه با این اعتماد‌به‌نفس می‌گویم.

خواننده: محسن چاوشی؛ آخرین سامورایی
او آخرین برگ‌برنده و شاید آخرین سامورایی موسیقی زیرزمینی است كه رو شده و به دسته خوانندگان مجاز پیوسته است. محسن چاوشی بیشترین نگاه‌ها را طی چند سال اخیر موسیقی پاپ به سمت خودش جلب كرده است. خواننده‌ای كه با وجود نداشتن مجوز و بدون تبلیغات و فروش كارهایش توانست ركورد شنیده شدن را در رقابت با سایر خوانندگان مجاز و غیرمجاز به خودش اختصاص بدهد. او این روزها مجاز شده و آلبومش بیشترین انتظارات را برای رونق‌بخشی دوباره بازار به وجود آورده است. او و آلبومش مسوولیت سنگینی را برای حفظ و ارتقای جایگاه گذشته‌شان و آشتی مخاطبان با بازار موسیقی بر دوش دارند.

محسن چاوشی امروز با یكی، دو سال قبل چه تغییری كرده؟
هیچ تغییری نكرده‌‌ام. قرار بوده تغییر كنم؟!

با مجوزدار شدنت هیچ فرقی نكرده‌ای؟ هیچ اتفاقی در شعر، موسیقی و شخصیتت به وجود نیامده است؟
منظورت این است كه چون مجوز گرفته‌ام، خودم را سانسور كرده‌ام؟

شاید.
اصلا چنین اتفاقی نیفتاده است. اصلا به این موضوع حتی فكر هم نكرده‌‌ام. دلیلی نداشت كه بخواهم خودسانسوری كنم. خودسانسوری كار افرادی است كه به خودشان، موسیقی و تفكرشان شك دارند.

وقتی آلبوم بنیامین آمد، ركورد بازار شكسته شد، فكر می‌كنی با آمدن آلبوم تو این ركورد چقدر می‌شكند؟
نمی‌دانم. سلیقه همه مردم شبیه به هم نیست كه بگویم چون من از كار خودم خوشم می‌آید پس مردم هم مطمئنا از آن خوششان خواهد آمد. اما می‌‌دانم كه چه چیزی بخوانم كه مردم خوششان بیاید. سلیقه مردم هم دستم است.

تو آخرین برگ برنده و آخرین سامورایی موسیقی زیرزمینی بودی كه خرج شد. فكر نمی‌كنی این مجوزدار شدن به محبوبیتت لطمه بزند؟
فكر نمی‌كنم. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟

سابقه نشان داده، مخاطبان خواننده‌های زیرزمینی بعد از مجوزدار شدن ریزش می‌كنند.
اگر هم چنین باشد این موضوع درباره من فرق می‌كند.

از كجا اینقدر مطمئنی؟
از خیلی جاها. من با گذشته‌ام هیچ فرقی نكرده‌ام. به این مطمئنم. حتی یك شعر و ترانه‌ام به همراه موسیقی‌ام ممیزی نخورده است. اصلا با همین شرط كارم را به شركت و ممیزی دادم. شعر و ترانه‌‌هایم بهتر و قوی‌تر از گذشته شده‌اند. بار موسیقی‌ام هم بالا رفته است. مخاطبم را بهتر شناخته‌‌ام. از همه اینها مهم‌تر همان محسن چاوشی قدیم‌ام. با همان حس و جسارت.

شركت فرهنگی، هنری: غلامعلی علمشاهی؛ یك اشتباه محض
او مدیر یكی از دو شركت‌ پرقدرت موسیقی در این روزهاست. شركت آنها تا به امروز ركورددار مجوز گرفتن برای خواننده‌های غیرمجاز است. خواننده‌هایی كه هر كدام‌شان جزء قطب‌ها و چهره‌های شاخص موسیقی زیرزمینی بوده‌اند. غلامعلی علمشاهی سال‌هاست كه با بالا و پایین‌های بازار و رونق اقتصادی ساخته و تحمل‌شان كرده است. او حتی حضور چهره‌های مطرح زیرزمینی را در بازار و بین خوانندگان مجاز دلیلی محكم برای رونق گرفتن دوباره بازار نمی‌داند. شاید چكیده این حرف از نبود جایگاه سابق خوانندگان غیرمجاز در بین مجازها خبر دهد. چكیده‌ای كه او به آن اعتقاد دارد. اما آن را معلول دلایل خاصی می‌داند.

