برنامه یاد بعضی نفرات
 
 پرونده سازی برای «صــراحـی» و «بـم‌سـاز»
درباره سازهای جدید ساخته شجریان؛
پرونده سازی برای «صــراحـی» و «بـم‌سـاز»

کنسرت اخیر «استاد محمدرضا شجریان» و گروه نوپای «شـهـنـاز» معرف دو ساز جدید؛ ساخته‌ی دست محمدرضا شجریان بود.
بی شک در چند روز اخیر پیرامون «صـُـراحـی» و «بـم‌سـاز» زیاد شنیده اید. معرفی این دو ساز با واکنش‌های متفاوتی از سوی اهالی موسیقی همراه بود. گروهی این دوساز را برای ارکسترهای ایرانی مفید و قابل دانسته و برخی به نقد سونوریته و کلا اساس این دوساز پرداختند.

// محمدرضا شجریان در روز پایانی جشن خانه‌ی موسیقی، به عنوان سازنده این دو ساز ابتکاری توضیحاتی ارائه کرد:

ما همه عاشق صدا هستیم و صدای خوش همیشه با ما بوده است من این صداهای خوش را از کودکی در جلسه هایی که با پدرم داشتم شنیده و لذت برده ام ؛ در آن زمان به دلیل اعتقاد پدرم ما رادیو نداشتیم و من نزد دایی خودم که دستی هم به تار داشت می رفتم و دزدکی صدای تار را می شنیدم و یا از رادیو برنامه گلها را می شنیدم .
آشنایی من با ساز سنتور به سال 39 باز می گردد که من در آن زمان تازه معلم شده بودم ،یکی از دوستانم یک سنتورمشقی بد صدا داشت ؛ بعد از یک سال یک سنتور ساختم که صدا بدی نداشت اما از آن زمان به بعد همواره به صدای یهتر از این سازفکر می کردم چراکه معتقدم صدای سنتور قابلیت بم بودن را دارد و این درحالی است که در سنتورهای معمولی تنها قسمت میانی آن صدای بم دارد به همین دلیل من به دنبال صدای بم سنتور بودم. 
بعد از مدتی حدود 15 سازساختم اما به نتیجه مطلوب نمی رسیدم و از 25 سال پیش سیم های مختلف را برروی این ساز تجربه می کردم و خوشبختانه طی سالها تجربه به این نتیجه رسیدم که می توان به صدای یکدست و بم از ساز سنتور رسید و در سفرهای مختلفی که به نقاط مختلف دنیا از جمله آمریکا داشتم سیم های مختلفی را که به درد سنتور بخورد را امتحان می کردم تا اینکه فروردین امسال طرح این ساز را زدم و نام "بم ساز" را بر آن گذاشتم.

سالهای زیادی بود که جای خالی سازهای زهی بم خوان را که رنگ صدای آن درردیف سازهای ایرانی باشد را در ارکسترها و گروههای ایرانی حس می کردم چون با خودم می گفتم که ساز زهی کمانچه و قیژک که هست ؛ ما به سازی نیاز داریم که یک کمی رنگ صدای آن با این دو ساز متفاوت باشد اما در عین حال رنگ صدای سازهای ایرانی را نیز داشته باشد؛ به این معنا که اگر فکر کنیم ویولن صدای صاف و بی رنگی داشته باشد کمانچه یک رنگ پایین تر از ویولن دارد و قیژک رنگ تیره تری دارد و صراحی رنگش تیره تر است ولی مابین کمانچه و ویولن قرار می گیرد.
صدادهی این ساز نزدیک به صدای سازهای خراسان است که در چهار منطقه صوتی سوپرانو، آلتو،باس و کنترباس قابل عرضه است ؛ ویژگی ارزنده "صراحی" نسبت به سازهای هم خانواده این ساز امکان تعویض محفظه پوست و چوب آن به صورت یک طبلای کوچک است که همین مسئله رنگ آمیزی خاص و متفاوتی را از جهت صدادهی به این ساز می دهد و اغلب نوازنده های کمانچه ، قیژک، ویولن و یولنسل به راحتی می توانند این ساز به صدا درآورند.

