پنجشنبه 9 مهر 1394
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا :
کاظم بهمنی
تنظیمکننده:
ضبط:
ارکستر ناسیونال اوکراین
تیتراژ پایانی سریال «در محاصره» به کارگردانی امیر مهدیپور وزیری که داستان زندگی کسانی است که در جریان روزهای سخت حصر آبادان در این شهر ماندند و از آن دفاع کردند.
متن ترانه
از سحر عطر دل انگیز تو پیچیده به شهر
باز دیشب چه کسی خواب تو را دیده به شهر
دیدم از پنجره خانه هوا طوفانیست
بار دیگر نکند بال تو ساییده به شهر
رود اروند خبر داده به کارون که نترس
دلبر ماست گمانم که خرامیده به شهر
مصلحت نیست هوا عطر تو را حفظ کند
شاهدم ابر سیاهیست که باریده به شهر
شاهدم این همه نخلاند که ایمان دارند
هیچ کس مثل تو آن روز نجنگیده به شهر
همچنان هستی و میجنگی خود میدانی
دشمنت دوخته از روی هوس دیده به شهر
مثل طفلی که بچسبد به پدر وقت خطر
شهر چسبیده به تو، خون پاشیده به شهر
باز دیشب چه کسی خواب تو را دیده به شهر
دیدم از پنجره خانه هوا طوفانیست
بار دیگر نکند بال تو ساییده به شهر
رود اروند خبر داده به کارون که نترس
دلبر ماست گمانم که خرامیده به شهر
مصلحت نیست هوا عطر تو را حفظ کند
شاهدم ابر سیاهیست که باریده به شهر
شاهدم این همه نخلاند که ایمان دارند
هیچ کس مثل تو آن روز نجنگیده به شهر
همچنان هستی و میجنگی خود میدانی
دشمنت دوخته از روی هوس دیده به شهر
مثل طفلی که بچسبد به پدر وقت خطر
شهر چسبیده به تو، خون پاشیده به شهر
دیدگاهها
اثر بسیار زیبایی بود. جنس صدا و آهنگ و شعر کاملا با هم هماهنگ بودند و این کار رو بسیار دلنشین کرده بود. ممنون از محمد معتمدی عزیز.
واقعا زیبا همین...
من معمولا هيچ كجا كامنت نمي نويسم.ولي بايد اقرار كنم كه كار بسيار خوبي است. صداي معتمدي در اين كار يك حس عجيبي وقوي اي دارد. و بسيار مسلط . احسنت
عالی
خیلی صداش رو دوست داشم
افزودن یک دیدگاه جدید