بین صحبت‌هایتان اینطور حس كردم كه جزء افرادی هستید كه فكر می‌كنید خوانندگان غیرمجاز با مجاز شدن جایگاه‌شان را تا حدودی از دست می‌دهند.
صددرصد نمی‌شود گفت بله یا نه ولی فكر می‌كنم اینطور باشد. خواننده‌‌هایی كه زیرزمینی بودند به دلیل نبود فیلترها و نهاد نظارتی و عدم‌كارشناسی كارهایشان كارهایی را اجرا كرده‌اند كه بین مردم جا باز كرده است. این افراد وقتی كه مجاز می‌شوند مجبورند موازین ارشاد را رعایت كنند و خط قرمزها را در نظر بگیرند. این موضوع حتما روی مخاطبان‌شان تاثیر می‌گذارد. من نمی‌گویم ریزش می‌كنند ولی وقتی خواننده‌ای زیرزمینی می‌خواند و در آن سبك جا می‌افتد، زمانی كه می‌خواهد مجاز شود مجبور می‌شود یكسری كارهای خاص بخواند، كارهایی كه شاید به مذاق مخاطبان جوان و نوجوانش خوش نیاید. با این كار و این تیپ كارها هیبت این خوانندگان شكسته می‌شود.

كار كردن با خوانندگان زیرزمینی چه تفاوتی را با خواننده‌هایی كه از اول می‌خواهند مجاز كار كنند دارد.
شهرتی كه اكثر خوانندگان زیرزمینی دارند، باعث می‌شود اكثرشان تغییر خصوصیت اخلاقی بدهند. این موضوع مهم‌تر از موسیقی‌شان است. چون روی موسیقی‌شان هم حتما تاثیر می‌گذارد. ما پیشنهادهای بسیاری را برای كار با خواننده‌های زیرزمینی داشته‌ایم ولی چون شخصیت و اخلاق و منش‌شان قابل تحمل نبوده و نخواسته‌ و نتوانسته‌ایم با آنها كار كنیم خیلی‌ها هم بوده‌اند كه این قضیه درباره‌شان برعكس بوده و منجر به همكاری‌های تقریبا خوبی شده است.

به عنوان یك شركت زمانی كه یك خواننده می‌خواهد مجاز كار كند از لحاظ تفاوت بین فعالیت در سبك مجاز و غیرمجاز او را توجیه می‌كنید؟

تمامی این خواننده‌ها نیاز به توجیه و راهنمایی و سیاستگذاری دارند. ما علاوه بر سبك و سیاق موسیقی و وضعیت و سلیقه مخاطبان و بازار حتی در مورد رفتار و پوشش‌شان هم به آنها نظر می‌دهیم. وقتی یك خواننده در سبد یك شركت فرهنگی، هنری قرار می‌گیرد باید با گذشته‌اش فرق كند. او نمی‌تواند با هر تیپ و شخصیتی كه دوست داشت كار كند. تمام اینها در موفق شدن یا نشدن یك خواننده غیرمجازی كه می‌خواهد مجاز باشد تاثیر می‌گذارد.

این روند تدریجی مجاز شدن خواننده‌های غیرمجاز یك برنامه هدفدار از سمت ارشاد برای تضعیف جبهه غیرمجازها یا حتی خود خواننده‌ها نیست؟
تعداد خواننده‌های غیرمجاز كم نیست ولی با این روش بسیاری از آنها تخریب شده‌‌اند. به قول معروف گل‌شان مجوز گرفته‌اند و الان خواننده‌‌هایی با درجه و LEVEL پایین مانده‌اند كه تبحر و شهرتی در آهنگسازی و خوانندگی ندارند. برگردم به همان صحبت اول‌مان وقتی كارها از فیلتر نهاد نظارتی و ارزشیابی رد می‌شوند و شعر و ملودی و تنظیم و حتی خواندن كارشناسی می‌شود، خود به خود هیبت این خواننده‌ها شكسته می‌شود.

آن ركوردهای فروشی كه فكر كردید برای كدامیك از خوانندگان‌تان به دست آمد؟
تقریبا هیچ‌كدام انتظاراتمان را برآورده نكرد. البته همه تقصیر هم متوجه خواننده‌ها و مجاز و غیرمجاز بودن‌شان نیست. كارهای زیرزمینی تعدادشان خیلی زیاد شده است و بیشتر به گوش‌ مخاطبان و مردم می‌رسند. نتیجه اینكه ذهن مخاطبان را به آن سمت و حال و هوا سوق داده‌اند. در شرایط فعلی هم با این وضعیت انجام كارهای مجاز اشتباه محض است.
منبع: 
کارگزاران
تاریخ انتشار : پنجشنبه 23 آبان 1387 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:33

farzad kuuuuuuuuuuuuuu??????????????

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود سامورایی های بی ارباب! | موسیقی ما