    
// شجریان همچنین در مصاحبه‌ای مفصل با روزنامه‌ی اعتماد، در مورد این دور ساز سخن گفت. [ لینک مصاحبه در وب سایت شجریانی‌ها + ]

// سینا جهان‌آبادی نوازنده‌ی کمانچه و از اعضای گروه شهناز یکی از نوازندگان صراحی در کنسرت های اخیر شجریان بود. او در مورد صراحی می گوید:

وسعت صدای این ساز از لحاظ هارمونی خیلی شفاف است و صدادهی آن به ارکسترهای ایرانی رنگ جدیدی می دهد، روی این ساز پوستی طراحی شده که زیر خرک قرار گرفته و حالت گلدانی شکل دارد که خیلی سریع و در کمتر از دو دقیقه این پوست عوض می شود که با تعویض پوست در رنگ و صدای این ساز تغییراتی نیز ایجاد خواهد شد و این درحالی است که هیچ یک از سازهای ایرانی چنین حالتی را ندارند یعنی همان رنگی را که از آغاز دارند همان هم ثابت می ماند؛ ولی تغییر رنگ "صراحی" درسازبندی ارکستر و همچنین تک نوازی نقش بسزایی دارد و حتی خود استاد نظرشان این است که این ساز در ارکسترهای زهی مانند ارکستر مجلسی هم می تواند به کار گرفته شود.  
از جهت صدادهی با سازی مثل کمانچه خیلی متفاوت است نوع دسته این ساز مانند ویولن آلتو است اما دسته ساز کمانچه گرد است از نظر ظاهری هم"صراحی" کاسه بزرگ تری نسبت به کمانچه دارد و نوع خرک و سیم گیر آن هم مانند ویلون طراحی شده است. 
در گروه شهناز سازهایی مثل کمانچه ، قیچک آلتو و قیچک باس داریم و زمانی که این ساز به این مجموعه اضافه شد رنگ سازهای کششی ما تغییرات بسیاری کرد و رنگ زیبایی به این مجموعه اضافه شد و صدای خاصی دارد صدایی که تا کنون وجود نداشته و صدایی کاملا جدید است و رنگ آمیزی خوبی به این ارکستر داده است .
"صراحی" سازی است که توسط استاد شجریان طراحی و ساخته شده است و با توجه به شناختی که اهالی موسیقی و مردم از این استاد آواز دارند به نظرمی رسد که با این ساز حرفی برای گفتن دارند و باید به مرور زمان به ماهیت وجودی "صراحی" پی ببریم بنابراین من فکر می کنم این ساز جای خودش را در میان مخاطب باز خواهد کرد؛ با توجه به این نکته که پیش بینی استاد این است که ارکسترهایی در این زمینه راه اندازی کنند و در آینده به اهدافی که می خواهند برسند گمان می کنم جای خوبی بین نوازنده ها باز خواهد کرد.

// صحبت های سازندگان ساز نیز در این باره حائز اهمیت است. محمود فرهمند؛ سازگر، درباره ی سازهای ابداعی شجریان می‌گوید:

صدای "بم ساز" در ارکسترهای ایرانی کاربردی ندارد و به نظرمن تنها برای موسیقی متن فیلم و یا تئاتری که نیاز به موسیقی شبیه موسیقی هند دارد به کار می آید درواقع نوازنده با این ساز قطعه ای را در چهارگاه می زد و به صرف اینکه این قطعه در چهارگاه نواخته می شود نمی توان گفت که موسیقی ایرانی می زند چراکه با هرسازغیر ایرانی مثل پیانو هم می توان قطعه ای را در چهارگاه اجرا کرد و به نظرمن این مسئله از دید تخصصی قابل قبول نیست.
استاد شجریان در صحبت های خود نقش پوست در صدادهی را موثر دانست در صورتی که اگر به معنای واقعی ساز مطرح نباشد باید دنبال پوست خوب بگردیم و روی هر شیئی پوست بکشیم و بگوییم که این ساز است؛ البته نقش ساز را به کلی رد نمی کنم اما پوست تنها عامل صدادهی یک ساز نیست.
صدای این ساز هیچ هماهنگی با صدای بم ، باس و سوپرانو نداشت و بیشتر شبیه چند ساز مثل طبلا و سازهای هندی بود که به هم متصل شده بود و سازی نبود که در ارکسترهای ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.

 

// رامین جزایری، یکی از سازگران شناخته شده و از اعضای کانون سازگران در مورد این سازها چنین گفت:

