متن اهنگ اشکهای من سعید شهروز
اشکای من بند اومده اینبار هم دیر اومدی
میگی که راه ها بسته بود بازم از اون حرفا زدی
هرچی صبوری کردم و هرچی نشستم پای تو
قلبت وفادارم نشد خوشحالی قولای تو
حس من و تو جور نیست این پازل و از نو بچین
اصلا برو از زندگیم چیزی نمیخوام بعد از این
من چی بخوام وقتی که تو هی بی خیالی میکنی
یک عمره از زیر سرم هی شونه خالی میکنی
هر بار بغض من شکست هیشکی کنار من نبود
تو دور بودی و دلت چشم انتظار من نبود
هر بار بغض من شکست تنهایی آرومم نکرد
دستای تو حتی یه بار از بار دردم کم نکرد
حس من و تو جور نیست این پازل و از نو بچین
اصلا برو از زندگیم چیزی نمیخوام بعد از این
متن اهنگ اشکهای من سعید شهروز
اشکای من بند اومده اینبار هم دیر اومدی
میگی که راه ها بسته بود بازم از اون حرفا زدی
هرچی صبوری کردم و هرچی نشستم پای تو
قلبت وفادارم نشد خوشحالی قولای تو
حس من و تو جور نیست این پازل و از نو بچین
اصلا برو از زندگیم چیزی نمیخوام بعد از این
من چی بخوام وقتی که تو هی بی خیالی میکنی
یک عمره از زیر سرم هی شونه خالی میکنی
هر بار بغض من شکست هیشکی کنار من نبود
تو دور بودی و دلت چشم انتظار من نبود
هر بار بغض من شکست تنهایی آرومم نکرد
دستای تو حتی یه بار از بار دردم کم نکرد
حس من و تو جور نیست این پازل و از نو بچین
اصلا برو از زندگیم چیزی نمیخوام بعد از این