ماندگاری یک ساز در طول زمان مشخص می شود صدای بم در ارکسترهای ایرانی یک نیاز جدی است و افراد بسیاری هم در دوره های مختلف طرح داده و سازهایی هم درست کردند اما ماندگاری یک ساز در طول زمان مشخص می شود. 
نیاز به وجود سازهایی مانند "صراحی" و"بم ساز" در ارکسترهای موسیقی ایرانی از گذشته وجود داشته و افراد مختلفی هم سازهای مختلفی ابداع کرده اند و سیم های مختلف را آزمایش کردند و یا فرم کاسه های ساز را تغییر داده اند اما باید صبوری به خرج داد و نتیجه آن را در طول زمان دید.
میزان خوب و یا بد بودن صدای یک ساز و تغییرات موجود در سازها را موزیسین ها حس می کنند و بعد از آن با مراجعه به ساز سازان با همفکری یکدیگر تغییرات را ایجاد می کنند البته این تغییرات به راحتی صورت نمی گیرد بلکه زمان می برد و باید اتودهای مختلف روی آن زدن شود این روش اصولا در یک پروسه تاریخی تکامل می یابد و یک ساز برای اینکه به تکامل برسد و در میان مردم و موزیسین ها نهادینه شود شاید صد سال زمان ببرد.
بنابراین اینگونه نیست که وقتی یک سازی ساخته شد فکر کنیم که کار به پایان رسیده و آماده عرضه است ، همین سازهای ملی مانند تار و یا سه تار هر 15 سال تغییرات جزئی می کند و این نوازنده ها هستند که به شیوه های مختلف تدریجا تغییرات این ساز ها را جا می اندازند در نتیجه پدیده ای نیست که یک شبه تصمیم به ساخت آن گرفته شده باشد و بعد هم در ارکسترها مورد استفاده قرار گیرد.


// و اما آخرین واکنش و اظهارنظر در این مورد، مقاله «سجاد پورقناد» نوازنده‌ی تار و سه‌تار و سردبیر مجله موسیقایی «گفتگوی هارمونیک» بود. پورقناد در این مقاله با بیانی صریح و به دور از تعارفات معمول به نقد این دو ساز پرداخت. گفته های پورقناد حاوی نکات جالبی پیرامون حرفه‌ و عمل سازگری است:

قصد ندارم به مقدس نمایی سازگري و ناامید کردن ایده های جدید (و حتی خام) در اين زمینه بپردازم و در واقع شجریان یا هر کس دیگری حق دارند ایده های خود را مطرح کنند؛ در موارد بسیار بسیار استثنایی هم ممکن است کسی که در طراحی صنعتی هم سررشته ای نداشته باشد، طرح جالب توجهی را بدهد که کارایی داشته باشد. ولی آیا سازهای شجریان کارآیی لازم را داشتند؟ اصلا شجریان به دنبال چه صدایی بوده که هیچ سازگری نتوانسته آنرا از سازهای فعلی بگیرد که حال خود او دست به کار شده و چنین سازهایی تولید کرده؟

سازهایی که ابتدایی ترین مشکل سازگری كه عبارت است از حرکت نامتعادل نیروها، در صدایشان نمایان بود با نوازندگی نوازنده سنتور (که بم ساز را نواخت) و نوازنده کمانچه و ویولون (که صراحی را نواخت) به اجرا در آمد.

عجیب اینجاست که نوازنده ای که ویولون نواخته، حاضر به اجرا با این ساز شده است که این اتفاق فقط نتیجه دو عامل می تواند باشد، یک این نوازنده هنگامی که ویولون هم مینوازد قادر به تشخیص عوامل تعادل نیروها در ساز نیست یعنی مثلا اگر پل در ویولون وجود نداشته باشد از صدای ساز متوجه این موضوع نمی شود یا اینکه او متوجه این اشکالات در صراحی میشود ولی به خاطر احترام به جایگاه شجریان یا نام آوری این اجرا حاضر شده سازی معیوب را وارد سیستم موسیقی کشور کند!

چرا شجریان بدون استفاده از دانش این حرفه دست به کار ساخت ساز میشود؟ آیا شجریان برای طراحی این ساز معیارهای سازگری مانند محاسبات حرکت نیروها در ساز که در شاخه فیزیک آکوستیک قرار می گیرد و همچنین فرمول های رنگ ساز که در شاخه شیمی قرار می گیرد و بسیاری محاسبات دیگر سازگری، مربوط به سیم و متریالهای تشکیل دهنده ساز را مطالعه کرده است؟!

بررسی دقیق و علمی این ساز توسط متخصصان این موضوع مجالی دیگر می طلبد که در موضوع این نوشتار نیست و سعی خواهیم کرد در آینده به آن بپردازیم. ولي اين واقعيتي است دردناك كه تقريبا تمام سازگران خوب ايران، به دليل نداشتن علم سازگري، در واقع كپي كارهاي خوب سازهاي "فني" هستند و وقتي سازي جديد را توليد مي كنند، مشخص ميشود كه واقعا داراي چه ميزان دانش در اين زمينه هستند!
[ لینک مطلب در پایگاه گفتگوی هارمونیک + ]

منبع: 
وبلاگ تحریر
تاریخ انتشار : یکشنبه 12 آبان 1387 - 00:00

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود پرونده سازی برای «صــراحـی» و «بـم‌سـاز» | موسیقی ما